برخورد سرد مردمی و رسانهای جهان عرب با اعلام خبر استقبال از نخستوزیر اسرائیلی بنیامین نتانیاهو درمسقط، نشان میدهد منطقه نسبت به گذشته چقدر تغییر کرده است. فعالیت و تحرک اسرائیل از دیدارهای سیاسی فراتر رفته و به اقتصادی و ورزشی رسیده که در کشورهای عربی تکرار میشود، آیا این پایان تابوی رابطه است؟
به نظر من، رفتار غیرپراگماتیک در نزاع، به فلسطینیها زیان رساند و مانع اسرائیلیها نشد.
فرهنگ عربی رد کردن رابطه و عادی سازی روابط، درعمق ریشه دارد و هنوز زنده است، اما اتفاق جدید اینکه دیگر محرک سیاستهای دولتهای عربی نیست که آن را همچون توپ در زمین همدیگر میاندختند. پادشاهی عمان با صراحت و روشنی، رفتار درستی کرد، چرا که عمان هیچوقت در نزاعهای منطقهای با هیچکدام ازاطراف درگیر نبوده و هیچ دولتی توپهای رسانهایش را به سمت آنها نگرفت، علیرغم اینکه در این سفر، چند وزیر نتانیاهو را همراهی میکردند.
هنوز پشت پرده این دیدار نامعلوم است. آنچه دربارهٔ وساطت عمان میان فلسطینیها و اسرائیلی گفته شده، بسیار بعید به نظر میرسد به این دلیل که مصر این مأموریت را به عهده گرفت.
ایران سختترین روزهایش را در دو جبهه سپری میکند، در سوریه ضربهای خورد و تحریمهای آمریکایی برگشتند. تحریمهایی که حرمان از فروش نفت و معامله با دلار را تنها یک هفته دیگر همچون تاجی برسرآن کشور مینهند. تحول مهم بزرگ شدن نقش منطقهای اسرائیل در نتیجه جنگ داخلی سوریه است به برکت و فضل ورود ایران و گروههای مسلحش در مناطقی که اسرائیل آنها را کمربندی امنیتی خود میداند. اسرائیل نقش مهمی در ضربه زدن به نفوذ روبه رشد ایران در سوریه بازی کرد. نقشهایی را اجرا کرد که کشورهای عربی قادر به تحققش نبودند. با این کار توازن نظامی در منطقه برقرار شد و اسرائیل برای امنیت منطقه اهمیت یافت، پس از آنکه سیب سمی بود و همه از نزدیک شدن به آن طفره میرفتند.
جنگ سوریه معادله را به هم زد، وقتی که اسرائیل را به عنوان طرفی وارد نزاع کرد. علاوه بر ورود ترکیه و روسیه، ورود با قدرت ایران به جنگ، اسرائیل را به میدان بازی کشاند تا بازیگری اساسی در آن باشد، به خصوص وقتی که آمریکا و ترکیه در مواجهه با گسترش و تسلط نظام ایرانی در سوریه دچار تردید شدند و بعد از اینکه مشخص شد با استفاده از گروههای مسلح آنارشیستش امپراطوری بنا میکند. حتی کسانی که اسرائیل را در قضیه فلسطین نفی میکنند، دیدند ناگزیر از خوشآمدگویی به دخالت نیروی هوایی اسرائیلی هستند که وضعیت را در سوریه بهطور کامل تغییر داد و به تبع آن تهدیدات ایران در منطقه را مهار کرد. اینگونه بود که اسرائیل خود را به قلب اردوگاههای منطقه تحمیل کرد و بدون دخالتش امکان نداشت بتوان مانع گسترش سپاه انقلاب شد، نیرویی که پشت وجود نظامی و سیاسی روسیه نشست و موفق شد.
آیا ایران به دنبال افزایش تفاهم با اسرائیل است و میخواهد به کمک واسطهها به آن اطمینان دهد یا اسرائیل میخواهد پیامهایی به تهران برساند به اعتبار اینکه اسرائیل میتواند بر تصمیم آمریکایی تأثیر بگذارد؛ تصمیم به تحریم نظام ایران و فشردن گلوگاه اقتصادیاش.
منطقه شاهد این تحولات بسیار مهم است و تلاشهای رهبران اسرائیلی در مسقط متوقف نمیشود بلکه این آغاز تقسیمی سیاسی است که بر جنگ در سوریه و یمن و غیره بنا شدهاست.