«پاییز عربی به اشتباه بهار خوانده شد.. بادهای اصلاحات و به روزرسانی خبر از بهار واقعی میدهند»
محمد بن راشد آل مکتوم معتقد است تنشها امری جدید نیستند و مانعی برای طرحهای سرمایهگذاری نمیشوند
دبی: غسان شربل
* قذافی تماس گرفت و گفت: میخواهم یک دبی جدید در طرابلس ایجاد کنم که پایتخت اقتصادی آفریقا شود
*آرزو دارم چشمانداز «۲۰ ساله دبی» در جهان عرب محقق شود تا آنها هم از رفاهی که ما در آن به سر میبریم، بهره ببرند
*شعر یار من است کسی که لحظه ای رهایم نمیکند و در یک جمله؛ هویت و شرف من است
*دبی بخشی از امارات است ما یک خانه ای متحد و ساختمانی محکم هستیم
*ما از رقابت استقبال میکنیم زیرا که به ما برای پیشرفت و کیفی سازی انگیزه میدهد.. و افق رقابت مرکز مالی دبی جهانی است
* اگر رفتن به آینده را یاد نداری، خودش غافلگیرت میکند و تو را در دایره «واکنشها» محصور خواهد کرد و تو را وابسته نگه میدارد
به ندرت پیش آمده که نام یک شهر به نام یک شخص همچون شهر دبی به حاکم آن شیخ محمد بن راشد آل مکتوم معاون رئیس امارات متحده عربی و نخستوزیر این کشور گره خوردهاست. مبالغه نیست اگر بگوییم که شهر روشنایی و برجها که در حال مسابقه با زمان است، اثر انگشت یک مردی را روی خود دارد که در خانه ای بدون آب و برق به دنیا آمدهاست. نه به خاطر اینکه ۹ میلیون فالوور در «توئیتر» او را دنبال میکنند بلکه به خاطر اینکه ترجیح میدهد سخنی دربارهٔ پویایی شهر دبی نگوید، شهری که گروه گروه گردشگر، سرمایهگذار و رهگذر به سویش روانه میشوند.
راننده ماشین من را به منزل شیخ محمد در منطقه المرموم واقع در خارج از شهر برد. انتظار داشتم که با کاخی فراخ روبرو شوم، اما با خانه ای ساده با دو اتاق خواب غافلگیر شدم. این مرد عاشق صفای صحراست و راه رفتن در میانههای آن. از طرفی دیگر او به دنبال مبارزه با آن با حربه کشاورزی، دریاچهها و ساختمان هاست. او اذعان میکند که از دو مرد الهام گرفته؛ شیخ زاید بن سلطان آل نهیان بنیانگذار اتحاد امارات و پدرش و استادش شیخ راشد آل مکتوم. خیلیها نیز نمیدانند که مادر حاکم دبی از آل نهیان است، و نگاهش به شیخ زاید همیشه نگاه دایی – رهبر بودهاست؛ مسئله ای که باعث تقویت رابطه دوستانه، مشورت و شراکت با فرزندان شیخ زاید شدهاست.
باوجود طوفانهایی که در چهار دهه گذشته منطقه را درنوردیده، دبی دست از آرزوهایش برنداشت، بلکه چالشها موجب پافشاری بیشتر آن برای ادامه تحقق آنها شدهاست. مسئله ای که هنگام پرسش ما دربارهٔ پیامدهای احتمالی تحریمهای آمریکا علیه ایران روشن شد. پاسخ وی این نکته را روشن ساخت که دبی شناکردن در دریای چالشها از جمله بحرانهای مالی جهان را فراگرفته است.
در هفته پایانی ماه گذشته، حضور شیخ محمد در «همایش داووس صحرا» در ریاض جلب توجه کرد. سفر صید و شکارش در ازبکستان را قطع کرد و در همایش حاضر شد؛ زیرا احساس کرد برخی از طرفها در تلاش برای سوءاستفاده از جنایت قتل جمال قاشقجی روزنامهنگار به منظور ضربه زدن به سعودی و ثبات آن هستند. موضعش در این باره قاطع است: مخالف ضربه زدن به سعودی هستیم. ثبات آن ضرورتی حیاتی برای منطقه و جهان است» و «ما در شادی و غم در کنار سعودی هستیم». برای عملی کردن این موضع در همایش شرکت کرد و از ریاض بازدید کرد و با تعدادی از جوانان در یک مجتمع خرید یا در رستوران یا کافی شاپ گپی زد.
یک داستانی در حاشیه گفت و گو میماند. در سال ۲۰۰۴ بعد از اذعان لیبی به برنامه هسته ای اش، شیخ محمد تماسی از طرف سرهنگ معمر قذافی دریافت کرد. رهبر لیبی گفت: «میخواهم طرابلس مثل دبی شود و پایتخت اقتصادی آفریقا شود». هنگامی که دو طرف در خیمه ای در سرت دیدار کردند، قذافی به مهمانش گفت: «من انقلاب مردمی کردم و تو انقلاب اقتصادی، اکنون میخواهم یک انقلاب اقتصادی از طرابلس راه بیندازم».
دبی یک گروه برای بررسی تبدیل فرودگاه معیتیقه به پایتخت جدید اعزام کرد. مطالعاتی را برای مدارس، بیمارستانها، مرکز مالی و پروژههای زیرساختی آماده کرد. اما رژیم لیبی آماده پذیرش تجربه ای از این نوع نبود. کندی کشنده در تصمیمگیری و اجرا، رقابت «کمیتهها» و دستگاهها و گسترش فساد عواملی برای عقبنشینی هیئت اماراتی بودند؛ بنابراین یک پروژه ای که میتوانست سرنوشت کنونی لیبی را طور دیگری رقم بزند، در نطفه خفه شد.
محمد بن راشد به توانمندی فرد عرب به پشت سر گذاشتن عقب ماندگی و همراه شدن با انقلاب پیشرفت علمی و تکنولوژی برای جبران آنچه که در طول دههها و قرنها از دست رفت، ایمان دارد. در سخنرانیهایش و در کوچه و بازار به وفور کلیدواژههای رقابت، ابداع، ابتکار و خوشبختی شنیده میشود. از شارژکردن اراده همکارانش خسته نمیشود. به آنها یادآوری میکند که کسی نفر دومی که به ماه سفر کرد را یاد نمیکند. او از آنها میخواهد تا فقط به جایگاه اولی فکر کنند.
متن گفتگو را اینجا بخوانید:
* آیا بازگشت تنش میان آمریکا و ایران تأثیری روی روند فعالیت سرمایه گذاران خارجی در منطقه خلیج خواهد گذاشت؟
-تنش در منطقه ما امر جدیدی نیست، چیزی شبیه یک فرایند مستمر در طول چهل سال گذشتهاست. با این وجود این مسئله نتوانسته روند ساخت و توسعه را از حرکت بازدارد و مانعی برای طرحهای سرمایهگذاری باشد.
بی شک تنش فضا را برهم میزند و نگرانی را افزایش میدهد و سرمایه گذاران آن را در برنامهریزی خود در نظر میگیرند، اما محور این برنامهریزیها بر مبنای سرمایهگذاری استوار میماند. تنش احتیاط سرمایهگذار را بیشتر میکند، اما و به قول معروف: هر چه ریسک بیشتر شود، سود نیز بیشتر میشود؛ لذا ریسک سرمایه گذاران همیشه در نظر گرفته میشود.
در منطقه ما و بهطور مشخص کشورهای شورای همکاری خلیج، عوامل جذب سرمایهگذار خارجی در حال رشد است، این عوامل نهفته در فرصتهایی است که اقتصاد هر کشور ایجاد میکند، و پروژههای به روزرسانی و پیشرفت این فرصتها را نیز بالفعل میکنند. از کشور کویت گرفته تا پادشاهی عمان، پروژههای پیشرفت و به روزرسانی در همه بخشهای اقتصادی و با هزاران میلیون دلار در همه کشورهای شورای همکاری خلیج فعال هستند.
همچنین سرمایه گذاران میدانند که که کشورهای حافظه ای قوی دارند و سرمایهگذاری به پیوستگی آن است و تصمیمهای آن تنها در گرو دادههای زمان تنش او رخدادهای زودگذر نیستند.
* ماه گذشته در کنفرانس «داووس صحرا» شرکت کردند و همبستگی خود را با سعودی در برابر هجمه ای که پس از کشته شدن جمال خاشقجی به آن وارد شده، اعلام کردید. تحول به وجود آمده در سعودی در قالب «چشمانداز ۲۰۳۰» را چگونه میبینید؟
-ما همیشه در شادی و غم در کنار سعودی هستیم، و روابط دوجانبه زیر چتر «شورای هماهنگی سعودی – امارات» تقویت میشود. این شورا یک چشمانداز مشترک برای تکامل استراتژیک اقتصادی، توسعه ای و نظامی از طریق ۴۴ طرح استراتژیک مشترک میان دو کشور وضع کردهاست. در نظر داریم تا یک الگوی تکاملی پشتیبان روند همکاری خلیجی و اقدام عربی مشترک ارائه دهیم.
من با خوشبینی و امیدواری به فرایند پیشرفت و به روزرسانی کلان در پادشاهی سعودی نگاه میکنم. در حقیقت برای عملی کردن پروژهها و برنامههای «چشمانداز ۲۰۳۰» نیاز است تا برادرانمان شب را به روز گره بزنند. آنها از پس این کار بر میآیند و میدانند که اهداف این چشمانداز یک گزینه برای انتخاب نیستند بلکه نسخه ای ضروری برای رویارویی با چالشهای کنونی و پیش رو است. سعودی یک کشور جوانی است، بیش از نیمی از آن افرادی زیر ۳۰ سال هستند و اینها نیازمند فرصتهای شغلی و توسعه کلان در طرحهای مسکن و زیرساختها هستند. پیش از آن، این قشر نیاز به آموزش مدرن و فضایی باز برای تغییر و به روزرسانی دارد. علاوه بر این، تحولات و تغییرات در اقتصاد جهانی در وضعیت کنونی و آینده آن به متنوع کردن اقتصاد، ربط آن به رویکردهای جهانی در حال رشد و کاهش وابستگی به منابع طبیعی نیاز داردو این همان چیزی که «چشمانداز ۲۰۳۰» در پی آن است.
* آیا با ولی عهد سعودی شاهزاده محمد بن سلمان در اینکه «خاورمیانه، اگر کشورهای آن راه به روزرسانی و پیشرفت را طی کنند، میتواند اروپای جدید باشد یا اینکه اسیر نزاعها بماند» هم نظر هستید؟
– بلی، من همچنین معتقدم که میان نزاعها از یک طرف و پیشرفت و به روزرسانی از طرفی دیگر رابطه تضاد وجود ندارد، بلکه نزاعها انگیزههای اضافه بیشتری برای روی آوردن به بروزرسانی و پیشرفت میدهد. علاوه بر این، آیا اگر فاقد ابزارهای مدرن مناسب باشید، میتوانید نزاعها را به خوبی مدیریت کنید؟ و آیا اوضاع و ابزارهای قدیمی و راه اندیشه ورزی کهنه، نتایجی غیر از آن چیزی که قبلاً ایجاد کرده تولید میکنند؟
به صراحت میگویم، من در سالهای اخیر تنها بود و کسی به هشدارهایم گوش شنوایی نداشت. بیش از ۲۰ سال است که نسبت به خطرناک بودن اوضاع و ضرورت تغییر و به روزرسانی هشدار میدهم، اما یک سردرگمی در میان مسئولان ناشی از بغرنج شدن اوضاع در کشورهایشان وجود داشت، و سردرگمی بزرگتر برای مواجهه با این مشکلات بود. اوضاع پیچیدهتر شد تا اینکه به در بسته برخورد کرد. این وضعیت در رویدادهای پاییز عربی که به اشتباه بهار نامیده شد، عینیت یافت.
من نسبت به آینده خوشبینم، و همیشه به نیمه پر لیوان نگاه میکنم و پر کردن نیمه خالی آن. به همان اندازه که هزینه این پاییز هنگفت بود، به همان اندازه که درسهای آن ارزشمند و مفید بود، به نظرم اکثر رهبران و نخبگان کشورهای عربی این درسها را درک کردند، هماکنون بادهای اصلاحات، تغییر و به روز شدن در اکثر نقاط جهان عربی ما شروع به وزیدن گرفت و خبر از بهار واقعی میدهند.
* ولی عهد سعودی در کنفرانس سرمایهگذاری تأکید کرد که شما سقف را در دهه ۹۰ میلادی برافراشتید و دیگران به دنباله شما آمدند. این سقفی که شما بنا کردید چه بود و چگونه این کار را انجام دادهاید؟
– من به برافراشتن سقفها فکر نمیکنم، اما تلاش کردم تا مسئولیتها و وظایم را همان گونه که بایسته انجام دهم. از خوشاقبالی من است که در مکتب شیخ زاید –بنیانگذار اتحاد ما رهبر پایهریزی استوانههای آن- بزرگ شدم و پرورش یافتم.
همراه حرکت شیخین شیخ زاید و شیخ راشد – یادشان گرامی – از ابتدای گذاشتن سنگ بنای اولیه اتحاد در ۱۸ فوریه ۱۹۶۸ بودم و توافق آنها بر برپایی اتحاد میان دو امارت ابوظبی و دبی و فراخواندن امارتهای دیگر برای پیوستن به آنها.
در مذاکرات طرح اتحاد امارات ۹ گانه برای بیش از سه سال حضور داشتم که در نتیجه به اتحاد ۷ گانه و تشکیل امارات متحده عربی در ۲ دسامبر ۱۹۷۱ منجر شد. من از همان تاریخ تاکنون مشغول فعالیت برای ساخت حکومت فدرال و ساخت دبی مشغول هستم.
در میانه دهه ۹۰ قرن گذشته، برادرم شیخ مکتوم –یادش گرامی- مرا به عنوان ولی عهد منصوب کرد و مسئولیتی بزرگ و امانتی بزرگتر بر دوشم نهاد.
به واقعیت امر و احتمالات آن در کشور ما و منطقه ما و جهانی عربی ما درایت تام داشتم، و بزرگی دره ای که این واقعیت ما را از جهان پیشرفته جدا میکند را میدیدم. برای من و دیگران روشن بود که اکثر کشورهای جهان عرب و اسلام در پاسخگویی به چالشهای تمدن بشری و محور آن تمدن غرب ناکام است.
متأسفانه، فرهنگ رایج در اکثر قرنهای اخیر برای پیشرفت بشری جایگاهی قائل نیست و فقط از زاویه گسیختگی خانوادگی، اجتماعی و فروپاشی اخلاقی به آن نگاه میکردند که در نهایت منجر به زوال آن میشود، و وراثت زمین و آنچه که روی آن است مال مسلمانان است. این فرهنگ رایج حتی توانمندی ما در ساخت تمدنی و رهبری جهانی آن در طول ۸۰۰ سال را منکر شدهاست که نه تنها عقب ماندگی گسست آور با جهان پیشرفته را به وجود آورد بلکه یک جمود و دگمیت فکری را به بار آورده که برای قضایا و مشکلات کنونی به جستجو در دل جهان گذشته میپردازد، جهانی که گذشته و تمام شدهاست.
بر ما واجب بود تا در امارات و دبی تا با شجاعت برای پیشرفت واقعیتمان از درون و تغییر و به روز کردن روشهای اندیشه ورزی و کار رایج به جلو حرکت کنیم. بر ما فرض بود تا ابزارهای پاسخگویی به چالش پیشرفت را بسازیم و با رویکردهای جهانی در حال رشد در هر فعالیت بشری همراه شویم؛ در اقتصاد، ساخت قدرت ذاتی، فرهنگ و تکنولوژی. ما دستاوردهایی افتخارآمیز کسب کردیم، پیروزیهای قابل ملاحظه رقم زدیم، ما قوانین پایداری را پایهریزی کردیم و همچنان کار زیادی پیش رویمان ماندهاست؛ زندگی از حرکت نمیایستد، متغیرات قابل مشاهده هستند، تحوالات پی در پی میافتند و روند پیشرفت بشریت حد و مرزی نمیشناسد.
* منطقه خاورمیانه، امارات و دبی در دو دهه گذشته بسیاری از بحرانها همچون جنگ خلیج، جنگ ایران و عراق، حوادث ۱۱ سپتامبر، جنگ آمریکا علیه عراق، بحران مالی و انقلابهای «بهار عربی» و پیامدهای آن را از سرگذرانده است. این بحرانها چه تأثیری روی منطقه گذاشته و چگونه میتوان از آنها استفاده کرد؟
-بحرانها در واقع، همیشه چالشهایی هستند که همراه با تهدید و فرصت اند. اگر غافلگیرت کردند، برایت خطرسازند، اما اگر آماده بودی از آنها بهرهبرداری میکنی. ما معتقدیم که پیشگیری بهتر از درمان است، ما برای دور نگه داشتن کشور و ملتمان از خطر بحرانها عمل میکنیم و آماده برطرف کردن پیامدهای آن در صورت نیاز هستیم.
در ضربالمثلهای عربی حکمتی همچون «اشتدی أزمه تنفرجی» (معادل فارسی: تا پریشان نشود کار بهسامان نشود) داریم، امیدوارم که شدت بحرانها به اوج خود رسیده یا در همان حوالی باشد تا فرج ممکن شود. به اندازه کافی حکومتها و جوامع عربی برای این بحرانها هزینههای گزاف دادهاند، خسارتهای سنگین جانی، مالی و به اموال عمومی وارد شدهاست، سالهایی از عمر نسلها بیهوده رفت. بنابراین هیچ عذری برای عدم استفاده از این درسها، عبرت گرفتن موضوعی و امانتدارانه از آنها و کار مخلصانه وجود ندارد.
* دبی روی متنوع سازی منابع درآمدی و پایههای اقتصادی کار کرده، اما تأثیر متغیرات اقتصادی جهانی روی بخشهای مختلف در دبی زیاد بودهاست. چگونه میتوان تأثیر آن متغیرات روی اقتصاد دبی و امارات را کاهش داد؟
-در فرض پرسش شما؛ تأثیر متغیرات اقتصادی جهانی کنونی روی دبی زیاد است و از کیفیت «کاهش» این تأثیر میپرسید.
بلی، دبی از متغیرات اقتصادی جهانی تأثیر میپذیرد؛ زیرا اقتصاد آن آزاد است، از این لحاظ طبق گزارشهای بینالمللی تخصصی، اقتصاد دبی پس از لوکزامبورگ و هنگ کنگ در جایگاه سوم قرار دارد. خوانش این تأثیرگذاری از شخصی به شخص دیگر متفاوت است، چه این شخص متخصص باشد یا نباشد، یا اینکه از کاربران شبکههای اجتماعی باشد.
خوانش من از این تأثیر در قالبهای لحظه حاضر، چشمانداز آینده و تجربه کسب شده از حقایق ثابت است. شاید بدانی که اقتصاد، هر اقتصادی، در فراز و نشیب حرکت میکند و اگر میانگین رشد سالیانه معیار باشد بنابراین اقتصاد امارات و دبی در شش سال گذشته هیچ شاخصه منفی از خود برجای نگذاشتهاست، بلکه برعکس رشد مثبت داشتهاست و همواره بالاتر از میانگین رشد اقتصاد جهانی بودهاند.
به هر حال، سند چشمانداز سال ۲۰۲۱ طبق برنامه زمانی از پیش تعیین شده در حال اجراست، با توفیق الهی و تلاش جوانان ما، میانگین اجرای طرحها و برنامههای این سند برای تحقق اهداف آن امیدوارکننده است.
* دبی روی تجارت جهانی و خرده فروشی حساب ویژه ای باز کردهاست، اما در این میان چالشهایی همزمان با روی کار آمدن ترامپ و اتخاذ سیاستهای حمایتی توسط او که جهانی سازی را محدود میکنند، بروز یافتهاند. چگونه میتوان در این الگو برای صیانت پیوستگی در تجارت جهانی حرکت کرد؟
-امارات و دبی از سیاستهای حمایتی آمریکا تأثیر نمیپذیرند. اما این سیاستها چالشهای زیادی برای نظام تجارت جهانی، سازمان تجارت جهانی و جهانی سازی ایجاد میکنند. پارادوکس اینجاست آمریکایی که خود پشتیبان نظام، سازمان و جهانی سازی بود الان در حال تلاش برای ایجاد تغییرات زیربنایی در قواعد نظام تجارت جهانی است و همه تکالیف و حقوق آن است.
ایالات متحده عامل مهمی در تجارت جهانی است، اما تنها بازیگر این عرصه نیست. بازیگران مهم، مؤثر و در حال رشد دیگری نیز وجود دارند. در رابطه با امارات، باید گفت که شبکه ارتباطات تجاری گسترده ما ضامن دفع هر تأثیر احتمالی سیاستهای آمریکاست. از حجم تجارت ما که بالغ بر ۱٫۶۱۲ تریلیون درهم، شرکای اصلی ما اتحادیه اروپا به نسبت ۲۲ درصد، کشورهای عربی ۱۷ درصد، هند ۱۱٫۵ درصد، چین ۱۰ درصد و ژاپن ۶٫۵ درصد است. اما میزان تجارت ما با ایالات متحده در سال گذشته ۵٫۵ درصد بوده که اکثر آن کالاهای مصرفی و تولیدات الکترونیک بودهاست.
به نظر من ایالات متحده برای توقف کسریها در میزان پرداختیها با کشورهای صادرکننده به سیاستهای حمایتی روی آوردهاست. مسئله نگران کننده درگرفتن جنگ تجاری میان این اقتصادهاست، همچنین غلبه توافقهای دوجانبه بر اقدام بینالمللی مشترک و شدت گرفتن رقابت و تقلاکردن کشورهای دارای اقتصادهای کلان و روی آوردن به زمینههای غیر تجاری است.
* دبی در انتظار یک رویداد مهم در دو سال آینده است و آن هم نمایشگاه «اکسپو ۲۰۲۰»، این نمایشگاه چه ارزش افزودهای برای دبی دارد و چه ارزش افزودهای دبی در اختیار «اکسپو» قرار میدهد؟
-اهمیت نمایشگاه «اکسپو» بر کسی پوشیده نیست، از برپایی اولین دوره آن در ۱۶۷ سال پیش تاکنون آوازه ای جهانی پیدا کرده و منجر به ایجاد رقابت میان کشور برای میزبانی از آن شدهاست. کسب امتیاز میزبانی باعث تقویت جایگاه ما در جهان شدهاست به ویژه اینکه رقابت برای کسب این امتیاز پایاپای بودهاست، در میان رقیبان ما کشورهایی بودند که همه شرایط لازم برای کسب این امتیاز را دارا بودند. همچنین ویژگیهای اقتصاد قدرتمند و جمعیت را دارند.
من مطمئنم که «اکسپو ۲۰۲۰» جایگاه بینالمللی و اقلیمی ما را تقویت خواهد کرد؛ با برپایی این نمایشگاه در دبی، خاورمیانه، آفریقا و غرب آسیا برای اولین این رویداد را تجربه خواهند کرد.
امارات بهطور عام و دبی بهطور خاص دارای آوازه و شهره جاافتاده ای در برپایی نمایشگاهها و کنفرانسها است. «اکسپو» از این آوازه با توانمندی در سازماندهی، مکان ویژه و میزبانی مناسب بهره خواهد برد، و فعالیتهایی با شعار «ارتباط مغزها و ساخت آینده» را به خود خواهد دید.
* پس از گذشت یک سال از تعیین وزیر خوشبختی و وزیر هوش مصنوعی و همچنین وزرای جوانان، امنیت غذایی و علوم پیشرفته، آیا به نتائج مورد نظر از ایجاد این وزارتخانهها دست یافتهاید؟
– بلی، محقق شد و فراتر از انتظار. وزارتخانههایی که ایجاد کردهایم در واقع وزارتخانههایی برای آینده هستند. در راس آنها جوانانی لایق، پرنشاط و با انگیزه گماردهایم زیرا آینده از آن جوانان است و آنها رهبران آن.
اصلاح کابینه را پس از ۶ ماه از آغاز «برنامه چشمانداز صد ساله امارات متحده عربی تا سال ۲۰۷۱» انجام دادهایم و برنامه اقدام ملی مطرح شده از طرف برادرم شیخ محمد بن زاید آل نهیان با محوریت آماده کردن امارات برای نسلهای آینده را الهام بخش خود قرار دادیم. فرصتی برای تعویق و تأخیر نداشتیم. زیرا متغیرات در جهان ما پی در پی اتفاق میافتند و ما را به مسلح کردن نسلهایمان به آگاهیهای جدید و مهارتهای پژوهش و اندیشه ورزی و ارتباطات وامیدارد تا از این طریق آنها در جهانی کاملاً متفاوت با اکنون موفق شوند… جهان هوش مصنوعی، انقلاب صنعتی چهارم، «Blockchain و دادههای کلان.
ما از تجربه خود و دیگران آموختیم که تو اگر راه و روش رفتن به سوی آینده را بلد نیستی، آینده همیشه با غافلگیریهایش و تحولاتش به سویت میآید و تو را در دایره «واکنشها» اسیرت میکند و وابسته نگه ات میدارد.
* برای ترویج مفهوم اینکه خوشبختی به وجود دولتی با توانمندی بالا وابسته است تلاش میکنید. چه رابطه ای میان خوشبختی و کیفیت دولتهای توانمند قادر به اجرا در سطحی عالی وجود دارد؟
-خوشبختی هدف والای هر فرد و جامعه ای است. ظاهراً باید هدف هر دولتی باشد. تحقق خوشبختی جامعه امارات؛ شهروندان و میهمانان آن هدف برنامه ما و استراتژیهای ما و طرحهای ماست. اگر از ده نفر دربارهٔ معنای خوشبختی بپرسی جوابهای متفاوت میگیری. من معنی خوشبختی و سعادت مرتبط با کیفیت اجرایی دولت را در یک کلمه خلاصه میکنم؛ رضایتمندی. رضایت ارباب رجوع دستگاههای دولتی از شفافیت سیر اداری، ارائه خدمات به آنها، سهولت دسترسی و سرعت اتمام کارها و پاسخگویی به درخواستهای آنهاست. همچنین رضایت کارمندان از کارشان و شرایط شغلی شان.
رضایتمندی از طریق کار گروهی، اجرای قوانین و بخشنامهها، کارآمدی، عدالت و موفقیت مدیر در ایجاد محیطی انگیزشی برای بهبود فعالیت محقق میشود… این همان چیزی است که در وزارتخانهها و اداره جات ما به دنبال آن هستیم.
* دبی در حال برنامهریزی برای ساخت برجی جدید همطراز برج خلیفه از لحاظ ارتفاع است و برای شکستن رکوردی دیگر تلاش میکنید. آیا ممکن است برج جدید برج خلیفه را به حاشیه بکشاند؟
-ما برای احداث مناظر و نشانههای متمایزکننده دبی و حکومت امارات تلاش میکنیم. ممکن است این نشانههای برجها باشند یا موزهها، کتابخانهها باشند یا اوپرا، پارکها باشند یا هتلها یا اینکه فعالیتهای فرهنگی سازمان یافته. زندگی در این نشانههای جریان دارد و درآمدهای کافی مستقیم و غیرمستقیم ایجاد میکنند. اما دربارهٔ رکوردها من اصرار دارم که در زمینههای توسعه و شاخصهای آن باشد به ویژه در توسعه انسانی. امارات بزرگترین کشور تقدیم کننده کمکها از تولید ناخالص داخلی است. امارات یکی از کشورهای رده بالای استفاده از زنان در دولت و پارلمان است. امارات بیشترین تعداد ورود دختران به دانشگاهها را داراست. امارات در عملکرد اقتصادی از جایگاه دوازدهم در سال ۲۰۱۶ به جایگاه پنجم در سال گذشته جهش داشتهاست… میتوانم بازهم شاخصهای دیگری را بشمارم.
* برخی از کشورهای همسایه از تأسیس مراکز مالی خبردادند در حالی است که شما در دبی برای تقویت این امارت به عنوان مرکز مالی جهانی تلاش میکنید. چه چیزی باعث میشود که دبی گزینه اول شرکتهای مالی در سایه رقابت فشرده میان کشورهای خلیج باشد؟
-در ابتدا، ما از رقابت استقبال میکنیم چون که به ما برای بهبود کیفیت عملکردمان انگیزه میبخشد. چشم انداز رقابتی مرکز مالی دبی یک چشمانداز جهانی است و موقعیت شاخصی در میان مراکز مالی جهانی دارد. مشکلی با پیروی دیگران از ما و کپی برداری از طرحهایمان نداریم و برایشان آرزوی موفقیت میکنیم ما موفقیت هر کشور برادری را موفقیتی برای خودمان میدانیم. همچنان که موفقیت آنها همه ما را نیز قوی میکند، منظورم این است؛ ناکامی برخی ممکن است آن را به سمت و سوی غیرحرفه گری سوق میدهد و تأثیر منفی روی دیگران ایجاد کند.
اما اینکه چه چیزی باعث میشود که دبی گزینه اول شرکتهای مالی جهانی باشد، را میتوانی از بزرگترین و معروفترین آنها بپرسی و پاسخهایی را دریافت کنی که شامل نوع زندگی در دبی، قوانین جاری در مرکز، استقلال قوای آن و کارآمدی و خبره نیروی انسانی آن است.
* مسئله بندر دورالیه از وجود چالشهایی روبروی شرکتهای فرادریایی به واسطه قوانین بینالمللی پرده برداشت… چگونه میتوان از حقوق در سایه دورزدن قانون توسط دولتها همانطور که برای بندر دورالیه رخ داد، صیانت کرد؟
-بیاحترامی دولت جیبوتی به پایبندی به قرارداد فیمابین «بنادر جهانی دبی» تاسفبرانگیز است. معاهده رسمی است و طبق توافق نهاد مرجع برای حل و فصل اختلافات بینالمللی است. حکمهایی به سود «بنادر جهانی دبی» صادر شدهاست این احکام نهایی و لازم الاجراست.
مسئله این بندر تأثیر روی فعالیت شرک «بنادر جهانی دبی» تأثیری نمیگذارد؛ به طوری که اخیراً امتیاز یک مجموعه دانمارکی دارای بزرگترین شبکه لجستیکی برای راه اندازی کشتی حمل و نقل دریایی کوتاه مدت در اروپا را مال خود کردهاست. بنادر دبی را اداره میکند و ۷۸ بندر در جهان را راه اندازی میکند و ۱۰ طرح جدید در ۸ کشور در ۳ قاره را توسعه میدهد.
اما دربارهٔ ضمانت حقوق، به نظرم مسئله جیبوتی تکرار نخواهد شد، زیرا که کشورها نگران آبروی خود هستند و به معاهدهها و تعهداتهای خود پایبندند.
* در تویئتی گفتهاید که مسئولان دو صنفاند؛ نخست کلید خیرند و دیگر قفل خیر. همچنین اشاره کردید که دولتها مگر در افزایش صنف اول موفق نخواهد بود. به نظر شما کدام صنف در جهان عرب بیشتر یافت میشود؟
-جوابی ندارم. شاید جواب در شیوه بروکراسی اداری و کیفیت اتمام کارهای ارباب رجوع بیابید.
همچنین، قوانین و بخشنامههای جاری میتوانند شاخص باشند، یعنی زمانی که یک پرونده اداری نیاز به بیست امضا و مهر داشته باشد یعنی قفل در قوانین اولویت دارد، و دوم در مسئولانی که برای پیشرفت این قوانین کاری نمیکنند. در همه احوال پاسخ با سنجش شاخصهای بینالمللی دربارهٔ شفافیت، حکومتداری، فساد و غیره روشنتر میشود.
* راز تبدیل دبی به یک کارگاه همیشه رو به رشد و محلی برای جذب سرمایهگذاری و گردشگری و الگویی قابل پیروی را در چند واژه خلاصه کنید؟
-موفقیت دبی، موفقیت امارات است. ما در کشور امارات یک خانواده صمیمی و بهم پیوسته هستیم، اماراتیها به میراث و ارزشهای خود در بخشش، عشق به دیگری، عدم تعصب، تسامح، پذیرش دیگری و احترام به فرهنگ آن افتخار میکنند. رابطه ما به شهروندانمان بدون محدودیت است و هر روز آنها را میبینیم و در شادیهایشان و غمهایشان کنار آنها هستیم. آنها در دل مسیر توسعه و پیشرفت هستند.
اما اینکه چگونه دبی به آنچه گفتی تبدیل شده، تحولی است که همه امارات را دربرگرفته و راز موفقیت آن از واقعیت ناشی شد؛ در قالب چشماندازهای آینده نگر همگام با متغرات، تحولها و رویکردهای رو به رشد در جهان پیشرفته و طرحها و برنامههای رهبران دولت و حضور فرزندان دبی و امارات و میهمانان مقیمشان در اجرای آنها.
* آیا از اینکه ممکن است روزی دبی به دلیل تنشهای منطقه و رقابتی رونق خود را از دست بدهد نگرانید؟
-پیشنهاد میکنم که تاریخ دبی و امارات را بخوانی تا مشاهده کنی که این رونق نتیجه دستاوردهای نسلهای پی در پی اهالی دبی است و این به واسطه توانمندی و منحصر به فردی است. شاید ندانی که ریشههای رشد اقتصادی دبی و سابقه تجارت آزاد در آن به بیش از ۱۱۰ سال گذشته همزمان با لغو تعرفههای گمرکی توسط شیخ مکتوم بن حشر آل مکتوم حاکم وقت دبی برمی گردد به طوری که در طی چندین سال یکی از مهمترین مراکز تجاری در منطقه و تنها ایستگاه کشتیهای حمل و نقل میان اروپا و هند شده بود.
پیشینیان ما بر چالشهای سخت و پیچیده چیره شدند، از زمان آمدن پرتغالیها به منطقه ما در حدود ۵۰۰ سال پیش با توپ و تفنگ و پس از آنها هلندیها و بریتانیاییها چالشها نیز بودند و پیشینیان ما نیز بر آنها غلیه میکردند.
اما دربارهٔ رقابت، ما اهل رقابتیم، ما در سطح عربی و منطقه ای رقابت نمیکنیم بلکه در سطح جهانی فکر میکنیم، معتقدیم که بدون رقابت ارادهها سست میشوند و یکنواختی و رکود حاکم میشود و اقدام از صحنه خارج میشود و کار امروز به فردا موکول میشود و این نسخه عقب ماندگی است.
دبی بخشی از حکومت امارات متحده عربی است، رونق آن به حساب الگوی موفق و منحصر به فرد اماراتی میرود. ما در امارات یک خانواده متحد و با ساختمانی استوار هستیم و اگر عضوی به درآورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار.
* حاکم دبی پس از این که جنبش اقتصادی این شهر با نامش گره خورده به چه چیزی فکر میکند؟ آرزوی جدیدش چیست؟
-به تقویت این جنبش در امارات و همچنین تحقق اهداف چشمانداز صدساله میاندیشم. همچنین به عملیاتی کردن سند چشمانداز «بیست ساله دبی» در جهان عرب میاندیشم. همچنین مایلم از این رفاه، ثبات و شکوفایی ای که ما در آن به سر میبریم، شهروندان عرب نیز بهره ببرند.
آرزوی من این است که ببینم عملکرد دولتهای عربی به مرتبه عملکرد دولت ما برسد یا اینکه از آن فراتر رود و جوانان و نوجوانان در راس برنامههای آنها باشد و در مسائل آموزشی و پژوهشی علمی سرمایهگذاری کنند.. آرزوی من این است که جهان عربی دوران خودش را زندگی کند و در ساخت تمدن خود سهیم شود تمدنی که در حال تشکیل توسط چین، ژاپن و هند و تمدن غرب که در سه قرن گذشته اثر مهمی از خود بر تمدن بشری گذاشتهاست.
* هنگامی به پایتخت کشورهای عربی سفر میکنید و آنها در چنگال گذشته اسیر میبینید و از سوارشدن قطار پیشرفت علمی، تکنولوژی و عمرانی ناتوان هستند چه حسی پیدا میکنید؟
-تلاشهایی در کشورهای عربی به منظور تغییر و رهایی از عوامل عقب ماندگی میبینم. یک آگاهی رو به رشدی مشاهده میکنم که راه کار مشکلات و شیوههای رویارویی با چالشها را در حال و آینده میداند همچنین اهمیت زیادی برای بهبود عملکرد دستگاههای دولتی، به روزرسانی قوانین، پیشرفته سازی خدمات و اصلاح آموزش می میبینم. اما سطح این تلاشها و این اهتمام در میان حکومتها یکسان نیست، به هر حال باید این تلاشها ادامه یابند و مضاعف شوند و نتایج آن متنوع شوند. کسی که در سوارشدن قطار پیشرفت ناتوان است در حق خودش، کشور و ملتش مقصر است.
* اقدامات اخیر شما در سطح جهان عرب نظرها را به خود جلب کرد. به دنبال چه هستید؟ آیا با وجود بحرانهای بزرگ و مشکلات فراوان فایده ای دارند؟
-ثروت مهم ما در امارات ارزشهای ما، اصول ما و اخلاق ماست. ما خیر را برای همه مردم میخواهیم و برای تحقق آن از طریق بهترین روشها عمل میکنیم. پایبندی عربی ما بخشی از تکوین و هویت ماست و شیخ زاید – طیب الله ثراه – این مسئله را از طریق مواضع و بذل و بخششها به بهترین نحو مجسم کرد، این بخشی امور لایتغیر ماست و هم رهبری و هم ملت ما در وقت مقتضی به آن عمل میکنیم.
بلی، بسیاری از کشورهای جهان عرب در مشکلات و بحرانها به سر میبرند، اما این وضعیت خود انگیزه ای برای اقدام و مشوقی برای سهیم شدن در تلاش برای رویارویی با این مشکلات و بحران هاست.
اگر به موضوع از دریچه منفعتی صرف نگاه کنی، هر کشور عربی از قبل ثبات، امینت و شکوفایی کشورهای عربی دیگر سود مستقیم میبرد، این یک اصل است و حقیقتی که با موارد غیرمعمول و اختلافات گذرا تغییر نمییابد.
اقدامات امارات در صحنه عربی هیچگاه متوقف نشده و همیشه در راستای خیر ملتها و توسعه حکومتها بودهاست. من در اقداماتم جوانان عرب و نسلهای جدید را محور قرار دادهام؛ آنها هم امید هستند و هم آینده، و برای بالابردن سطح آگاهی، علمی، فرهنگی و تربیتی از طریق تشویق آنها به خواندن و به زبان عربی، ابداع و ابتکار در تکنولوژهای نوین و برنامههای دیجیتال تلاش میکنم.
من یقین دارم که جوانان ما که پیشینیان آنها بزرگترین تمدنها را ساختند توان تغییر وضعیت فعلی و بازسازی و استمرار تمدن عربی را دارند، همچنین از رویدادهای تاریخی و عصر فعلی درسها و عبرتها میتوان گرفت. چین تمدن خود ار بعد از وقفه ای طولانی دوباره از سرگرفت، ژاپن نیز همچنین، پیش از این دو اروپا بود که تمدن غربی معاصر را ادامه تمدن یونان میداند.
ما نیازمند اعطای فرصت به جوانانمان و نسلهای پیش رو هستیم و باید گشادهترین درها را به روی آنها بگشاییم. قبل از این باید آنها را به سلاح آگاهی و معرفت مجهز کنیم و فضایی مشوق برای پژوهش و اندیشه ورزی مهیا کنیم که منجر به اقدام، ابداع، ابتکار شود و در نهان آنها ارزشهای تسامح، گفت و گو و پذیرش دیگری و احترام به فرهنگ آن را بکارد.
* احساس میکنم که به آینده جهان عرب علیرغم فروپاشی برخی از حکومتهای آن و بحرانی شدن اوضاع سیاسی و اقتصادی برخی دیگر خوش بین هستید. آیا شما خوش بین هستید؟ اگر این گونه است راز این خوشبینی شما چیست؟
-به لیوان آب با دو نیمه پر و خالی اش بر میگردم. برخی به دلیل ضعف در بینایی یا غایتی در درونش فقط نیمه خالی را میبیند. برخی دیگر نیز به نیمه پر آن نگاه میکنند و به چگونگی پر کردن نیمه خالی فکر میکنند. من از این گروه هستم. در نیمه پر کشورهای عربی دارای وزن و تأثیر که در ثبات، امنیت و شکوفایی به سر میبرند و برای ساخت توسعه دست از کار نمیکشند، توسعه مییابند و پیشرفت میکنند و برای پرکردن نیمه خالی تلاش میکنند. همچنان برخی از کشورهایی را میبینم که «پاییز» عربی به سراغشان آمده که برمیخیزند و آثار هرج و مرج را از پیش رو برمیدارد و در مبارزه با تروریسم موفق میشوند و با قدرت و اعتماد در راههای توسعه گام برمیدارند.
در فضای عمومی جهان عرب، از پس «پاییز» دستاوردهای مثبت ناخواسته کسب شدهاست که مهمترین آن پیشرفتی که در تعیین تکلیف تعدادی از مفاهیم اصلی در زندگی عربی همچون مشروعیت، شهروندی، پیشرفت، حکومت ملی و اصلاحات حاصل شدهاست. آیا امروز کسی دربارهٔ اهمیت حکومت ملی و ضرورت صیانت از قدرت و فاعلیت نهادهای آن بحث و جدل میکند؟ و همچنین دربارهٔ اینکه مشروعیت قرین دستاورد، امنیت، ثبات، ساخت توسعه و بهبود کیفیت زندگی است؟ و در اینکه شهروندی قرین مساوات در حقوق، تکالیف و فرصتهای برابر است؟ و در اینکه اصلاحات در صورت نبود حکومت ملی توانمند سخنی بیهوده است؟ اینها نتایج مهمی هستند و نیازمند تلاشهای کلانی برای نهادینه کردن اصول پایدار و ارزشهای راسخ در فرهنگ و سنن جوامع مورد نظر است. این تلاشها شامل فعالیت جدی و استوار در ساخت توسعه، اصلاح آموزش، بهبود عملکرد دولتی، مبارزه با فساد و اهمیت دادن به جوانان در سازوکارهای عمل ملی است.
* دوست دارید که بعداً کتابهای تاریخ چه چیزی دربارهٔ شما بنویسند؟ آیا میخواهید تصویر یک سازنده نهضت از شما ترسیم کنند؟ دربارهٔ عشق تان به شعر بگویید؟
-این به خود مورخان بر میگردد. اما شعر یار من است که کسی از من دور نمیشود. در شعر چکیده از معرفت، حکمت و بزرگی را مییابی. زبان ما به زیباترین و لطیفترین شکل در آن متجلی میشود. عامل مهمی در حفاظت از میراث، تدوین تاریخ، یادبود بزرگان و تشویق کننده ای برای گرایش به ارزشهایی همچون شرافت و مارک اخلاق است.
بهطور خلاصه؛ شعر هویت من و پنجره من که از آن به وطنم و ملتم و انسانیت و جهان مینگرم.
* سختترین لحظه ای که در طول زندگی با روبرو شدهاید چیست؟
-از نظر من سختیها چالش اند، و چالش همزاد انسان است و عیار انسان در دست و پنجه نرم کردن با آنها مشخص میشود و پاداشش هنگام چیره شدن بر آنهاست و ویژگی متمایزش غنیمت شمردن فرصتهای همراه با آن است.
* ترس یک احساس طبیعی است. چه چیزی شما را میترساند؟
-من فردی مؤمن به قضا و قدر الهی هستم. «قل لن یصیبنا إلا ما کتب الله لنا» (بگو: مصیبتی جز آنچه خدا برای ما مقرر کردهاست به ما نخواهد رسید) .. چیزی مرا نمیترساند.
* کدامیک از شاعران نزد شما عزیزتر است؟
– متنبی، بزرگترین شاعر عرب در همه دورانها. آقای لغت و بیان. همه اغراض شعری را از بر بود و در فلسفه زندگی و نفس بشری غور کرد و همه گرایشهایش را میشناخت به طوری که در شعر بیسابقه است. اما زندگینامه او در سفر و حضر و بیم و امید و بزرگ خواهی اش و کشتنش چیزی شبیه حماسههای یونان بود. دهها ابیات شعری اش حکمت اند که پژواکشان تا اکنون شنیده میشود گویی که تازه سروده شدهاند.
* چه چیزی از متنبی را از بر هستید؟
-چیزهای زیادی را حفظ کردم اما این ابیات شعری در احوال نفس بشری و گرایشهای آن را میخوانم:
ولم أرَ فی عیوب الناس عیباً کنقص القادرین علی التمام
إذا ساء فعل الفتی ساءت ظنونه وصدق ما یعتاده من توهم
وما الخوف إلا ما تخوفه الفتی وما الأمن إلا ما رآه الفتی أمناً
علی قدر أهل العزم تأتی العزائم وتأتی علی قدر الکرام المکارم
وإنی لمن قوم کأن نفوسهم بها أنف أن تسکن اللحم والعظما
فلا عبرت بی ساعه لا تعزنی ولا صحبتنی مهجه تقبل الظلما
* آیا برای خواندن کتاب وقت دارید؟ اگر دارید چه موضوعاتی را میپسندید؟
-اگر توانستی وقتت را مدیریت کنی به اندازه کافی وقت برای کار، استراحت، خواندن، ورزش و سرگرمی به دست میآوری. من موضوعات مختلفی را میخوانم. من به تاریخ کهن و معاصر و خاطرات رهبران و شخصیتهای تأثیرگذار علاقمندم همچنین دفتر من انتشارات جدید، مجلات تخصصی در مسائل سیاسی، اقتصادی و علمی، پژوهشها و مطالعات و تالیفات مربوط به آینده را دنبال میکند و خلاصه ای از آنها را به من میدهد، همچنین کتب اهدایی از طرف مؤلفان معروف در حوزههای اندیشه، فرهنگ و مسائل معاصر را نیز میخوانم.