
تصویری از شهر قدیم اورشلیم-عکس تزیینی-آژانس عکس اروپا
گای بچور، ستون نویس روزنامه یدیعوت اخرونوت اسراییل میگوید: «دولت اسراییل نباید پایگاههای حزب الله را قلع و قمع کند و نباید این گروه را دشمن قلمداد کند.»
بچور میگوید بشار اسد، رییس جمهور سوریه در حال حاضر تنها یک پنجم سوریه را تحت حاکمیت خود دارد و اسراییل هم قصد و قدرت لازم رادارد که با تروریستهای شیعه، و نه البته همتاهای سنی آنها، مقابله کند.
در واقعیت ما به این دیدگاههای بیپایه اهمیتی نمیدهیم چرا که از ذهنیت کسی برمیآید که حتی نمیتواند جزییات شرایط موجود را از هم تمیز دهد. بر خلاف دیدگاه بچور، اتفاقا بسیار خوب میشود اگر اسراییل دولت اسلامی عراق و سوریه، جبهه النصر و سایر گروههای تندرو را هدف قرار دهد. در واقع این خود رژیم اسد بود که به پیدایش چنین انگلهایی کمک کرد و حالا برای تصاحب کشور در تقابل باانقلابیهای سوریه قد علم کردهاند. این گروههای تندرو موفق شدهاند انقلاب سوریه را به جنگ فرقهای تبدیل و تصویر بسیاری از سوریهایی را که در شورشهای ابتدایی نقش داشتهاند، خراب کنند.
بچور مینویسد: «قلمرو سوریه در بلندیهای جولان همین الان هم پر است از نیروهای تروریستی اهل سنت سلفی. در کل سوریه هم این گروه دههاهزار نیرو دارد و تعدادشان هم روبه افزایش است… در حال حاضر هم یک جامعه جهادگرای اهل سنت از بغداد تا پشت پرچینهای ما در بلندیهای جولانقد علم کرده است. تا کنون، این نیروها مشغول جنگ با ارتش رژیم سوریه بودند، اما به تدریج در حال تصاحب قلمروهای دیگر هستند و زمان و زمین لازم را برای مقابله با اسراییل به دست می آورند. اگر سناریو آنان همین باشد، آیا ممکن است که اسراییل اسلحه خود را به سمت هدف اشتباهی نشانه گرفته باشد؟ چرا که در مقابل حزبالله یا ارتش اسد قابلیت بازدارندگی داریم اما در مقابل سلفیها نه. این همان وضعیت موجود در شبهجزیره سینا، دریای سرخ و نوار غزه است.»
سوریه پس از اینکه ۴۰ سال متحد ارشد ساکت و سنگر دفاعی امن اسراییل بود، حالا میتواند بزرگترین خطر برایش هم باشد و این خطر چه اسد در جایگاه قدرت بماند یا نماند، همچنان اسراییل را تهدید خواهد کرد. اگر اسد در جایگاه قدرت باقی بماند، قدرتش کم خواهد بود و تنها بر مناطق محدودی از سوریه کنترل خواهد داشت؛ و همین طور اگر گروههای تندرویی مثل دولت اسلامی عراق و سوریه مناطق مهمی از لحاظ جغرافیایی را تصاحب کنند، وضعیت همین گونه خواهد بود.
منافع اسراییل در از بین رفتن پوشش و قدرت امنیتی رژیم اسد و پشتیبانی از به وجود آوردن یک جامعه مدنی صلح آمیز در مجاورتش است. دولت اسلامی عراق و سوریه، جبهه النصر و حزبالله همه گروههای تروریستی هستند که یک خط مشی مشترک دارند:« پا را از مرزهای اسراییل فراتر نگذاشتن».
بیشتر درگیری های مسلحانه این گروهها در مناطق شهری صورت میگیرد؛ مناطقی که ساکنانش را گروگان میگیرند. آنها از پشتیانی چند گروه دیگر در منطقه هم برخوردار هستند؛ تا اندازهای که یکی از آنها برای پشتیابی مالی به دزیدن خارجیها یا مسیحیها متوسل شد. چنین عملیاتی پولشویی را هم با خود به همراه دارد. کشورهایی که از این گروهها حمایت میکنند، بودجه چند میلیوندلاری را در قالب «باج» به آنها میدهند تا قربانیان آدمربایی را آزاد کنند. در واقع این شیوهای است آسان برای حمایت از گروههای تروریستی بدون اینکه شکی برانگیزد.