یکی از اتباع کانادایی به نام مایکل زهاف بیبو، ۳۲ ساله، این هفته با حمله تروریستی اش در اوتاوا که در جریان آن سرباز نگهبان بنای یادبود جنگ را کشت و به ساختمان پارلمان هم حمله کرد، در صدر اخبار قرار گرفت. وی در جریان درگیری با نیروهای امنیتی پس از آن کشته شد.
آیا این داستان ادامه هم دارد؟
به گفته رسانه ها، مادر مایکل زهاف بیبو کانادایی است در حالی که پدرش لیبیایی است. وی عربی صحبت نمی کند. هنگامی که جوانتر بوده قصد داشته به لیبی برود تا آن زبان را فراگیرد و درباره اسلام مطالعه کند. وی هیچ سابقه جرمی نداشته است.
والدین وی از هم جدا شده اند. وی در تلاش بوده به سوریه برود تا به داعش بپیوندد. دیگر چه؟
تا هنگام نوشتن این مقاله، هر چیز دیگری درباره انگیزه و نیات زهاف بیبو تنها گمانه زنی است.
گزارش رسانه ها درباره گذشته مایکل زهاف بیبو، تصویری را از جوانی سردرگم و خشمگین را ترسیم می کند. مردی که می خواسته خشم و تردیدی را که در درونش می جوشیده ابراز کند؛ مردی که خواست چیزی را به دنیا ثابت کند.
در نهایت، زهاف بیبو ظاهرا هیچ اطلاعی از اسلام واقعی نداشته، درست مانند دو دختر نوجوان اتریشی که برای پیوستن به داعش سفر کردند و دو دانش آموز بریتانیایی-سومالیایی که برای پیوستن به این سازمان گریختند و نیز چندین نفر دیگر.
این افراد هیچ ذهنیتی از دین، تاریخ یا سیاست نداشته اند؛ اگر داشتند هرگز اصلا به داعش نمی پیوستند.
از نظر این افراد نادان، پیوستن به داعش به شکل رویایی درآمد تا عطش آنها برای هیجان و خطر را رفع کند، گویی که زندگی یک بازی ویدئویی است. آنها از پیامدهای واقعی اقداماتشان اطلاعی ندارند. این همان چیزی است که داعش تلاش می کند آنرا برانگیزاند و از آن بهره برداری کند همانطور که در مجله انگلیسی زبان آنها «دابق» دیده می شود.
این پدیده ای بسیار خطرناک است که به سرعت باید به آن پرداخته شود. چرا این افراد جوان از کشورهای مختلف و با سابقه های متفاوت، می خواهند به داعش بپیوندند؟ درباره فرار عبدالله الامیر نوجوان استرالیایی ( که نام مستعار ابوخالد را برگزیده) که به محاصره زومبی های داعش درآمده و تهدیداتی را علیه غرب، از استرالیا تا آمریکا و بریتانیا صادر می کند، چطور؟
پدیده داعش فراتر از مذهب است. این پدیده ای بین المللی و مناقشه ای بین المللی است، درست همانند جنگ علیه مواد مخدر. داعش درست مانند گروه های قاچاق مواد مخدر قادر است افرادی را از کشورهای مختلف با زمینه ها یا سوابق مختلف جذب کند.
اگرچه ارتباطات روشنی بین این پدیده و اسلام وجود دارد شاخص های دیگری نیز هست و جهان باید به آن عوامل دیگر هم توجه داشته باشد تا به درستی به این پدیده جهانی بپردازد.
بحران داعش بحرانی جهانی است که به همه کشورهای جهان مربوط می شود؛ ما باید از همه زوایا و در همه سطوح با آن برخورد کنیم و نه فقط از طریق چشمی مذهب.
مبین شیخ یکی از اعضای جداشده طالبان اخیرا در مصاحبه ای با سی ان ان گفت که یک مسیر یا پروفایل واحد برای رادیکالیسم وجود ندارد، اما خاطرنشان کرد که «عشق به ماجراجویی» ویژگی مهمی است و همینطور مسائل مربوط به هویت.
وی گفت که این جوانان همچنین در صدد آنند که دیگران را تحت تاثیر قرار دهند.
مردم از هر کشوری از جهان در ورطه این شکل جدید جهانی شده تروریسم غوطه ورند. حتی گزارش هایی وجود دارد از شهروندان ژاپنی که به این گروه می پیوندند و یا درصدد این کار هستند.
پس این زنان و مردان جوان را که به عربی حرف نمی زنند و یا اطلاع کمی از اسلام واقعی یا تاریخ اسلام بدون شعارهای توخالی درباره بازگشت خلافت دارند را چگونه می توان درک کرد، جوانانی که هزاران کیلومتر راه را طی می کنند تا به داعش بپیوندند تا مبارزه کنند و بکشند؟
حذف داعش به درک نحوه رادیکال شدن این گروه و جذف جوانان از سراسر جهان بستگی دارد تا در پی آن این پدیده خطرناک متوقف شود. این چیزی است که به همه جهان ربط پیدا می کند، نه فقط مسلمانان.