استاد محمد رضا شجریان، هنرمند و خواننده موسیقی اصیل ایرانی، گفته است: «سه دیدگاه ممکن است برای هنر وجود داشته باشد. یکی اینکه هنر برای هنرمند و در جهت منفعت، شهرت و محبوبیت او باشد. یعنی هنر در خدمت هنرمند. دیگری اینکه خود هنر اصالت پیدا کند و همه چیز در خدمت هنر باشد یعنی هنر و هنرمند برای هنر و سوم اینکه هنر برای انسانها و مردم جامعه باشد. من راه سوم را انتخاب کردم. راه من راه مردم بوده است.»
محمد رضا شجریان در گفت و گویی که با دومین شماره نشریه «ایران فردا» که به تازگی منتشر شده، گفته است: «من هرگز هنر را برای هنر یا هنر را برای خودم دنبال نکرده ام. همیشه به حال و هوای مردم و جامعه نگاه می کردم. مردم چه می خواهند؟ شرایط چگونه است؟ زمانی که همه خوب بوده اند از عشق و عاشقی حرف زده ام. اگر مردم اعتراضی داشتند من زبان اعتراض مردم شدم.»
به گفته شجریان «نباید موسیقی از همه ابعاد آن دور شده و فقط یک جهت سیاسی پیدا کند. موسیقی باید در همه ابعاد خود ادامه پیدا کند؛ وجوه عاشقانه، ریتمیک و چهار مضراب هم باید باشد تا زندگی خشک و خشن نشود.»
محمد رضا شجریان در اول مهر ماه ۱۳۱۹ در مشهد به دنیا آمد و از دوران نوجوانی موسیقی را فرا گرفت و بیش از نیم قرن است که درحوزه موسیقی اصیل ایران فعالیت می کند. وی تا کنون کنسرتها و آلبومهای بسیاری را در اختیار علاقمندانش قرار داده است.
استاد شجریان در بخش دیگری از گفته هایش اظهار داشت: «من معتقد بودم هنر و هنرمند نباید کار سیاسی کند. مراد من هم از کار سیاسی کردن ورود به احزاب و دار و دسته های سیاسی و تعلق خاطر به این حزب یا آن مرام بود. این نوع وابستگی ها هنرمند را محدود می کند و با فاصله گرفتن مردم از آن نوع تفکر سیاسی، هنر آن هنرمند نیز توسط جامعه کنار گذاشته می شود.»
محمد رضا شجریان در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت جایزه پیکاسو و دیپلم افتخار از طرف سازمان یونسکو در پاریس شد. همچنین در سال ۲۰۰۶ نشان موتزارت را از سازمان یونسکو دریافت کردند. شجریان به خاطر آلبوم های «فریاد» و «بی تو به سر نمیشود»، نامزد جایزه گرمی معتبرترین جایزه موسیقی در آمریکا شد. شجریان در اوایل تیرماه سال جاری نشان شوالیه ملی لیاقت که نشان عالی وزارت فرهنگ و هنر دولت فرانسه است را از برونو فوشه، سفیر فرانسه در تهران دریافت کرد.
این هنرمند ایرانی با اشاره به این نکته که سیاستی که از نظر من هنر می بایست از آن دوری کند آن راه ها و ترفندهایی است که در جهت منافع عده ای خاص است تا این منافع را حفظ یا بیشتر کنند، گفت: «این گروه ها در بین اقشار جامعه یارگیری می کنند، چه در قالب حزبی و چه در قالب های دیگر عملی، کاملا سیاسی است و برای به دست آوردن قدرت. هر در این جا می بایست در جامعه، بی آنکه وارد منافع و سیاست این گروه و آن گروه شود، جای خود را باز کند و اعتراض خود را بیان کند. جای هنر آنجاست نه در در حزب و دار و دسته های سیاسی و من هم سعی کردم خود را آنجا قرار دهم.»
شجریان گفت: «من کار سیاسی نمی کنم، معترض سیاست بد هستم. چرا که این سیاست بد منافع جامعه را از بین می برد. لذا من سیاسی نیستم، در کنار سیاست حرکت می کنم، سیاست را به خوبی می شناسم و به سیاست بد اعتراض دارم.»
شجریان پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران و در اعتراض به برخوردهای صورت گرفته با معترضین در نامه ای به عزت الله ضرغامی، رییس صدا و سیمای ایران، خواست که تا آثارش در این رسانه پخش نشود.
همچنین شجریان قطعه «ربنا» را که شامل چهار دعا از آیات قرآنی است که همه با عبارت «ربنا» می شناسند به این دلیل که دعای ربنا با سفره افطار ایرانیان در ماه رمضان عجین شده، استثناء قائل شد و اجازه پخش آن را داد. اما صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که حتی در ماه رمضان هم ربنا شجریان پخش نخواهد شد.
سازمان صدا و سیمای ایران در ایام انتخابات به شکل گسترده ای از آثار شجریان به ویژه سرود «ایران، ای سرای امید» استفاده می کرد و این باعث اعتراض شجریان شد. وی در گفت و گو با بی بی سی فارسی اظهار داشت : «در شرایطی که مردم در بهت و حیرت هستند و به گفته آقای احمدی نژاد، خس و خاشاک به حرکت در آمده اند، صدای من در صدا و سیما جایی ندارد. صدای من صدای خس و خاشاک است و همیشه هم برای خس و خاشاک خواهد بود.»
شجریان همچنین گفت: «موسیقی در این سی و پنج سال بعد از انقلاب دائم با فراز و نشیب مواجه بوده است. اصل جایز بودن یا نبودن آن مدام محل پرسش بوده و این مساله تا کنون هم ادامه دارد. حالا هم که مسائل سیاسی بر همه مناسبات حاکم شده و اصلا مجال مستقلی برای ادبیات، فرهنگ و هنر وجود ندارد.»
شجریان درمورد برخی از مشکلاتی که اجازه کنسرت در ایران به او نمی داند گفت: «من معترض بودم و کنسرت ندادن من در ایران یک نوع مبارزه منفی بود. برخی به خاطر کسب امتیازات شخصی می خواستند من به کمک آنها کنسرت برگزار کنم اما من به این مسائل تن ندادم. آنها هم خودشان را دربرابر من تعیرف می کردند.»
شجریان در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ در مورد خروج خود از ایران به روزنامه شرق گفته بود: «در یک سال اخیر تمام ارتباط های من با مردم قطع شده بود. این قطعی ارتباط باعث شده بود مردم فکر کنند من از ایران رفته ام، در حالی که من همین جا در ایران بودم. من به مردم نیاز دارم و مردم به دیدن و شنیدن من. آنها فکر میکردند شجریان از ایران رفته است و دیگر نمیتواند به ایران بازگردد. این تصور اشتباه هم ناشی از این بود که همه چیز را سیاسی کردهاند و مردم هم با همین مبنا فکر میکنند. در حالی که من هیچگاه سیاسی نبودهام و همواره در کنار مردم زندگی کردهام. هنوز هم برخی فکر میکنند که من ایران نیستم.»
شجریان درمورد برنامه های آینده اش گفت: «مقداری کارهای ضبط شده وجود دارد که به تدریج و به اقتضای شرایط در دسترس مخاطب قرار خواهد گرفت. تمرینها و کلاسهایمان هم ادامه دارد. ممکن است شرایط کنسرت دادن مهیا نشود اما به هر حال ساکت نخواهیم نشست.»