علیرغم عبور از خطر شعلهور شدن آتش جنگی بزرگ، جهان نگران است… نگرانی بزرگ توجیه دارد و قابل درک است زیرا ضامنهای احتمالی به نظر کم و شکننده میآیند
ساعت یازده روز یازدهم ماه یازدهم سال۱۹۱۸ است. آرامش شروع به خزیدن آغاز کرد. فرانسویها زنگها را به صدا درآوردند. آلمان زهر را سرکشید. آتشبس در «جنگ بزرگ» که دریایی از کشتهها و زخمیها و معلولین و بیوهها برجای گذاشت.
صبح علیالطلوع آن روز هیئت آلمانی وارد واگن قطار نظامی مارشال ووش شد که در جنگل کامبن ایستاده بود. گروه آخرین تلاشها را برای اعمال تعدیلاتی بر متن قاطعی که به آنها ارائه شد، کردند، اما وقتی مارشال لب به سخن بازکرد، هیئت دریافت که دربه روی هرگونه تعدیل یا اعتراضی بستهاست و تنها گزینه پیش رو امضای آن است و چنین کرد.
تاریخ آمال کسانی را که خیال میکنند «جنگ، نقطه پایان برهمه جنگها میگذارد» باطل میکند. نه درندگی کشورها کمک میکند، نه کینه بازندگان و نه توان انسان برای آموختن از فلاکتها. ۲۲ سال بعد و دقیقاً در ۲۲ ژانویه مرد هوس باز و نامتعادل بزرگی برای تسویه حسابها پاپیش میگذارد. ادولف هیتلر درست همان جایی مینشیند که ووش نشست؛ و این بار فرانسه را ناچار میسازد درخواست آتشبس کند و در همان واگن پای آن را امضا کند. سربازان آلمانی جملهای را نابود میکنند که آنجا نوشته شده بود: «اینجا در یازدهم ماه نوامبر غرور رایش آلمانی گناهکار شکست خورده به دست مردمی که تلاش میکرد آنها را به بندگی بگیرد، تسلیم شد». فهرر فرصت را از دست نداد. در خیابان شانزلیزه چنان راه رفت که گفتی چاقویی را در زخمی بچرخاند. سربازان آلمانی پیش از عقبنشینی آن واگن را با خود بردند تا شاهد لحظه تحقیرشان نباشد.
پس از جنگ جهانی اول رئیسجمهوری آمریکا وودرو ویلسون پیام تاریخیاش را داد و در آن خواستار اعطای حق تعیین سرنوشت به ملتها شد. اینگونه بود که «جامعه ملل» متولد شد تا شورایی بشود برای اداره این جهان؛ جهانی که از میان جنازهها و آوار بیرون آمده تا مانع از خطر فروغلتیدنش در فاجعهای دیگر بشود. مثل همیشه پیروزها نتوانستند مانع راه افتادن آب دهانشان بشوند. تلاش کردند تا فشار بیاورند و ضربهای مهلک به کسانی که دشمن میدانستند وارد کنند. از جنگ جهانی اول سریالی از معاهدهها زاده شد. معاهده ورسای، آلمان را تکهتکه کرد و امپراطوری خاندان هابسبورگ در اتریش. معاهده سیفر امپراطوری عثمانی را. نقشهها تغییر کردند و جمع ملتهایی پریشان شد و احساسات ملی جریحهدار شدند. در پرتو این احساسات و مسابقه بر تأمین منافع و دنباله بحران له کننده اقتصادی، آتشفشان احساسات تند ملی به راه افتاد و بوی آمادگی برای انتقام پیچید. ایتالیا در دست موسلینی و آلمان در دام هیتلر افتاد با اینکه آن روزها جهان از میدانهای تحریک نوین که «فیسبوک» و «تویتر» مهیا میکنند، خالی بود. این بار جهان غرق درفصل هولناک خونینی میشود که بمب اتمی از آن دور نبود. بعد از تلاش برای خودکشی دوباره، شورای مدیریت جدیدی برای جهان شکل میگیرد به نام سازمان ملل.
جهان در جنگ سوم جهانی فرونرفت. وحشت از قدرت سلاح هستهای و توان نابودی متقابل، تاکنون مانع ازغلتیدنش در این پرتگاه شدهاست. امپراتوری شوروی متلاشی شد بی آنکه تیری شلیک شود. گوشه و کنار شاهد جنگهای نیابتی یا با واسطه بودند که تعداد قربانیانشان با قربانیان جنگ جهانی برابری میکند. علیرغم دوری گزیدن از شعلهور شدن جنگی بزرگ، جهان نگران است. در بسیاری از بحرانها شورای امنیت همچون تماشاگری ناتوان حاضر میشود، وقتی یکی از بزرگان شمشیر وتو را میکشد. نگرانی بزرگ توجیه دارد و قابل فهم زیرا ضامنها احتمالی به نظر کم میآیند و شکننده.
نمیخواهیم در بخش مالیخولیا اغراق کنیم. پرونده جهان در دهههای گذشته شاهد پیشرفتهای بزرگی بوده. تجربیات در آزمایشگاهها انبوه شد و انقلابهای علمی پیاپی به امری عادی بدل شد. انسان بر حد و مرزهایش عصیان کرد و تکنولوژی قدرتش را مضاعف ساخت و از آنچه به مخیله آدمی میرسید فراتر رفت. انقلاب صنعتی چهارم از راه رسید همراه با انقلاب ارتباطات. فتوحات بیسابقهای در طب و بخشهای دیگر رقم خورد. اما در خود این جهان تهیدستان و پناهندگان و کسانی که سوار بر قایقهای مرگ از میهنشان گریختهاند، موج میزنند. پر است از تباهی و حرص و جنگهای جدید که هکرها راه میاندازند و امنیت تأسیسات هستهای و بانکها و انتخابات را تهدید میکنند. همه اینها همراه میشوند با بحران هویت و اوجگیری فریادهای پوپولیستی مخالف تنوع و حق اختلاف و میل رو به افزایش بازسازی دیوارها و مرمت قلعهها.
دیروز و در یکصدمین سالگرد امضای آتشبسی که شعلههای آتش جنگ جهانی اول را خاموش کرد، پاریس خفته در فرهنگ و تاریخ، فریاد هشدار کشید. صدر اعظم آلمان آنجلا مرکل کنار رئیس امانوئل مکرون نشست و دورش «ولادیمیر بزرگ» برخاسته از خاکستر شوروی و یخبندان کرملین و «دونالد ترامپ» آمده از شعار «آمریکا اول» و توئیتهای «تویتر» با رهبران و بزرگان کشورهایی از قارههای مختلف.