نویسنده های عرب زبان مطالب نقادانه زیادی درباره رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه می نویسند که چرا به تازگی در نشست رهبران مسلمانان آمریکای جنوبی در استانبول گفت: «تماس میان آمریکای لاتین و مسلمانان به قرن دوازدهم میلادی برمیگردد. دریانوردان مسلمان، آمریکا را در سال ۱۱۷۸ کشف کردند، نه کریستف کلمب.»
به نظر من، می توانیم بگوییم به نظر خیلی های دیگر، سخنان اردوغان بسیار سرگرم کننده بود. اگرچه خیلی های دیگر که عقده حقارت دارند و همیشه غرب را به خاطر دزدیدن همه چیز مسلمانان از اکتشافات آن ها گرفته تا دستاوردهای دیگرشان سرزنش می کنن، شاید بگویند که این سخنان خیلی آن ها را آزار داد! مخاطبان اردوغان هم افرادی بودند در سطوح بالای اندیشمندی بودندو سخنان وی باعث شد مورد سخره اندیشمندان عرب هم قرار بگیرد.
آیا می توان با تغییر نام کاشف آمریکا تاریخ جهان را هم تغییر داد؟ آن چه که واضح و مبرهن است آن است که زمان حال را تغییر نمی دهد و همچنان بسیاری کشورها جلوتر از زمانه گام بر می دارند و بسیاری کشورهای دیگر – مثل کشورهای ما – که هنوز از قافله عقب می مانند.
آن چه مضحک است آن است که اردوغان حرفی زد و همزمان آژانس فضایی اروپایی اعلام کرد که سفینه روزتا که ده سال پیش به فضا فرستاده بودند بر دنباله دار فرود آمد. این فرود موفقیت آمیز اولین فرود از نوع خود بود. تصور کنید: سفری ده ساله طی شد که به این نقطه ناشناخته دست پیدا کنند.
اردوغان می تواند بگوید که ما ده سال پیش چه می کردیم؟ شاهد ترور رفیق حریری، نخست وزیر لبنان بودیم، شهرهای بسیاری غارت شدند و صدها هزار تن از مردمانمان کشته شدند، برخی دیکتاتورها سقوط کردند و با دیکتاتورهایی بدتر از خودشان جایگزین شدند.
حازم صاغیه، نویسنده سرشناس لبنانی مقاله ای در باب سردرگمی رهبران سیاسی نوشت که می توان به این رهبر ترک هم تعمیم داد. صاغیه بر این باور است که رهبران سیاسی می خواهند درگیری های سیاسی را با وارد کردن فرهنگ و تاریخ به آن میان، آتشی تر کنند. پس تاکتیک هایشان را هم با توجه به نیازهای زمانه تغییر می دهند.
کاشف آمریکا کیست؟ اگر منظور آن باشد که اولین فردی که پا به خاک آمریکا گذاشت را پیدا کنیم، آن وقت دانشمندان می توانند می توانند با قاطعیت اعلام کنند که افرادی که برای بار اول پا به خاک آمریکا گذاشتند نه عرب بودند و نه مسلمان.
اگر منظور به کسی که آمریکا را فتح کرد، می توان گفت که مسلمانان به عنوان دریانوردانی که اقیانوس ها را می نوردیدند از اقیانوس آتلانتیک گذر کردند و در ساحل شرقی این کشور لنگر انداختند اما هیچ فتح و فتوحی انجام نشد. هیچ کس جنگی نکرد و هیچ پیروزی در کار نبود که بخواهیم به آن ببالیم. ایالات متحده در واقع دنباله تمدن اروپایی است که خود جانشین تمدن های قبل از خود است.
غرور بی جای ما تنها به تاریخ بر نمی گردد. ادعاهای خام بی پایه که اصالت ویلیام شیگسپیر به کجا بر می گردد، این که مدعی می شویم که ما مخترع هواپیما بودیم، یا حتی اغراق در سهممان در اکتشافات علوم ریاضی و شیمی و فیزیک هم این غرور بی جا را پررنگ تر می کند.
واقعیت آن است که هیچ چیز تغییری نمی کند و ما همچنان مسیر عقب گرد را طی می کنیم و بدون ارزش قایل شدن برای آموزش و علوم فقط به فکر مدرک هستیم و به داشتن کار دولتی افتخار می کنیم.
اردوغان هم با پز دادن به آن چه در تاریخ گذشت، دقیقا همان کاری را کرد که بنیادگرایان مذهبی می کنند؛ آن ها با چنین مقایسه هایی و یادآوری تاریخی ناتوانی مردم برای پیشرفت و خارج شدن از وضعیتی که قرن ها است در آن مانده اند، را به یاد آن ها می آورند و مردم را تحریک کنند.
اردوغان تجربه ترکی دارد. به این معنا که او به سادگی می توانست از حال مثال هایی بیاورد به جای آن که به تاریخ رجوع کند و دست به دامن افسانه ها شود. رابطه مسلمانان با آمریکا چنین است که یک مسلمان از کنسولگری آمریکا ویزایی می گیرد تا از کشور و دولت خود فرار کند تا خانه امنی برای فرزندانش پیدا کند و کار و زندگی آرامی داشته باشد، بیمارستان های پیشرفته برای درمان بیماری هایش و دانشگاه خوب برای آموزش خود و خانواده اش پیدا کند. واقعیت جامعه مدرن همین است.