درست زمانی که مایل به توسل به چنین تصمیمی (طوفان قاطع) نبودیم ، اما تأکید می کنیم که ریاض درب های خود را به روی همه طرف های سیاسی یمنی، که به حفاظت از امنیت و ثبات یمن علاقمندند، می گشاید». ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در سخنرانی روز گذشته خود در اجلاس سران عرب، با این کلمات مختصر، سیاست عربستان سعودی را اعلام کرد، که از زمان تأسیس آن به دست ملک عبدالعزیز، کشوری جنگ طلب نبوده و نیست، و اولین گزینه آن صلح بوده و خواهد بود. اما شبه نظامیان حوثی، با دشمنی به ملت یمن و حکومت شرعی آن، تهدیدی برای امنیت منطقه هستند. و همانگونه که پادشاه عربستان گفت، نیاز بود که تصمیم جنگ بر علیه متجاوزان اتخاذ شود، اما عربستان همزمان، به روی حوثی ها دری برای بازگشت از تجاوز خود، و بستن درب جنگ به دست خود، می گشاید.
اهداف «طوفان قاطع»: متوقف کردن تجاوز حوثی ها و پایان دادن به اشغال صنعا ، غیر فعال کردن تکمیل ابتکار خلیج که احزاب یمنی با آن موافقت کرده بودند و پس از آن حوثی ها این ابتکار عمل را با توافقنامه موسوم به «صلح و شراکت» تبدیل کردند. هر زمان که این اهداف محقق شود حملات نظامی بر ضد حوثی ها و هم پیمانان آنها متوقف خواهد شد. آنها می توانند این حملات را امروز یا فردا یا یک هفته دیگر متوقف کنند.
چه کسی تصور می کند: که دشمن تو در نبرد، فرصت پایان دادن به جنگ در هر زمان را به تو واگذار می کند، با این که او طرفی قوی تر است، با این حال تو روز به روز بر ادامه جنگ پافشاری کنی. در نهایت جنگ پس از تحقق یافتن اهداف خود متوقف خواهد شد، اما پس از آنکه قدرت حوثی ها که بر ملت یمن قدرت گرفتند با خاک یکسان شود، و دژهای آنها نابود شود، و دیگر قدرتی نداشته باشند تا سلطه خود را دوباره تحمیل کنند.
یمنی ها و عرب ها، به یاد خواهند آورد که ائتلاف عربی بین المللی که عربستان آن را رهبری می کند، نه تنها یمن را نجات داد، بلکه جزیره عربی و منطقه را از گسترش و نفوذ ایران، که اختلافات فرقه ای را برای بی ثبات کردن ملت های منطقه به کار می برد، نجات داد.
مردم خلیج و یمن، از شیعه و سنی، دهه ها در صلح و آرامش زندگی کردند و تا زمان به قدرت رسیدن خمینی در ایران، چیزی به نام رشد فرقه ای نمی شناختند. رژیم تهران با بهره گیری از سلول های بیدار و خفته کشورهای عربی، به شکل کاملاً آشکار، دخالت مستقیم خود در امور این کشورها را روز به روز افزایش می دهد. وگرنه چه کسی باور می کند یمنی که زیدی ها و شافعی ها طی سال های طولانی در آن همزیستی بی سابقه ای داشتند، از خواب برخیزد و کسی را ببیند که از فرقه گرایی سخن می گوید و در آن می جنگد و بر دیگران قدرت می گیرد. مشکل بین سنی و شیعه نیست، بلکه در کسی است که فتنه را در میان آنها انداخت. درباره ایران جستجو کن تا خواهی فهمید که اساس همه بلاها و مصیبت ها و فتنها است.
ریاض که موفق به این بسیج و اجماع جهانی در تأیید «طوفان قاطع» می شود، نه از جنگ بهره مند می شود و نه از آن استفاده ای می کند، و اگر کشورهای جهان این همه احترام و تقدیر و اعتماد به سیاست عربستان نداشتند، آن را در این حد بی سابقه تأیید نمی کردند. جهان آگاه است که ریاض فقط بازگشت ثبات به یمن را می خواهد و نه کمتر. نه در امور یمن دخالت می کند و نه می خواهد به خواسته های دیگری دست یابد.
ملک سلمان می گوید: «امیدواریم که به ندای عقل گوش داده شود و زورگویی با کمک نیروهای خارجی، و دستکاری امنیت مردم یمن، و ترویج فرقه گرایی کنار گذاشته شود».
آیا حوثی ها به ندای عقل گوش خواهند کرد؟ آیا به کمک گرفتن از ایران ادامه خواهند داد؟ آیا از ترویج فرقه گرایی دست خواهند کشید؟
توپ در زمین بازی حوثی ها است که تسلیم شوند و جنگ را بر علیه خود پایان دهند.