چندی پیش مارتین ایندیک ، رئیس بخش سیاست خارجی موسسه بروکینگز در جلسهای در سنای آمریکا پیرامون سوریه و برنامه های آینده واشنگتن در قبال آن، پنج سیاست را به عنوان اقداماتی که آمریکا باید برای رسیدن به اهداف خود در سوریه انجام بدهد، برشمرد. ایندیک بیشتر به خاطر پیشنهاد تئوری سیاست «مهار دوگانه» اش که در طول جنگ ایران و عراق به سیاست رسمی آمریکا جهت برخورد با دو کشور ایران و عراق تبدیل شد، شهرت دارد.
همکاری سیاسی با روسیه، حمایت از مسیحیان و علوی ها، همکاری با ژنرال های علوی، هماهنگی با اعراب، ترکیه و اسرائیل، و هماهنگ کردن گروه های مخالف سوری پنج گام مهمی بود که در این جلسه توسط ایندیک برای پیشبرد سیاست آمریکا علیه سوریه پیشنهاد شد.
پی گیری مسایل سوریه نشان از دنبال شدن پیشنهادهای یاد شده توسط آمریکا دارد. در حالی که کاخ سفید در پیشبرد سه گام اول تا کنون موفق نبوده است، ولی تحولات روزهای اخیر نشانگر آن است که دو گام آخر با شتاب قابل ملاحظه ای در جریان است. بر این مبنا، سیاست آمریکا در سوریه تاکید بر بهره گیری از نیروهای معارض و ناراضی سوری مقیم داخل و خارج و عوامل منطقه ای برای فشار بر دولت اسد است، بدون آنکه خود به طور مستقیم در این کشور دخالت کند و ناچار از پرداخت هزینهای گردد.
این بدان معنا است که رویکردی که آمریکا دنبال میکند، اولا یافتن مجموعهای است که نماینده کل اپوزیسیون باشد؛ درثانی به دنبال شکل دادن به دولت جدیدی به جای اسد است که از کنترل آمریکا خارج نشود و مشکلی برای متحد منطقهایاش (اسراییل) ایجاد نکند .
نکته مهم در رابطه با سیاست آمریکا در قبال سوریه حالت پارادوکسیکالی است که الگوی تحولات لیبی در پیش روی سیاستگزاران آمریکایی قرار داده است. کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی در یازدهم سپتامبر امسال به دست یکی از گروههایی که زمانی از سوی آمریکا و متحدان غربی برای سرنگونی قذافی حمایت شدند و ناتوانی دولت مستقر حاکم لیبی برای مقابله با آنها و حفظ نظم و خلع سلاح شبه نظامیان و گروههای مسلحی که برای سرنگونی قذافی تلاش کردند، این نگرانی را برای آمریکا ایجاد کرده با توجه به نقش القاعده در مخالفت با رژیم حاکم بر سوریه، در دوران پس از اسد، ابتکار عمل از دست مخالفین سوری مورد حمایت غرب (شورای ملی انتقالی) خارج شود. به همین دلیل در روزهای پایانی انتخابات آمریکا، خانم کلینتون، وزیر خارجه با انتقاد از شورای مخالفان سوریه، خواهان بازسازی جدی این شورا و حضورنیروهای جدید داخلی در آن به منظور تقویت این نهاد معارض دولت شد.
از سوی دیگر، با توجه به درازا انجامیدن پروسه براندازی اسد و درخواست مکرر مخالفین برای کمک نظامی تسلیحاتی که در اظهارات منتخبین جدید (جرج صبرا رییس شورای انتقالی، معاذ خطیب رییس ائتلاف ملی نیروهای انقلابی و مخالف و ریاض سیف معاون وی) نیز مورد تاکید مجدد قرار گرفت، آمریکا نیازمند آنست که مطمئن شود سلاح های ارسالی از سوی کشورهای حامی معارضین در اختیار افراد و گروههای تندرو قرار نخواهد گرفت، همچنین ارسال این سلاحها امنیت اسراییل را به مخاطره نخواهند انداخت.
در تایید نکات پیشنهادی ایندیک، رویکرد تازه آمریکا در مورد سوریه را می توان از خلال این جملات «توماس فریدمن،» روزنامهنگار آمریکایی در گفتوگو با روزنامه ترکی «ملیت» زمانی که گفت آمریکا وارد عصری می شود که برای حل بحران های منطقه ای خاورمیانه باید به قدرت های منطقه ای اعتماد کند، بروشنی دریافت. او گفته است: «در دوره چهار ساله دوم اوباما اولویت اصلی دولت آمریکا حل و فصل مشکلات اقتصادی خواهد بود و مسایل بین المللی از جمله مساله بحران سوریه در اولویت واشنگتن نخواهد بود. به دلیل عدم تمایل آمریکا به دخالت نظامی برای حل وفصل بحران سوریه ، واشنگتن از کشورهایی چون ترکیه برای حل بحران سوریه استفاده خواهد کرد…. وقتی می گویم از ترکیه استفاده خواهیم کرد یعنی اینکه از ترکیه می خواهیم که به دلیل ناتوانی ما در حل این بحران و اینکه به هیچ وجه نمی توانیم این بحران را حل کنیم ، کمک مان کند. ما دیگر به اندازه بند انگشتی توانایی مداخله مستقیم (نظامی) در بحران سوریه را نداریم. ما می توانیم پول بدهیم ، سلاح بدهیم و حمایت های سیاسی و لجستیک داشته باشیم اما توان مداخله مستقیم را نداریم از این جهت شما به پشتیبانی ما ولی به تنهایی عمل خواهید کرد.»
این به معنی آنست که سیاست آمریکا در مورد سوریه، به دلیل مشکلات داخلی و اولویت مباحث اقتصادی، بر مدیریت منابع و تسلیحات مورد نیاز اپوزیسیون و هدایت غیرمستقیم معارضین خلاصه می شود، نه مداخله مستقیم . به این ترتیب با واگذار کردن مسئولیت مقابله به کشورهای عرب و ترکیه، خود را از هزینه های احتمالی مداخله مستقیم و مخالفت افکار عمومی در داخل و خارج آمریکا رها می سازد. به همین دلیل سعی می کند از بازیگران منطقهای در سوریه استفاده و از نقش کشورهایی مثل ترکیه، قطر و عربستان در سوریه حمایت کند و از متحدان خود در میان کشورهای عربی و حاشیه خلیج فارس برای پایان دادن به بحران در سوریه نهایت بهره برداری نماید.
در شرایطی که ائتلاف ملی نیروهای انقلابی و مخالف در انتظار به رسمیت شناخته شدن توسط آمریکا و سایر کشورهای غربی ست تا بتواند به تبع آن از امکانات مالی و تسلیحاتی گسترده تری استفاده کند، و از همان ابتدا نیز باب هرگونه مذاکره با دولت اسد را بسته است، واشنگتن ضمن اینکه از اتحاد جدید مخالفان ابراز خرسندی کرده، ولی همچنان گویا نگران آنست که این ائتلاف جدید و حامیان منطقه ای آن نتوانند دغدغه های واشنگتن را برای آینده سوریه حل کنند. باید دید آیا این ائتلاف جدید که به تعبیر برخی منتقدین، ائتلاف ائتلاف ائتلافهاست، قادر به انجام کاری که شورای قبلی نشد، می شود؟