از چشم کسی پنهان نماند که شیخ محمد بن راشد، نائب رئیس دولت امارات و رئیس شورای وزیران به ریاض آمد و در صف اول همایش آینده سرمایهگذاری نشست در حالی که هیچیک از شخصیتهای رسمی پروتکل حضور نداشتند.
مرخصیاش را ناتمام گذاشت و به همایش پیوست. سه روز تمام در آنجا حضور یافت و در گفتوگوها شرکت کرد تا پاسخی داده باشد به همه دعوتها به تحریم که اخبارش در خبرگزاریهای بینالمللی مخابره میشد. همچنین همایش پر شد از شخصیتهای سیاسی که آمده بودند تا بگویند رهبری سعودی را تأیید و حمایت میکنند.
در بحرانهای بزرگ بیطرفی خود موضعی است.
همچنین رئیسجمهوری تونس، الباحی قائد السبسی، موضعی محکم درکنار ریاض گرفت. خیلی فوری به راشد الغنوشی رهبر حزب النهضه اخوانی، پس از اینکه گفتاری به او نسبت داده شد که از جنگ رسانهای قطر و ترکیه علیه سعودی در ماجرای کشته شدن همکارمان مرحوم جمال خاشقجی حمایت کرده، هشدار داد. رئیس السبسی گفت: «به نظر ما آنچه برای خاشقجی اتفاق افتاد وحشتناک است، اما اینکه این حادثه بهانهای بشود تا از آن برای حمله به سعودی سوء استفاده شود و به امنیت آن ضربه زده شود این پذیرفته نیست. این یعنی ضربه زدن به استقرار و امنیت همه جهان عرب است».
از نظر سعودی این جنگ بر سر بود و نبود است و موضعگیریها بر همین اساس سنجیده میشوند. در صحنه سه موضع وجود دارد، گروهی دشمن که تلاش میکنند به جنایت رنگ و لعابی سیاسی بدهند و از آن ابزاری برای سرنگونی یا دستکم برای تضعیف نظام سعودی، استفاده کنند. رهبری این گروه را قطر و ترکیه به عهده دارند. گروهی هم در برابر این جریان ایستاده و متحد با ریاض است. در مقدمه این گروه کشورهای امارات، مصر، بحرین، کویت و اردن ایستادهاند. امیر کویت به سرعت موضع کشورش را جلسهای خاص با جمعی از نمایندگان مجلس امت اعلام کرد. او به صراحت گفت، در این بحران در کنار سعودی میایستد «کویت بی هیچ تردیدی در لحظههای تلخ و شیرین در کنار کشور بزرگ و برادر، مملکت عربی سعودی میایستد. زیرا مرحله بعد آسان نخواهد بود و پیامدهایش شامل همه کشورهای منطقه میشود». کویت خود در معرض تلاشهای دشمنانه و آشوبگرانه قطر بوده و در ماه مارس سال ۲۰۱۵ درگیریهای میدانی رخ داد. گروه سوم، کشورهای بیطرفند که موضع مشخصی نگرفتند و ترجیح دادند بحران را در آینده پیگیری کنند.
در سطح جهانی اما موضع دو کشور روسیه و چین شفاف بود و با هرگونه سیاسی سازی در ماجرای کشته شدن خاشقجی مخالفت کردند. این دو کشور به اندازه کافی پیام مؤید موضعشان را ارسال کردند. ایالات متحده صحنه جنگ رسانهای بود آن هم عموماً ضد سعودی. اما دولت با هوشیاری رفتار کرد، با تأکید بر روابط خاص با دولت ریاض و اعلام تماس با آن. اما همزمان نمیخواست بحران سعودی را در آستانه انتخابات خیلی داغ میاندورهای به بحران خودش تبدیل کند. علیرغم همه فشارها، رئیسجمهوری به صراحت تلاش میکرد میان منافع اساسی ایالات متحده در رابطهاش با ریاض و بین همراهی با حوادث خود جنایت، فاصله بگذارد. موضعش بسیار مهم بود زیرا تلاشهای بازیگران بحران؛ قطر و ترکیه که قصد دمیدن در کوره حادثه و بحران افزایی را داشتند ناکام گذاشت.
دو کشور مهم و مؤثر در منطقه با این حادثه به دو شکل متفاوت برخورد کردند. ایران که خود را آشکارا دشمن سعودی میبیند، دو هفته اول را در بیطرفی گذراند با ارسال پیامها و اشارههایی مبنی بر اینکه آماده است موضع سعودی را تأیید کند اگر نشانهای از ریاض ببیند؛ و وقتی دید موضع آمریکا به سعودی کمک میرساند، آتش رسانهایاش را علیه آن گشود. کشور دوم اسرائیل است که به نظرش آنچه اتفاق میافتد سوء استفاده از یک حادثه است که در مقایسه با پرونده سیاه چند کشور منطقه ناچیز است و هشدار داد که ادامه این وضع، امنیت منطقه را که خود اساساً ناآرام است تهدید میکند. اسرائیل اعلام کرد، علیرغم اختلافش، حمله کنونی به سعودی را مردود میشمارد. اسرائیل به بازیگری مهم در همه مسائل تبدیل شد و دیگر در نزاع خاص فلسطین محصور نیست.
از نظر بسیاری از سیاستگذاران، فرق گذاشتن میان میان جنایت فجیع و نزاع منطقهای دور نماند. ماجرای جنایت چندان طول نخواهد کشید، اما نزاع ادامه خواهد یافت. نمیتوان منافع اساسی کشورها را بازیچه قرارداد. تنها ترکیه و قطر تصمیم داشتند دایره بحران را توسعه دهند. با پایان یافتن انتخابات میان دورهای ایالت متحده، و از آنجا که ترکیه که به مدت یک ماه بازی درز دادن اخبار را ادامه داد، دیگر چیزی در چنتهاش ندارد، جنایت به جایگاه خود یعنی سیستم قضایی میرود و سیاسیون هم سرگرم مسائل دیگری میشوند.