وائل مهدی
متأسفانه روز گذشته بسیاری از رسانههای تخصصی و حتی رسانههای عمومی خبر خروج قطر از سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) را به صورت منفی تحلیل کردند و برخی این خروج را آغاز گسستگی در این سازمان تلقی کردند که موجب فروپاشی این سازمان میشود.
بدین خاطر کلمه «متأسفانه» را به کار بردم که در مورد این خبر یزرگ نمایی شده و در پسِ این بزرگنمایی دروغین هدف قرار دادن سعودی قرار دارد زیرا همانطور که همگان میدانند رهبر اصلی این سازمان سعودی است و هرگونه گسیختگی در این سازمان به پای نحوه اداره سعودی گذاشته میشود.
البته اوپک یک سازمان پرقدمت است و برای مثال در دهه هشتاد میلادی با وجود جنگ ایران و عراق همچنان پابرجا بود. در دهه نود نیز علیرغم جنگ کویت و عراق کویت از این سازمان خارج نشد. با وجود اتفاقات و تحولات بزرگ و کوچک در اوپک این سازمان به کار خود ادامه میداد و در برابر بسیاری از بحرانها عملکرد خوبی از خود نشان داد.
پس سؤال اینجاست که چرا برخی از رسانهها از وقوع گسستگی در این سازمان میگویند؟ آیا بدین خاطر که قطر یک کشور خلیجی است یا بدین جهت که این تصمیم ضد مملکت عربی سعودی است؟
برای من این اعلام خروج اصلاً غافلگیرکننده نبود و من این مسئله را بدین نحو شرح میدهم که قطر با این کار درصدد بود اهمیت بیشتری به سازمان صادرکنندگان گاز که مقر آن در دوحه است بدهد؛ اضافه بر این که قطر در اوپک یک کشور بیاهمیت است و همهکاره این سازمان سعودی است، درست برخلاف سازمان صادرکنندگان گاز که در آن قطر نقش بزرگی ایفا میکند.
در واقع مشارکت قطر در اوپک بسیار محدود است و اگر به حجم تولید آن دقت کنیم این مسئله ثابت میشود؛ قطر تنها روزی ۶۰۰ هزار بشکه تولید میکند و چاههای نفتی قطر به دلیل قدمت بهرهبرداری از آنها مشکلات تولید فراوانی دارند.
در واقع در شرایط کنونی پرسش مهمتر این است که آینده اوپک پس از خروج قطر چگونه رقم خواهد خورد؟ بدون تردید خروج هر یک از اعضای اوپک، هر مقدار تأثیر و حضور داشته باشد، مسئله مثبتی نیست هر چند خروج اعضا کاملاً امری قانونی و اختیاری است. البته متضرر اصلی خود قطر است و نه اوپک زیرا با این خروج، این کشور یک ساحت فعالیت نفتی بزرگی را از دست داد و دیگر نمیتواند در تدوین سیاستهای جهانی متعلق به مسئله انرژی مشارکت نزدیک و تأثیرگذاری داشته باشد.