احمد شاملو - عکس از مشرق نیوز

احمد شاملو – عکس از مشرق نیوز

دوم مردادماه سالمرگ یکی از بزرگ‌ترین شاعران معاصر ایران است، شاعری که تاریخ ادبیات معاصر را از هر طرف که بنویسند حتماً به او خواهند رسید، یک چهره جامع‌الاطراف: شاعر،‌ روزنامه‌نگار، ‌مترجم و محقق.

او در هر کدام از این مسندها یکی از تاثیرگذاران بود و همین نام او را در تاریخ معاصر ایران جاودانه کرد. به مناسبت چهاردهمین سالمرگ شاملو، مروری برکارنامه‌ درخشان او خواهیم داشت. اما پیش از همه به زندگی‌اش پیش از آغاز فعالیت‌های حرفه‌ای‌اش می‌پردازیم.

۲۱ آذرماه سال ۱۳۰۴ در تهران کودکی متولد شد که پدر و مادرش او را احمد نامیدند. حیدر،‌ پدر احمد به دلیل خدمت در ارتش رضاشاه در شهرهای مختلفی از رشت گرفته تا اصفهان و شیراز به ماموریت می‌‌رفت. اگرچه او در تهران به دنیا آمد،‌ اما پدرش بلافاصله برای ماموریت به رشت رفت و در شناسنامه او محل تولدش رشت قید شده است.

مادر شاملو کوکب نام داشت و از مهاجران قفقاز بود که پس از انقلاب روسیه به ایران مهاجرت کردند. شغل پدر در ادامه باز هم نوعی زندگی کولی‌وار را برای خانواده رقم زد و احمد مجبور شد دوره‌ ابتدایی را در مدرسه‌های مختلفی در زاهدان، خاش،‌ بیرجند و مشهد، و دوره‌ دبیرستان را در بیرجند،‌ گرگان و تهران بگذراند. او سال سوم دبیرستان را در پیرانشهر و تهران تحصیل کرد و پس از آن همراه خانواده به گرگان رفت.

شاملو در سال ۱۳۲۰ برای اولین بار طعم زندان را چشید که دلیلش فعالیت‌های او علیه متفقین اشغالگر ایران بود. او در تهران دستگیر شد اما او را به زندان شوروی که در رشت قرار داشت بردند. شاملو پس از آزادی به همراه خانواده به ارومیه رفت و سر ماجرای فرقه دموکرات آذربایجان بار دیگر دستگیر شد و حتی به مدت دو ساعت حضور در مقابل جوخه‌ی آتش را هم تجربه کرد، اما در آخرین لحظات رهایی یافت.

شاملو پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ بار دیگر دستگیر شد و یک سال حبس در زندان موقت شهربانی و زندان قصر را تحمل کرد. او سه بار ازدواج کرد. از میان همسرانش آیدا سرکیسیان از همه مشهورتر است. آیدا مخاطب بسیاری از شعرهای احمد شاملو بود. او از سال ۱۳۴۳ تا زمان مرگ شاملو در کنارش بود. سیاوش،‌ سامان،‌ سیروس و ساقی چهار فرزند به جا مانده از احمد شاملو هستند.

شاملوی شاعر، هوای تازه‌ی شعر

شاعری، ‌مهم‌ترین حرفه‌ احمد شاملو بود. تاثیر او در ادامه‌ حرکت قطاری که نیما به راه انداخته بود،‌ انکارناپذیر است و شاید بتوان او را پس از نیما،‌ مهم‌ترین شاعر قرن معاصر دانست. اولین مجموعه شعر شاملو با عنوان «آهنگ‌های فراموش شده» در سال ۱۳۲۳ منتشر شد،‌ دو سال پیش از آشنایی او با نیما یوشیج.

شاملو خود در دیباچه‌ی این کتاب نوشت بود: «قطعاتی که در این کتاب جمع‌آوری شده،‌ نوشته‌هایی است که در حقیقت می‌بایستی سوزانده شده باشد. نوشته‌هایی است که باید دو رریخته شده باشد.» آهنگ‌های فراموش شده نظر مرتضی کیوان، دوست نزدیک شاملو را هم جلب نکرد‌، هم او که همراه با ۹ افسر سازمان نظامی حزب توده اعدام شد، ‌دوستی که شاملو شعر «از عموهایت» را برای او سرود.

در سال ۱۳۳۰ مجموعه «قطعنامه» شاملو منتشر شد. این دفتر مجموعه چهار شعر بود که فریدون رهنما با نام مستعار چوبین بر آن مقدمه‌ای نوشت. قطعنامه نخستین تلاش‌های شاملو برای رهایی کامل از اوزان عروضی بود.

شاملو در سال ۱۳۳۶ مجموعه شعر «هوای تازه» را منتشر کرد. مجموعه‌ای از شعرهایی که بعدها جزو محبوب‌ترین آثارش نزد دوستدارانش شد؛ ‌شعرهایی مثل «از زخم قلب آبایی»، «ساعت اعدام»، «مرگ نازلی»، «عشق عمومی» و «پریا» که این دو تای آخر ورای ساحت جدی ادبیات، به فرهنگ عامه مردم نیز راه یافت تا جایی که کمتر کسی است که امروز حداقل بخشی از شعر «عشق عمومی» را نشنیده باشد:

… قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…

من درد مشترکم
مرا فریاد کن.

جدیت شاملو در پیگیری شعر بی‌وزن در این کتاب،‌ صدای اخوان ثالث را درآورد. او به شاملو نصیحت کرد‌ این طریق را ول کند و به طریق نیما برگردد. نصیحتی که شاملو توجهی به آن نکرد و جاودانه شد. هوای تازه در سال‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد منتشر شد و رمانتی‌سیسم سیاسی را به راحتی می‌توان در لا به لای سطورش پی گرفت.

سه سال بعد مجموعه شعر «باغ آینه» از شاملو منتشر شد. این مجموعه یکی از مهم‌ترین کتاب‌های شعر در آن سال‌ها بود که جامعه‌ی ادبی درباره‌اش سکوت اختیار کرد، ‌اما سال‌ها بعد منتقدین چاره‌ای جز ستایش آن نداشتند.

مجموعه «آیدا در آینه و لحظه‌ها و همیشه‌ها» در سال ۱۳۴۳ منتشر شد. محمد حقوقی همان موقع درباره‌ی شعرهای این کتاب نوشت: ‌«شاملو تنها شاعری است که از خصوصی‌ترین مسایل زندگی و از جزیی‌ترین احساساتش گهگاه سخن به میان می‌آورد.»

یک سال بعد‌، «آیدا، ‌درخت و خنجر و خاطره» به چاپ رسید. کتابی که اولین مواجهه‌ شاملو با مفهوم مرگ و ناامیدی از جنبش‌های سیاسی در آن مشهود بود.

«ققنوس در باران» زمانی منتشر شد که شاملو به قدر کفایت به شهرت دست یافته بود. اسماعیل نوری‌علا درباره‌ این کتاب نوشت:‌ «ققنوس در باران نشان می‌دهد که در آن کتاب، ‌نه دیگر عصیان و تحرک شاعر را به عنوان رگه‌ی اصلی می‌توان دید و نه آن حرارت و تکیه‌گاه آخرین عشق او را که جاودانی می‌پنداست و نه آن تصنعات زبانی را.»

«از هوا و آینه‌ها»‌، «مرثیه‌های خاک»، «شکستن در مد»، «ابراهیم در آتش» و «دشنه در دیس» از دیگر کتاب‌های احمد شاملو بودند. پس از انقلاب نیز او مجموعه شعرهای «ترانه کوچک خوشبختی»، «مدایح بی‌صله»، «در آستانه» و «حدیث بی‌قراری ماهان» را منتشر کرد.

مجموعه‌ای از شعرهای سیاسی شاملو نیزدر نوار کاستی با موسیقی فریدون شهبازیان و با عنوان «کاشفان فروتن شوکران» منتشر شد که از مشهورترین میراث ادبی احمد شاملو به حساب می‌آید. بررسی تفصیلی شعرهای احمد شاملو مجالی دیگر می‌طلبد. اما در یک‌ جمع‌بندی می‌توان گفت شاملو شعر فارسی را چنان دگرگون کرد که بسیاری از جریان‌های شعری چند دهه‌ی اخیر از زیر شنل او درآمده‌اند. در بررسی علل موفقیت شعرهای شاملو نباید دلبستگی و تسلط او بر انجیل و تورات را نادیده گرفت.

علی باباچاهی در گفت و گو با شرق پارسی درباره‌ مهم‌ترین دستاورد احمد شاملو برای شعر فارسی گفت: «مهم‌ترین خصوصیت شاملو این بود که بعد از نیما به تاسی از او و نه تقلید که نتیجه هوش بالایی بود، به انتظام طبیعی شعر از بعد موسیقیایی به‌ طور جدی پرداخت. اگرچه نیما خود نیز بر این انتظام تاکید می‌کرد اما تقریباً سه چهارم شعرهای او از انتظام طبیعی موسیقیایی برخوردار نبود.
چون در مرحله آزمون و خطا بود. این موضوع هیچ چیزی از نبوغ نیما کم نمی‌کند. شاملو به این مساله توجه ویژه‌ای داشت و به همین دلیل در ایران شعری را بنیان گذاشت که به شعر سپید معروف شد. این نوع شعر طبیعتاً افق جدیدی را به وجود آورد. اما متاسفانه اغلب بی‌مایگان که چندان هم نپاییدند این را به انشانویسی و بی‌بندوبار نویسی تبدیل کردند و متوجه حکمت وجودی این حرکت نشدند.»

وی افزود: «این را هم بگویم متاسفانه بعداً به دلیل جزمیت‌های فکری که نسل قبلی به آن دچار بود و بر ثنویت‌گرایی استوار بود شاملو پا دریک کفش می‌کرد و می‌گفت فقط شعر سپید و بی‌وزن. خوشبختانه خودش در تضاد با این مساله عمل می‌کرد یعنی شعرهایی داشت که بی‌وزن نبودند و در آن‌ها از اوزان انعطافی استفاده کرده بود و شعرهای درخشانی هم شدند.»

شاملوی روزنامه‌نگار، مرد توقیف‌ها

نام شاملو در عرصه‌ی مطبوعات با توقیف پیوند خورده است. اکثر نشریاتی که شاملو در آن‌ها کار می‌کرد، توقیف شدند. احمد شاملو کار جدی‌اش را در مطبوعات به عنوان سردبیر با مجله‌ی فردوسی آغاز کرد. او پیش از آن‌که سردبیر شود، ‌به این شرط شعرهایش را در فردوسی چاپ می‌کرد که در صفحات اختصاصی شعر که رضا براهنی، عبدالعلی دستغیب و اسماعیل نوری‌علا مسئولش بودند،‌ به چاپ نرسد.

باری شاملو در سال ۱۳۳۹ مدتی سردبیرمجله‌ فردوسی بود. او در دوره‌ کوتاه مسوولیتش در فردوسی، قطع آن مجله را عوض کرد و آن را بدون منگنه عرضه کرد. شاملو در سال ۱۳۴۰ مسوولیت هفته‌نامه‌ی کتاب هفته را بر عهده گرفت. او ۲۵ شماره با این هفته‌نامه که از نشریات معتبر دهه‌ی ۱۳۴۰ بود همکاری کرد.

شش سال بعد او مسئول بخش ادبی و فرهنگی ‌هفته‌نامه خوشه شد. خوشه یکی از ماندگارترین نشریات تاریخ معاصر است. او در خوشه به شعر جوانان بهای زیادی می‌داد.

علی باباچاهی در این‌باره به شرق پارسی می‌گوید: «‌وقتی از روزنامه‌نگاری احمد شاملو سخن به میان می‌آید ذهن من به سمت مجله خوشه می‌رود که انتشارش همراه با جوانی من بود. خوشه یک حضور رسانه‌ای چشمگیر را در آن سال‌ها به ذهن متبادر می‌کند. طبیعتاً من ذهنم معطوف به صفحه شعر بود که شاملو مسوول آن بود. شاملو در این صفحات هیچ مانعی برای حضور شاعران جوان ایجاد نمی‌کرد و این از یک جهت به نظر من خیلی هم خوب نبود. به نظر می‌رسید تنها معیار برای انتشار شعر در آن صفحه شباهت‌محوری با شعر خود شاملو بود. البته شاملو یکی از شاعران بسیار محبوب من هست. در نتیجه‌ی این معیار، من در آن سال‌ها رغبتی به فرستادن شعر به خوشه نداشتم. چون می‌دیدم اشعار شاعران بسیار بی‌استعدادی در آن‌جا چاپ می‌شد و زمان هم نشان داد که آن‌ها این‌کاره نبودند. من تک و توک شعرهایی به خوشه می‌فرستادم که بلافاصله چاپ می‌شد از جمله شعری طولانی که در کتاب خوشه نیز آمده است.‌«

همکاری شاملو با هفته‌نامه‌‌ خوشه تا زمان توقیفش به دست ساواک در سال ۱۳۴۸ ادامه داشت.
پس از انقلاب نیز شاملو به روزنامه‌نگاری ادامه داد. او سردبیر هفته‌نامه‌ کتاب جمعه بود که پس از انتشار ۳۶ شماره توقیف شد. باباچاهی کتاب جمعه را نقطه‌ای درخشان در کارنامه روزنامه‌نگاری شاملو می‌داند. او به ما می‌گوید: «‌کتاب جمعه که بسیار کار ارزشمند و درخشان و ماندنی بود. من برای کتاب جمعه با رغبت بسیار زیادی شعر می‌فرستم و خوشحال بودم که کارم در آن‌جا چاپ می‌شد.»

شاملوی مترجم؛ ترجمه یا بازآفرینی؟

احمد شاملو دستی در ترجمه نیز داشت. مهم ترین ویژگی‌ در کارنامه‌ شاملو در زمینه‌ ترجمه، معرفی بسیاری از شاعران جهان به علاقمندان ادبیات ایران است. مطمئناً پیش ازآن‌که شاملو اشعار فدریکو گارسیا لورکا را ترجمه کند،‌ ادیبان ایرانی این شاعر اسپانیایی را می‌شناختند، اما این شاملو بود که با ترجمه‌هایش، لورکا را به یکی از شاعران محبوب دوستداران ادبیات تبدیل کرد. ترجمه شعرهای لورکا و دکلمه آن با صدای شاملو هنوز هم یکی از محبوب‌ترین‌هاست.

شاملو اشعار شاعرانی مثل لنگستون هیوز، یانیس ریتسوس و مارگوت بیکل را ترجمه و دکلمه کرد. او مجموعه‌ای از هایکوهای ژاپنی و همچنین منتخبی از شعر جهان را در کتابی با نام «همچون کوچه‌‌ای بی‌انتها» به فارسی ترجمه کرد.

سه نمایشنامه از فدریکو گارسیا لورکا،‌ نمایشنامه‌ای از ژیلبر سسبرون با نام «نصف شب است دکتر شوایتزر» و دو نمایشنامه از آندره ژید و روبر مرل از دیگر ترجمه‌های احمد شاملوست.

او همچنین رمان‌ها و داستان‌های زیادی را به فارسی برگردانده که از آن همه می‌توان به «دن آرام» نوشته‌ی میخاییل شولوخف، ‌«شازده کوچولو» نوشته‌ی آنتوان سنت اگزوپری، «مرگ کسب و کار من است» نوشته‌ی روبرمرل و «پابرهنه‌ها» اثر زاهاریا استانکو اشاره کرد.

ترجمه‌های شاملو منتقدینی هم داشته؛ بعضی از مترجمین معتقدند شاملو به جای ترجمه به بازآفرینی آثار می‌پرداخت و این در شعرهای ترجمه شده مشهودتر بود. البته این چیزی نیست که شاملو خود منکرش شده باشد. اما عده‌ای دیگر از منتقدین بر این باورند که شاملو لحن شعرهایش را در شعرهای ترجمه دخالت می‌داد. در هر صورت کارنامه‌ شاملو در ترجمه، نه به اندازه‌ کارنامه‌اش در شعر، اما در مقایسه با بسیاری دیگر،‌ در خور است.

شاملوی محقق، جنجال‌ساز

مهم‌ترین اثر شاملو در حیطه‌ تحقیق، ‌کار سترگ «کتاب کوچه» است که انتشار مجلداتش اگرچه به کندی اما همچنان ادامه دارد. کتاب کوچه حاصل سال‌ها تحقیق شاملو در فرهنگ عامه است. در این کتاب ضرب‌المثل، تکیه کلام‌‌ها،‌ خرافه‌ها و اصطلاحات زبان عامیانه مردم ایران گردآوری شده است. شاملو از سال ۱۳۰۶ به کمک همسرش، آیدا گردآوری این کتاب را آغاز کرد،‌ هرچند به گفته‌ خودش از سیزده سالگی ضبط لغات متداول عوام را که در فرهنگ‌های رسمی ثبت نمی‌شود شروع کرد.

یکی از آثار تحقیقی بحث‌انگیز شاملو، ‌تصحیح دیوان حافظ به دست او بود که «حافظ شیراز» نام گرفت. مقدمه‌ جنجالی کتاب که در آن شاملو، حافظ را نه یک عارف بلکه یک مصلح اجتماعی و البته نادین باور می‌داند پس از انقلاب سانسور شد. بها‌ءالدین خرمشاهی یکی از محققان برجسته از مهم‌ترین مخالفان حافظ به روایت شاملو بوده است.

سخنان شاملو درباره‌ی شاهنامه فردوسی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا نیز جنجال‌های فراوانی به همراه داشت. شاملو در این سخنرانی از فردوسی انتقاد کرد. به گفته‌ او، روایت شاهنامه از ضحاک اشتباه است چون به اعتقاد شاملو، «ضحاک در دوره‌ی سلطنت خودش که درست وسط دوره‌های سلطنت جمشید و فریدون قرار داشته طبقات را در جامعه‌ به هم ریخته بود.» اما فردوسی به اعتقاد شاملو به اشتباه «حق ضحاک بینوا را گذاشته کف دستش. دو تا مار روی شانه‌هایش رویانده.»

احمد شاملو چنان کارنامه‌ پرباری دارد که اشاراتی مختصر به هر کدام از آثاراش خود مقاله‌ای طولانی خواهد شد. او دوم مرداد سال ۱۳۷۹ در سن ۷۴ سالگی درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد، اما نام و آثار شاملو یقیناً هرگز از صحنه‌ تاریخ معاصر ایران محو نخواهد شد.