«ساعت ده و نیم به دانشگاه، برای اقامه نماز جمعه رفتم. اطلاع یافته بودم کسی شبیه به حادثه تبریز، قصد سوئی دارد. احتیاط میکردم؛ معمولا در نماز جمعه جلیقه ضد گلوله میپوشم. ناشناس معممی، به عنوان دادن وجوه شرعی، پیش من آمد، البته ایشان قصد سوئی نداشت، ولی، خلاف احتیاط بود و ممکن بود شبیه آنچه در تبریز پیش آمد، پیش آید. در نماز جمعه تبریز شخصی که نارنجک به خود بسته بوده، به آیتالله مدنی بین دو نماز نزدیک میشود و به ایشان می چسبد و با انفجار نارنجک، خودش کشته و آیتالله مدنی و شش نفر از مردم شهید و عدهای زخمی میشوند. احمد آقا، تلفنی اطلاع داد که آیتالله [علی] مشکینی را موقتا برای نماز جمعه تبریز در نظر گرفته اند. آقای مشکینی، با روحیه فداکاری پذیرفتهاند.»
این بخشی از خاطرات “آیت الله هاشمی رفسنجانی” در کتاب خاطراتش در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ هجری خورشیدی از نخستین ماه های حضور در نماز جمعه تهران به عنوان امام جمعه موقت است. او از تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۰ هجری خورشیدی به این سمت رسید و تا ۲۸ سال بعد از آن یعنی ۲۶ تیر ۱۳۸۸ و بعد از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری آن سال که آخرین امامت او در نماز جمعه جنجالی آن روز بود، بیش از ۴۰۰ بار امام جمعه تهران را برعهده داشت.
هاشمی رفسنجانی همچنین در بخش دیگر این خاطرات در تاریخ سوم فروردین ۱۳۶۴ و در بحبوحه جنگ ایران و عراق می نویسد: «احمد آقا گفت نظر امام این است که تا این وضع و امکان حمله هوایی عراق به تهران ادامه دارد، غیر از من و آقای خامنه ای کسی به نماز جمعه نرود، زیرا ممکن است که در هنگام بحران، نتوانند از عهده اداره خطبه ها برآید.»
با این وجود، او پنج سالی است که به نماز جمعه نرفته است. می گوید که انگیزه ای برای آمدن به نماز جمعه ندارد. وی در آخرین گفت و گویی که روزنامه “آرمان” در ویژه نامه نوروزی خود با وی داشته، زبان به گلایه از نماز جمعه این روزها باز کرده است: «نمازجمعه جایی است که باید خیلی کار بکنیم که حرف های درست و پخته ای بزنیم.همه دنیا نگاه میکنند. زیبنده نیست آدم اینطوری حرفهایی بزند؛ نماز و جماعت و اسلام و همه اینها را سبک کند.»
طبق اسناد و مدارک موجود ، حدود ۵۰۰ سال پیش و در زمان حکومت شاه اسماعیل صفوی اقامه نماز جمعه در جامعه ایران گسترش یافت و نخستین نماز جمعه در اصفهان اقامه شد. در دوران حکومت پهلوی یعنی درست پیش از انقلاب ایران، اقامه نماز جمعه در ایران در موارد خاص بود و عمومیت نداشت و در برخی شهرها به ندرت اقامه می شد؛ مثلا در تهران، “آیت الله محمد باقر خوانساری” در مسجد امام (مسجد شاه سابق) یا در اصفهان حاج آقا “رحیم ارباب” یا “آیت الله طاهری” نمازجمعه اقامه می کردند یا در شهر تبریز نیز گاهی این نماز برپا می شد. برگزاری نماز جمعه با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ وارد مرحله جدیدی شد. به گفته “احمد جلالی” مشاور و شاگرد “آیت الله طالقانی”، یکی از افراد شاخص انقلاب اسلامی ایران، «بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مرحوم آیت الله طالقانی، مرحوم آیت الله منتظری و شهید آیت الله مطهری در جلسات متعدد با امام خمینی، تاکید به برگزاری نماز جمعه داشتند تا این که در نهایت در سوم مرداد ماه سال ۵۸ دستور برگزاری اولین نمازجمعه رسمی به فرمان امام خمینی صادر شد وآیت الله طالقانی اولین نمازجمعه تهران را در تاریخ ۵ مرداد ماه سال ۵۸ اقامه کرد.»
نخستین نماز جمعه در ایران در زمین فوتبال دانشگاه تهران برگزار شد و از آن پس این مکان به مکان دائمی برگزاری نماز جمعه و همچنین نماز عید فطر شد.
پیش از فوت “آیت الله خمینی”، امامان جمعه با توجه به شرایط جنگ بین ایران و عراق توسط ایشان و اطرافیانشان انتخاب می شدند اما بعد از انتخاب شدن “آیت الله خامنه ای” به رهبری ایران، وی “شورای سیاستگذاری ائمه جمعه” را شکل داد. آیت الله خامنه ای به عنوان امام جمعه دائم کشور، احکام اعضای شورای سیاست گذاری را ابلاغ و آنها را منصوب می کند. از وظایف دیگر امام جمعه دائم، انتصاب ائمه جمعه مراکز استان هاست و امامان جمعه بقیه شهرها توسط شورای سیاست گذاری ائمه جمعه انتخاب می شوند.
این روزها که صدای اعتراض یکی از نخستین امامان جمعه یعنی هاشمی رفسنجانی از نحوه برگزاری این آیین مهم در دین اسلام بلند شده است، وضعیت به راستی به چه گونه است؟ آیا در این سال ها در کمیت و کیفیت نمازهای جمعه ایران تغییری صورت گرفته است؟ سخنان امامان جمعه به چه صورت است؟ چه چهره هایی در نماز جمعه حاضر می شوند؟
فاضل میبدی: نماز جمعه هم از نظر کیفیت و هم کمیت افت کرده است
آیت الله محمد تقی فاضل میبدی، روحانی اصلاح طلب نزدیک به “محمد خاتمی” رییس جمهور اسبق ایران و عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، در گفت و گو با “شرق پارسی” سخن هاشمی رفسنجانی را قبول دارد و می گوید: « اوایل انقلاب حضور مردم در نماز جمعه ها بیشتر بود، چرا که فضای آن دوران، آن جمعیت را نیز ایجاد می کرد. از نظر کیفیت هم باید به نام امامان جمعه آن زمان توجه شود که نخستین آن مرحوم آیت الله طالقانی بود. مرحوم آیت الله منتظری و خود آیت الله خامنه ای و آیت الله رفسنجانی نیز نمازهای جمعه را اقامه می کردند. خطبه های این افراد در سطح بسیار بالاتری ایراد می شد، اما امروز علاوه بر اینکه از نظر کمیت افت کرده است از نظر کیفیت هم شاهد افت آن بوده ایم.»
او دلیل این موضوع را اینگونه شرح می دهد: «برای اینکه اغلب افرادی که خطبه می خوانند، وابسته به جریان های خاصی هستند و در خطبه ها به گروهی که این افراد قبول ندارند حمله می شود. گاهی هم به گونه ای برخورد می شود که به طور اخلاقی باید افراد از خود دفاع کنند، اما فرصت دفاع در نماز جمعه به او داده نمی شود.»
محمد حسین جوانی مذهبی است که نزدیک ۳۰ سال سن دارد و در شهر اصفهان زندگی می کند. او در پاسخ به این پرسش که آیا در نماز جمعه شرکت می کند یا نه؟ می گوید: «آقایان امام جمعه اغلب یک خط فکری و عقیدتی سیاسی دارند و این باعث می شود که امثال من در نماز جمعه شرکت نکند.»
او با تاکید می گوید: «ما در شهر خودمان روحانی هایی با خط فکری متفاوت داریم که گاهی در هیات های مذهبی اطراف این افراد خیلی شلوغ هم می شود و جوانان در این نوع هیات ها حاضر می شوند اما در نماز جمعه از این افراد استفاده نمی شود.»
«امامان جمعه از نامزدی در انتخابات حمایت کردند که فقط چهار میلیون رای آورد»
محمد حسین معتقد است که در انتخابات گذشته ریاست جمهوری (۹۲) اغلب امامان جمعه از نامزدی حمایت کردند که بیشتر از چهار میلیون رای نداشت و این بدین معنا است که این تفکر فقط ده درصد اقبال دارد. پس نباید انتظار داشت که ۹۰ درصد جامعه پشت سر این ده درصد جمع شوند و نماز جمعه اقامه کنند.
این جوان ۳۰ ساله می گوید: «امام جمعه باید به مانند نقش پدر خانواده را ایفا کند، نه قاضی محکمه، و یکسری از نظر او، خودی تلقی شوند و بقیه غیر خودی.»
شاید بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ ، اوج واکنش های تند امامان جمعه تهران و شهرستان ها نسبت به معترضانی بود که به خیابان ها آمده بودند و نسبت به نتایج انتخابات گله داشتند. دو خطیب نماز جمعه تهران بارها در این مراسم مذهبی- سیاسی برای معترضین احکام اعدام و مرگ صادر کردند که در آخرین مورد آن در آذر ماه سال ۱۳۹۲، احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران با اشاره به “مهدی کروبی” و “میرحسین موسوی” معترضان انتخابات سال ۸۸ که این روزها در حصر به سر می برند، گفت: «اگر رافت فوق العاده اسلامی نبود، آنان باید اعدام می شدند.»
از سوی دیگرفاضل میبدی در ادامه سخنان خود، به وابستگی سخنرانان قبل از خطبه امامان جمعه هم به یک جریان خاص اشاره می کند و می گوید: «این سخنرانی ها صدای جریان مخالف نیست. طبیعی است که این موضوعات با فلسفه نماز جمعه همخوانی ندارد، چرا که فلسفه نماز جمعه، فلسفه وحدت است. با نگاه جامع به مسائل نگاه کردن است و سخن گفتن در راستای منافع ملی است و از سوی دیگر اخلاقی کردن جامعه است. من فکر می کنم نماز جمعه ها از نظر تقویت اخلاق و معنویت موفق نبوده اند و نسل جوان ما کمتر در نماز جمعه حضور دارد.»
سخنان این روحانی اصلاح طلب در حالی مطرح می شود که سایت آفتاب نزدیک به حسن روحانی، رییس جمهور این کشور در آذر ماه سال گذشته نوشت : « در حالی که انتظار می رود بعد از انتخابات ریاست جمهوری و تغییر دولت، ستاد نماز جمعه تهران حداقل در سخنرانان پیش از خطبه ها تغییراتی ایجاد کند، اما نه تنها این تغییر ایجاد نشد، بلکه با سپردن تریبون به چهره های افراطی ضد دولت این تلقی را بین افکار عمومی تقویت کرد که ستاد نماز جمعه گمان می کند هنوز احمدی نژاد رییس جمهور ایران است.»
تاکنون شورای سیاست گذاری ائمه جمعه ایران از “حسن روحانی” ریس جمهور این کشور به عنوان سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه دعوت نکرده است. “محمود احمدی نژاد” رییس جمهور سابق کشور، آخرین بار در قامت ریاست جمهوری در تاریخ مرداد ماه سال ۱۳۹۲ پشت تریبون نماز جمعه تهران قرار گرفت.
احمد سالک: امامان جمعه به روزتر از گذشته هستند
در مقابل منتقدان، افرادی هم هستند که به طور تمام قد از نماز جمعه این روزهای ایران حمایت می کنند.
حجت الاسلام والمسلمین احمد سالک، روحانی اصولگرا و از مبارزین سیاسی پیش از انقلاب است که تا دو سال پیش سخنگوی جامعه روحانیت مبارز بود. او در گفت و گو با شرق پارسی در مقابل سخنان هاشمی رفسنجانی موضع می گیرد و آن را درست نمی داند: «گفته آقای هاشمی رفسنجانی که نماز جمعه ها سبک شده یک ارزیابی از جانب ایشان است، اما در واقعیت اینگونه نیست.»
او می گوید: «نگاه مختلف باید به این موضوع داشت. مثلا باید از نظر کیفیت مطالب امام جمعه و بیان آن در نماز جمعه آن را سنجید که ما شاهد هستیم در سطح کشور ، ائمه جمعه با مطالعه وارد صحنه می شوند و کیفیت نماز جمعه ها در دو خطبه بالاتر رفته است و به روز تر از گذشته است. بنابراین از نظر کیفیت عقب نشینی وجود نداشته است. کیفیت روز به روز بهتر شده است چراکه مطالبه مردم نسبت به مسائل دینی و مسائل سیاسی روز بسیار بالاست و امام جمعه باید پاسخ گوی این مجموعه مطالبات مردمی هم باشد.»
این فرمانده سابق سپاه پاسداران اصفهان معتقد است که ارزیابی نماز جمعه ها باید در مقیاس کلان صورت بگیرد، نه نسبت به یک نماز جمعه که مثلا گفته شود مشارکت کمتر شده است.
او می گوید: «ما در سطح کشور شاهد هستیم که میزان حضور مردم در نماز جمعه ها نسبت به نرخ رشد جمعیت و گستردگی صحنه حضور بیشتر شده اند و کم هم نشده اند. به طور مثال وقتی مقام رهبری برای نماز جمعه می آیند، تمام صحن دانشگاه (تهران) و خیابان های اطراف از جمعیت پر می شود.»
از سوی دیگر از دو روحانی اصولگرا و اصلاح طلب درباره دیدگاه امامان جمعه نسبت به دولت های مختلف سوال پرسیدم و اینکه آیا باید با آنها همگام باشند، یا اگر انتقادی کنند درست است؟ “سالک” در این زمینه معتقد است: «امام جمعه در حقیقت زبان امت است. بنابراین ممکن است از دولت ها، قوه قضائیه و قوه مقننه نقدهایی هم داشته باشند. اگر انتقاد تخریبی باشد، مطلوب نیست، اما اگر منطقی باشد موجب رشد و کمال جامعه است و مردم هم می پذیرند.»
فاضل میبدی در مقابل می گوید: «ما اگر مسایل را کلان نگاه کنیم و منافع ملی را از بالا ببینیم، طبیعی است که هر فردی حق انتخاب دارد و در خطبه ها باید تحلیل و نقد صورت گیرد، اما متاسفانه ما شاهد هستیم انتقاد هایی که می شود در راستای حفظ منافع ملی نیست. بیشتر انتقادها جریانی و حزبی مطرح می شود. به طور مثال دولت آقای روحانی در حال حاضر در سیاست خارجی، مسایل با دنیا را می خواهد برطرف می کند و موفق هم بوده است. از نظر من انزوایی که ما در دنیا داشتیم با مدیریت ایشان در حال کم رنگ شدن است. ایشان و همراهانش ارتباط نامطلوبی که بین ایران با غرب وجود داشت را در راستای منافع ملی، به صورت تدریجی برطرف می کند. اما متاسفانه برخی افراد در نماز جمعه ها حزبی به ماجراها نگاه می کنند و چوب لای چرخ دولت می گذارند.»
«شعار مرگ بر این و آن خلاف فلسفه نماز جمعه است»
آیت الله فاضل میبدی همچنین نسبت به شعارهای مرگ که در نماز جمعه ها داده می شود، گلایه می کند و می گوید: «نماز جمعه سمبل وحدت ملی، اخلاق و معنویت است. اینکه هر جمله ای گفته می شود به دنبال آن، مرگ بر این و مرگ بر آن بیاید با فلسفه نماز جمعه همخوانی ندارد. یعنی شعار مرگ و نفرین در جاهایی که مرکز معنویت است و مرکز اخلاق است نباید وجود داشته باشد. طبیعی است که شاید هر کشوری با کشور دیگر مشکلاتی داشته باشد و باید با دیپلماسی مشخص این مشکلات را برطرف کند. ولی اینکه در نماز جمعه، اگر در راستای دیدگاه ما نبود همه چیز را منفی نگاه کنیم، و از طرف دیگر عده ای هم بیایند شعار مرگ سر دهند، من این را قبول ندارم.»
او مثالی در این زمینه هم می زند: «مثلا گفته می شود مرگ بر انگلیس. انگلیس تنها یک واد سیاسی نیست. یک آب و خاکی است به همراه ملت و دولتی که برگزیده آن مردم است. وقتی شعار مرگ داده می شود، به تمام کیان آن کشور برمی گردد. به ملیت کشور، به پرچم کشور، به دولتی که مردم آن کشور انتخاب کردند و این موضوع پسندیده نیست.»
در سال های اخیر اخبار نماز جمعه در ایران، به ویژه در شهرهای بزرگی همچون تهران، مشهد، اصفهان و قم برای رسانه های بین المللی هم خبرساز بوده اند و گاهی هم دردسرساز و یا چهره ای نامناسب از ایران را ارائه کرده اند.
به طور مثال وقتی در فروردین سال ۱۳۸۹ ، “کاظم صدیقی” در اظهار نظری در مورد زلزله اظهار کرد «بانوانی که ظاهر مناسبی ندارند باعث گسترش زنا در جامعه میشوند که این باعث افزایش زلزله است.» این سخنان واکنشهای بینالمللی زیادی را برانگیخت و کمپین های مختلف در برخی از شهرهای دنیا در این زمینه شکل گرفت.
در تیر ماه سال ۱۳۹۰ هم احمد جنتی در خطبه های نمازجمعه خواستار آن شد که «بحرین به دست اسلام و مسلمین فتح شود.» وی همچنین گفته بود: «مگر بحرین چه میخواهد؟ شعار آنها “هر نفر یک رای” است. چرا باید بابت آن کشته شوند؟»
سه روز پس از گفته های آقای جنتی در نماز جمعه بود که وزارت خارجه بحرین به آن واکنش نشان داد و با اعتراض به کاردار ایران در منامه، ضمن “نادرست” خواندن این اظهارات آن را “بیشرمانه” و آن را تخطی از قوانین بینالمللی و تشویق به خشونت علیه شیخنشین بحرین متهم کرد.
در حال حاضر در ۷۵۰ شهر ایران، هر هفته نماز جمعه برپا می شود و بودجه سال گذشته این نهاد ۲۳ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان بوده است، اما حتی برخی از امامان جمعه مانند آیت الله استادی امام جمعه قم گلایه هایی نسبت به شرایط فعلی نماز جمعه دارند. او در گفت و گویی که با مجله همشهری ماه، در سال ۹۱داشت، گفته بود: «مشکل مهمی که گریبان گیر مملکت ما شده، این است که مسجدی ها، مخاطبان روحانیت و افرادی که در نمازجمعه ها شرکت می کنند، قشر خاصی از مردم هستند و ما از بقیه گویا غافل شده ایم و دلمان را خوش کرده ایم به همان ها که هستند.»
به نظر می رسد با خروج افرادی مانند آیت الله هاشمی رفسنجانی از نماز جمعه تهران و یا آیت الله جوادی آملی از نماز جمعه قم که در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد رخ داد، یا مرحوم آیت الله طاهری در اصفهان که با مشکلات زیادی روبرو شد، این نهاد تنها صدای یک بخش کوچکی از جامعه باشد که البته در بسیاری از جاها، تریبون های اصلی هم دست آنها است.