نتایج نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران در سایه جنجالها و تردیدهای همگان اعلام شد. انتخابات پرسروصدای ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ ناامیدی مردم از روند پیشرفت دموکراسی در کشور را به دنبال داشت و بسیاری از ایرانیان را بر آن داشت که به نشانه اعتراض انتخابات مجلس را تحریم کنند.
انتظار میرفت این انتخابات برای اصلاحطلبان آرام و بیسروصدا و برای اصولگرایان پرهیاهو باشد. اما پیشبینیهای درست نبود. رای دادن محمدرضا خاتمی رییس حمهور دولت پیشین عاملی بود که سکوت و آرامش اصلاحطلبان را به هم ریخت. اصلاحطلبی که به حزبش پایدار نماند و از حلقه اتحاد حزب و مردم بیرون آمد بیشتر از انتخابات خبرساز شد.
تصمیم کبرای خاتمی
روزهای پایانی آذر ماه بود که وی پیش از مراسم ختم مرحوم حاج محمد خلیلی اردکانی (داماد آیت الله خاتمی) در گفتگو با خبرنگاران درباره حضور شخص خودش و همین طور اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم گفته بود: «موضوع، تحریم انتخابات نیست اما برای شرکت در انتخابات بنده دیدگاههای خود را بیان کرده ام وانتظار داشتم شرایط فراهم شود که همه بتوانند در انتخابات شرکت کنند.»
همان روز در فاصله کمتر از یک ساعت موضع خود را تغییر داد. خاتمی که پیش از شرکت در مجلس ختم از حضور در انتخابات سخن گفته بود، پس از مراسم در پاسخ به همان پرسش به خبرنگاران گفت: «البته بنده از طرف کسی اظهارنظر نمی کنم. فکر می کنم وقتی همه نشانهها این است که نباید در انتخابات شرکت کنیم. بنابراین شرکت در انتخابات معنا ندارد.»
وی در ادامه افزود: «حرف بنده همان حرفی است که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات زد و آن مبنی بر این بود که اصلاح طلبان نمی توانند و نباید در انتخابات نامزد و لیست داشته باشند البته این به معنای تحریم انتخابات نیست.»
چند روز پیش از انتخابات مجلس، خاتمی در حاشیه مراسم ختم پدر عبدالله نوری، وزیر کشور دولت اصلاحات، در جمع خبرنگاران از تصمیمش برای شرکت نکردن در انتخابات مجلس نهم خبر داده بود. به گزارش خبرنگار مهر وی گفته بود: «بنای شرکت در انتخابات را ندارم. ضمن آنکه فهرست اصلاح طلبان نظرم را جلب نکرده است.» وی این بار از بازی با کلمات خودداری کرده بود تنها اشارهاش به تصمیم شخصی خود بود نه تحریم انتخابات به عنوان یک جنبش سیاسی.
وی پیمانی بسته بود که آن را زیر پا گذاشت. او میبایست به عنوان یک شخصیت سیاسی به پیمان خود پایدار میماند، نه به خاطر نه به خاطر فشار از سوی حاکمیت به همپیمانانش خیانت میکرد. از سوی دیگر باید در نظر داشت اگر مبنای انتخابات پیشبرد دموکراسی در کشور باشد، ایرانیان باید به رای خاتمی احترام بگذارند. این تحریم در اعتراض به نقض دموکراسی صورت گرفت و اجبار فردی به دنبال کردن نظر فرد یا گروهی خود ذات غیردموکراتیک دارد.
پروین، خیلی هم مهم نبود
غیر از شرکت خاتمی در انتخابات حرکت خاصی در دیده نشد. اما از سوی اصلاحطلبان نتایج انتخابات از جریان آن خبرسازتر بود. انتخاب نشدن پروین احمدینژاد، خواهر رییسجمهور تیتر دیگری بود که اخبار نتایج انتخابات دیده شد.
این عضو سومین شورای اسلامی شهر تهران نامزد نمایندگی مجلس در حوزه انتخابیه گرمسار بود که موفق نشد به حد نصاب آرا را به دست آورد تا به کرسی مجلس تکیه بزند. به گزارش خبرگزاری مهر، پس از شمارش آرا در حوزه انتخابیه گرمسار غلامرضا کاتب با ۱۶۲۲۸ رای نفر اول و پروین احمدی نژاد با ۱۵۵۰۰ رای نفر دوم شد.
این انتخابات هم تحت نظارت دقیق و نزدیک شهروند خبرنگارها برگزار شد. از آن جایی که همه میتوانستند سطح پوشش خبری این انتخابات را از پیش حدس بزند و به نوعی به صدا و سیمای جمهوری اسلامی و همچنین چند خبرگزاری فعال در کشور بیاعتماد بودند، ایرانیان باز هم با تکیه بر مهارتهایی که از پوشش ناآرامیها پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ کسب کرده بدند، این انتخابات را هم به موازات خبرگزاریهای رسمی و دولتی پوشش دادند.
شکاف میان راستیها؟
پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸، عمده اصلاحطلبان از جرگه بازیگران فعال عرصه سیاست حذف شدند و عرصه بر اصولگرایان به طور چشمگیری بازتر شد؛ به گونهای که در انتخابات مجلس، چندین ائتلاف مختلف از اصولگرایان تشکیل شد. مهمترین بازیگران سیاسی در نهمین انتخابات مجلس شواری اسلامی، عبارت بودند از جبهه متحد اصولگرایان، جبهه پایداری انقلاب اسلامی و جبهه ایستادگی ایران اسلامی و صدای ملت و حزب مردمسالاری.
[inset_right]این انتخابات میتواند بیانگر کاهش قدرت رئیس جمهور در معرفی یک جانشین برای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری باشد. [/inset_right]
جبهه متحد اصولگرایان، با هدایت آیتالله محمدرضا مهدوی کنی و آیتالله محمد یزدی، توانست با نزدیک به ۵۴ درصد کل آرا، بیشترین صندلیهای مجلس را از آن خود کند. جبهه متحد اصولگرایان که چهار سال پیش با دعوت محمود احمدینژاد و اتحاد طیفهای گوناگون اصولگرایان تشکیل یافته بود، پس از احیای دوباره در انتخابات نهم، این بار بدون پشتیبانان محمود احمدینژاد تشکیل یافت. اعضای این جبهه را پشتیبانان آیتالله علی خامنهای تشکیل میدادند.
اما در مقابل، جبهه پایداری انقلاب اسلامی، به رهبری «معنوی» محمدتقی مصباح یزدی، متشکل از برخی وزیران پیشین دولت احمدینژاد، تنها موفق به کسب ۵۹/۳ درصد آرا شد.
حداد عادل، که در فهرست هر دو جبهه حضور داشت و سرلیست جبهه متحد اصولگرایان بود، توانست با کسب بیشترین آرا، در صدر جدول نمایندگان منتخب تهران بایستد؛ نتیجهای که با شبهپیشبینی افرادی نظیر محمدرضا نقدی، که گفته بود «تخریب آقای حداد معنا دار است و هدف از این کار زدن خامنهای است»، سازگار بود.
با حساب اینکه ۲۹۰ کرسی مجلس شواری اسلامی، تا پیش از این شاهد کمترین افتراق نظر درباره موضوعات کلیدی حکومتی نظیر تسلیحات نظامی و سیاستهای هستهای بوده است؛ میتوان اهمیت تقسیم کرسیهای مجلس در این کارزار انتخاباتی را بیشتر در رقابت بازیگران فعال سیاسی پس از سرکوبهای شدید انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ دانست. به نظر میرسد که اهمیت رقابت احزاب سیاسی در این انتخاب بیشتر از آنکه به تصمیمگیری درباره ۱۸ ماه باقیمانده دوران تصدیگری محمود احمدینژاد بازگردد، به جدال برسر تصاحب جایگاه ریاستجمهوری در انتخابات سال۱۳۹۲ مربوط باشد.
شکست پشتیبانان احمدینژاد در این انتخابات، میتواند نشانگر یک نقطه عطف در توازن قوای داخلی باشد. همچنین این انتخابات میتواند بیانگر کاهش قدرت رئیس جمهور در معرفی یک جانشین برای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری باشد. میتوان چنین پیشبینی کرد که فقط وفاداران اصیل به آیتالله خامنهای در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری آینده حضور خواهند داشت.