
ایرینا بوکوآ مدیرکل یونسکو در تهران به همراه محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران
پس از یک دهه بالاخره یکی دیگر از مدیران کل سازمان یونسکو یعنی ایرینا بوکوآ به تهران سفر کرد و در برنامه مشترکی با محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران از یک مجموعه نقشه تاریخی ایران رونمایی کرد.
این مجموعه تاریخی با عنوان برگزیده نقشههای دوره قاجار ایران که اصل آنها در اختیار مرکز اسناد وزارت امور خارجه ایران است، پارسال در برنامه حافظه جهانی یونسکو ثبت شد و مدیرکل یونسکو همزمان با حضور در این مراسم، سند ثبتی این پرونده را هم که با امضای او رسمی شده بود با خود از پاریس به تهران آورد و تقدیم وزارت امور خارجه ایران کرد.
اگرچه ثبت این نقشهها در برنامه حافظه جهانی یونسکو اتفاق مهمی است، اما قطعا حضور بوکوا در مراسم رونمایی این آثار یک برنامه تشریفاتی بود و نفس حضور بلندپایه ترین مقام یونسکو در ایران و آن هم پس از یک دهه غیبت، میتواند تاثیر مهمی در رابطه ایران و دنیای خارج داشته باشد.
۱۰ سال از حضور مدیرکل یونسکو در ایران میگذرد. فروردین ماه سال ۱۳۸۴ کوچیرو ماتسورا مدیرکل وقت سازمان یونسکو به دعوت جعفر توفیقی وزیر وقت علوم به ایران آمد و با سیدمحمد خاتمی که آخرین ماههای ریاست جمهوریاش را میگذراند، دیدار کرد. ماتسورا همزمان با سفر به ایران در همایش بینالمللی «اخلاق زیستی» که خاتمی آن را افتتاح کرده بود، سخنرانی کرد.
او در این نشست با ابراز خرسندی از حضور در ایران و گسترش همکاری میان یونسکو، از طرح ایده گفتگوی تمدنها توسط جمهوری اسلانی قدردانی کرده و از آن به عنوان یک اتفاق مهم در تاریخ بشریت، یاد کرده بود.
مدیرکل وقت یونسکو همچون بیشتر مهمانان بلندپایه خارجی پس از آن، راهی تختجمشید و شیراز و اصفهان شده بود تا از نزدیک با شکوه تمدن ایرانی آشنا شود و بعدتر پیام مهماننوازی وصلحدوستی ایرانیان را با خود به دنیای خارج ببرد. اما هنوز چند ماهی از سفر او به ایران نگذشته بود که با آمدن محمود احمدینژاد وضعیت نه تنها در داخل ایران که در صحنه بینالمللی هم تغییر کرد و دیگر ایده گفتگوی تمدنهای جمهوری اسلامی در خارج، به علت تغییر دیپلماسی ایران و مخصوصا سخنرانی جنجالی احمدینژاد در سازمان ملل خریداری نداشت.
اگرچه برنامه سفر مدیرکل فعلی یونسکو با مدیرکل سابق این سازمان در ۱۰ سال قبل، کم و بیش یکی است، اما زمینه این برنامهها تفاوت مهمی هم دارد. بوکوا که از سال ۲۰۰۹ میلادی این سمت را داراست، به دعوت رضا فرجیدانا وزیر علوم وارد ایران شد، در نخستین برنامه رسمیاش مهمان وزارت خارجه شد، مهمان یک برنامه تشریفاتی، به اتفاق ظریف از نقشههای تاریخی ایران رونمایی کرد و از ایده صلحدوستی رئیس جمهور ایران استقبال کرد.
به گزارش شرق پارسی او در این مراسم عنوان کرد: «صلح تنها به معنای جهان بدون جنگ نیست، بلکه به معنای درک مقابل و احترام به ارزشهای مشترک میان انسانهاست. باید بر پایه گفتمانهای بینالمللی تلاش کنیم تا مشکلات را با همدلی میان فرهنگها به سرانجام برسانیم.»
او همینطور به سخنرانی «حسن روحانی» و ایده او در سازمان ملل اشاره کرد: «من اعتقاد دارم که صلح پایدار همان معنایی است که از ایده جهان بدون خشونت و افراطگرایی دکتر روحانی در سازمان ملل میتوان تفسیر کرد.» او هم پس از دیدار با رئیس جمهور، سفر ۵ روزهای هم در ایران دارد. پس از بازدید از روند بازسازی ارگ جهانی بم، به آثار ثبت جهانی شده ایران در استانهای فارس و اصفهان سری خواهد زد تا همچون مدیرکل پیشین از غنای تمدن، فرهنگدوستی و صلحدوستی ایرانیان برای غرب رهآوردی خواهد داشت.
اما سفر این دو مدیرکل به ایران در شرایط کاملا متفاوتی انجام شده است. ماتسورا در حالی به تهران آمده بود که کمتر از یک سال به پایان ریاست جمهوری خاتمی مانده بود و ایده گفتگوی تمدنهای او هم با آمدن محمود احمدینژاد تقریبا به فراموشی سپرده شد. به این ترتیب سفری که میتوانست نویدبخش همکاریهای گرمتر ایران، دستکم در زمینههای علمی و میراث فرهنگی با سازمان ملل، باشد دستکم ۱۰ سال به تعویق افتاد.
اما بوکوا در حالی وارد ایران شده است که دولت تدبیر و امید حسن روحانی هنوز یک ساله نشده و امیدها با چراغ روشن رابطه او با جهان بسیار روشن است. این سفر پس از یک دوره رابطه تقریبا تاریک با دنیای خارج میتواند چشمانداز امیدوارکنندهای برای حضور ایران در عرصه بینالملل فراهم کند، مخصوصا آنکه از ابتدای روی کار آمدن دولت روحانی، چشمانداز روشنی در زمینه روابط شفاف و فعال میان ایران و جامعه بینالملل به وجود آمده است.
اما سوال مهم آن است که آیا ایران و مخصوصا مدیریت فرهنگی این کشور، از این فرصت پیش آمده برای بهبود روابط با جهان خارج به خصوص در حوزههای فرهنگی و علمی، همچون ثبت آثار ایران در میراث جهانی یا ترمیم چهره غربستیز ایران استفاده خواهد کرد یا آنکه سفر خانم بوکوا به ایران، در حد یک سفر تشریفاتی باقی خواهد ماند؟
«رضا صالحی امیری» رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و رییس کمیته ملی حافظه جهانی یونسکو در ایران در این زمینه به شرق پارسی گفت: «یکی از شعارهای دولت تدبیر و امید در دوره آقای روحانی ارتباط و گسترش با دنیای امروز است؛ هم از نظر سیاسی و هم فرهنگی و اقتصادی. این خواست، یک خواست دوطرفه است. در واقع هم ما میخواهیم با دنیای خارج ارتباطمان را گسترش بدهیم و هم اینکه نگاه دنیای بیرون به دولت و ملت ایران تغییر کرده و آنها خواستار بهبود روابط هستند.»
او در پاسخ به این سوال که ایران چه استفادههای عملی میتواند از حضور بوکوا در ایران بکند گفت: «خانم بوکوا عالیترن مقام سازمان علمی و فرهنگی یونسکو است و رابطه خوب ایران و این سازمان قطعا بسیار مهم است. شناخت درست سازمانهای مهم بینالمللی از پتانسیلهای بالای کشور ما در زمینههای مختلف تاریخی و فرهنگی کمک بسیاری در زمینه بهبود روابط متقابل ایران و دنیای بیرون خواهد کرد.
از بارزترین نمونه آن میتوان به روند ثبت آثار ایران در فهرست حافظه جهانی و فهرست میراث فرهنگی یا اهدای جوایزی مثل جایزه هزاره فردوسی اشاره کرد. روابط فعال و سازنده میتواند دستکم روند تصمیمگیریها برای ثبت آثار ایرانی را سرعت ببخشد.»
مشخص نیست که علت غیبت ۱۰ ساله مدیرکل یونسکو در ایران دقیقا چه بوده. عدم دعوت از سوی نهادهای ایرانی، یا آنکه مدیران این سازمان مهم بینالمللی علاقهای به حضور در ایران نداشتهاند؟ اما نکته مهم این است که آیا دولت جمهوری اسلامی میتواند از این فرصت بیشترین استفاده را بکند؟
پای مدیران سازمان یونسکو دوباره به ایران باز شده و این فرصتهای بیشماری را در اختیار دولت ایران قرار داده است. به عنوان مثال در سالهای اخیر اتفاقاتی مثل ثبت پرونده «شیوههای نوازندگی تارآذربایجان» یا «بازی چوگان در قرهباغ» توسط جمهوری آذربایجان در یونسکو واکنشهایی مختلفی در ایران برانگیخت و حتی احساسات ملی ایرانی را جریحهدار کرد.
جلوگیری از تکرار چنین اتفاقاتی، در سایه روابط مناسب با یونسکو و همینطور تسریع در روند ثبت آثار مختلف در فهرستهای جهانی میتواند آسانترین اقدام برای دولت ایران باشد، اما بهبود بلندمدت روابط ایران با دنیای خارج و در سطوح مختلف، میتواند معیار و میزان بهتری برای ارزیابی این موفقیتهای بینالمللی باشد.