اخیرا مصر درخواست ها و پیشنهادهایی تازه را برای اقدام در جهت حل بحران سوریه مطرح کرده است. این نخستین پیشنهاد نیست و شاید آخرین پیشنهادی هم نباشد که برای پایان دادن به خونریزی در سوریه ارائه می شود.
هنگامی که اخوان المسلمین قدرت را به شکلی نامسئولانه و جاه طلبانه قدرت را در مصر در دست گرفت، این کشور دچار بی ثباتی و شکاف شد. در همین حال هنگامی که مصری ها برخاستند و خواستار کناره گیری از محمد مرسی، نماینده اخوان المسلمین در کاخ ریاست جمهوری شدند، مصر روحیه خود را بازیافت. ارتش از این قیام حمایت کرد، همانطور که قبل از آن از جنبش تمرد جوانان پشتیبانی کرده بود.
مصراکنون آزاد است که نقش طبیعی خود را بار دیگر به عنوان کشور عربی پیشگام ایفا کند. مصر نخستین آزمون خود را درباره جنگ غزه، که هم اکنون تحت سیطره گروهی حامی اخوان یعنی حماس است، پس داده است و موفق شد مانع شود که غزه به ابزار چانه زنی در دستان کشورهایی تبدیل شود که از گروه های هم ردیف اخوان المسلمین حمایت می کنند.
دستگاه دیپلماسی مصر همه کشورهای ذننفع را به همکاری برای مبارزه با گروه های تروریستی، به ویژه داعش فراخوانده و کنفرانسی نیز در جده دقیقا در همین زمینه برگزار شد. در میان آنهایی که در این کنفرانس شرکت کردند، نمایندگانی از قطر نیز حضور داشتند که اکنون درگیری مناقشه ی با سه کشور دیگر همسایه اش یعنی عربستان سعودی، بحرین و امارات عربی متحده است. در همین حال، این مساله برای ایجاد وحدت در تلاش ها علیه داعش به کنار گذاشته شد.
سامح شکری وزیر خارجه مصر در پایان این کنفرانس به روزنامه عکاظ چاپ عربستان سعودی گفت که مصر در جهت منافع ملت سوریه، تلاش کرد همه طرف های درگیر در مناقشه سوریه را گرد هم آورد.
آیا این به برکت داعش صورت می گیرد؟ به خاطر بدمنشی و خصومت داعش با همگان، و خطر آن برای وضعیت قانونی، جغرافیایی و جمعیتی منطقه، همه باید اختلافات را فراموش کنند یا دست کم فعلا آنها را نادیده بگیرند تا با این آشوب مقابله شود. این درست است که با داعش باید با تمام توان جنگید، اما آیا این درست است که به این خاطر از خطرات دیگر چشم پوشی شود؟ این خود یک خطر است که با وجود این جبهه متحد جدید، که بدون شک برای مبارزه با داعش ضروری است، دیگر خطرات فعلا فراموش می شود. رژیم اسد، همانطور که می دانیم، تلاش کرده است از واکنش جهانی علیه داعش برای احیای خود در چشم دنیا بهره گیرد.
موضع مصر در قبال بحران سوریه با موضع موجود در منطقه خلیج تفاوت دارد. یکی از علل این مساله سلطه روحیه ناصری در سیاست خارجی مصر، و بازسازی وضعیت مصر در سوریه است.
بر اساس این مقایسه، همانطور که ارتش مصر حافظ ملت و هدف حملات اخوان و حامیان آنست، ارتش عربی سوریه نیز حامی ملت این کشور در مقابل داعش است.
اما این مقایسه ای انحرافی است، زیرا ارتش کنونی سوریه تنها در خدمت فرقه یک خانواده است که حکومت می کند، و علاوه بر این با ایران خامنه ای متحد شده است.
داعش خطری نزدیک است، اما اسد نیز همینطور است، و ملت سوریه و مخالفان قربانی هر دو هستند.
در مقاله ای که اواخر اوت سال گذشته منتشر شد، ظهور مناقشه به خاطر اختلاف در مواضع سعودی و مصر درباره سوریه را پیش بینی کرده بودم. در آن مقاله با عنوان «بله، ما درباره سوریه اختلاف نظر داریم»، به این اختلافات که زیر اقیانوسی از حمایت عربستان سعودی از مصر در پی سقوط مرسی پنهان شده بود، اشاره کردم و خواستار ایجاد چارچوبی شدم که در آن هر دو دیدگاه، یعنی هم دیدگاه مصر و هم دیدگاه خلیج بتوانند همزیستی داشته باشند.
از آن هنگام، آب زیادی از زیر پل گذشته است، بسیاری از خصومت ها کمتر شده و دوستی های جدیدی شکل گرفته است.