خبرنگاران اعزامی هم در کوالالامپور و هم در جاکارتا به وضوح فریاد رعد آسا و پرطنین آسیا را شنیدند. این، فریاد ملت های تشنه برای کسب جایگاهی در آینده است. ملت هایی که دیگر به ماندن در محله حاشیه نشینان دهکده جهانی راضی نیستند. اینجا، صحبت از صدها میلیون نفر است. شاید تا چند سال پیش، خروج از دنیای فقر و عقب ماندگی و بیکاری یک رویای دست نیافتی بود اما، حالا، سرنوشت کشورها و ارگان های کلان به دلیل تجربه های توسعه محور دستخوش تغییر شده و همه آنها در مسیر آینده قرار گرفته اند. دنیای ارقام و آمار هم به لطف انقلاب فناوری بر دنیای آرزوها و توهم غلبه کرد.
مالزی و اندونزی حرفی برای گفتن به جهانیان دارند. ژاپن هم در حال انباشت دستاوردها و موفقیت های خود است. چین که گویی هم در جاده ابریشم و هم در جاده آینده در حال رقابت با زمان است. دومین اقتصاد بزرگ جهان به چین تعلق دارد. افزایش وزن اقتصادی چین با افزایش وزن سیاسی این کشور همراه بود. بدین ترتیب، اوج گیری کشورهای آسیایی به واقعیتی بدل گشته که توجه تصمیم سازان و طراحان استراتژی را به خود جلب کرده است. پس، ناگزیر باید شریک دستاوردهای آسیایی شد، هر چند که مسافت ها طولانی است.
عربستان سعودی به اهمیت تعامل با اوج گیری روز افزون کشورهای آسیایی پی برد، چه این موفقیت ها، در واقع، رویداد مهمی در صحنه بین الملل شده است. عربستان سعودی در مسیر شناسایی و کشف این فرصت ها و ایجاد پایه های مستحکم برای همکاری با این کشورها قدم برداشته است. این کشور، همچنین، به اهمیت تنوع بخشی به همکاری ها و گسترش دامنه روابط پی برده است؛ به ویژه اینکه، ایجاد چنین روابطی به ضرر روابط سنتی و ائتلاف های ثابت عربستان سعودی تمام نخواهد شد. اقتصاد خود عربستان سعودی هم دستخوش تغییر و تحول در راستای افزایش کارآرایی شده است. یکی از اهداف این تحول، توانمندسازی اقتصاد برای رقابت در شرایط جدید جهان است.
استقبال گرم و پرشور از ملک سلمان بن عبد العزیز در مالزی و اندونزی غافلگیر کننده نبود. عربستان سعودی با توجه به موقعیت دینی خود از اعتبار فراوان و گسترده ای در نزد ملت های اسلامی برخوردار است. این کشور، همچنین، سابقه درخشانی در همکاری و همبستگی و ارائه طرح های ابتکاری دارد. نکته آشکار در جریان سفر ملک سلمان بن عبد العزیز به این دو کشور این بود که شرط بندی روی روابط عمیق با عربستان سعودی، در درجه نخست، از شهروندان عادی شروع می شود و بعد نوبت به حکومت ها می رسد تا بر این روابط تاکید ورزند.
اظهارات ملک سلمان در مالزی و اندونزی گویای توجه و اهتمام عربستان سعودی به مساله تعمیق و تقویت سیاست ایجاد پل ارتباطی مبتنی بر پایه های مستحکم متشکل از منافع مشترک بین عربستان سعودی و دو کشور بود. این سیاست می تواند زمینه ساز برقراری روابط ثابتی شود. این، همان گفتمان همکاری در زمینه منافع متقابل است. همکاری اقتصادی بستری برای فرصت های بیشتری در زمینه کاری و رشد و توسعه و تبادل تجربه آموزشی و فناوری ایجاد می کند. ملک سلمان بر این نکته تاکید کرد که جهان اسلام با چالش های فراوانی از جمله چالش کسب علم و معرفت روبرو است و تنها راه مقابله با این چالش، معاصر سازی نظام آموزشی و پیوستن به موج پیشرفت علم است. آنچه پیداست این است که سیاست جدید عربستان سعودی در پی پشت سر گذاشتن گفتمان عام سنتی و ورود به مرحله ایجاد شراکت های حقیقی به شیوه ای معاصر خلاصه می شود.
محور دیگر صحبت های ملک سلمان به تاکید بر اهمیت مقابله با تندروی و اغراق گویی و مواجهه تلاش تروریست ها برای تسلط بر مراکز تصمیم ساز در یک کشور یا یک منطقه و کشاندن جهان اسلام به پرتگاه انزوا و برخورد با جهانیان اختصاص یافت. بحث مقابله به تروریسم به بند ثابتی در اظهارات مسئولان عربستان سعودی تبدیل شده است. در این دو کشور کاملا پیدا بود که چقدر همه برای نقش آفرینی عربستان سعودی در مبارزه با تروریسم اهمیت قائل هستند. اقدامات تروریستی، کشورهای اسلامی را پیش از جهانیان نشانه گرفته است. دیدار ملک سلمان و سران گروه های دینی در اندونزی حاکی از اهمیت پایبندی به همزیستی و پذیرش دیگری است.
محور سوم، اظهارات پادشاه عربستان سعودی در پارلمان اندونزی بود. او در این اظهارات با اشاره ضمنی به دخالت های ایران که در برخی کشورهای خاورمیانه خون به پا کرده در خصوص رویکرد مداخله جویی در امور داخلی کشورها هشدار داد.
توجه کشورها به نقش آفرینی اساسی عربستان سعودی در حوزه مقابله با تروریسم با اهتمام این کشور به تضمین جایگاه خود در آینده از طریق “سند چشم انداز ۲۰۳۰” همزمان شده است. بحث این سند، همواره، در ملاقات های مقام های کشورهای گوناگون و همتایان عربستان سعودی خود، به میان کشیده مس شود، چرا که دامنه نتایج ثمربخش این تجربه تنها به مردم عربستان سعودی محدود نمی شود.
گفتمان ایجاد پل ارتباطی و آماری عربستان سعودی در دو سفر مهم پیش رو –یعنی ژاپن و چین- ادامه پیدا می کند. فریاد پرطنین توسعه و پیشرفت کشورهای آسیایی از جوامع چند فرهنگی و تجربیات متفاوت آنها نشات می گیرد، اما، این فریاد گویای رویای مشترک همه آنان یعنی رویای سوار شدن به واگن های قطار آینده است.