یادتان باشد این بار که برای تماشای اعدام رفتید، فرزندتان را با خودتان نبرید. این توصیه مهم عبدالرضا عزیزی، رییس کمیسیون اجتماعی مجلس ایران است که معتقد است خیلی بد است در کشورهای اسلامی، افرادی لات، قمه کشی کنند. وقتی چنین کاری میکنند مستحق اشد مجازات هستند. باید با این افراد برخورد جدی شود و به نظر او برخورد خوبی هم صورت گرفته است. اینطوری همه میفهمند که کشور بدون صاحب نیست که هر کسی هر کاری دلش خواست، انجام دهد.
البته این نماینده مجلس ایران مثل خیلیها فکر میکند پیشگیری بهتر از درمان است؛ اما چون ما در پیشگیری اولیه دچار مشکل هستیم، مجبوریم برای گستردهتر نشدن این حوادث به سمت این نوع از اعدامها برویم. پاک کردن صورت مساله و فراموش کردن راههای درمان ناهنجاریهای اجتماعی با حذف خاطیان، روش پیشنهادی این نماینده است.
حالا هم که کار از کار گذشته و باید این آدمها را اعدام کرد، تماشای اعدام چیز بدی نیست، چون برای بزرگترها درس عبرت میشود. اما مردم اشتباه میکنند فرزندانشان را برای دیدن این صحنهها میبرند؛ چون بچهها نباید صحنههای خشن را ببینند گرچه دیدن این صحنهها برای آدمبزرگها میتواند مفید یا حتی جذاب باشد!
محمد اسماعیل سعیدی، عضو هیات رییسه کمیسیون اجتماعی مجلس ایران است. به عنوان کسی که باید مسایل اجتماعی ایران را از نظر بگذراند، معتقد است گاهی وقتها امنیت روانی جامعه به خطر میافتد و برای برگرداندن امنیت روانی به جامعه میتوان از این نوع اعدام استفاده کرد. او میگوید: «کشورهای دیگر از منظری که ما به مسایل اجتماعی نگاه میکنیم، نگاه نمیکنند و به همین دلیل ایران را میکوبند.» بهرهگیری از تجربههای انسانی برای برخورد با آسیبهای اجتماعی گویا با انگیزههای ایدئولوژیک حکومت ایران سازگاری ندارد. گرچه مشخص هم نیست که منظر مورد اشاره آقای سعیدی کدام منظر است و اینکه اگر قرار بود کشورهای دیگر هم از این منظر نگاه کنند، هر روز چند اعدام در دنیا انجام میشد؛ آن هم در ملاء عام.
محمد علی اسفنانی، عضو هیات رییسه کمیسیون حقوقی قضایی، قبول دارد که اعدام سنگینترین مجازات است و کشورهایی که این مجازات را دارند، به عنوان ناقضان حقوق بشر محسوب میشوند اما فکر میکند خیلی از کشورها تنها برای حفظ ظاهر حقوق بشریشان اعدام را از قوانین خود حذف کردهاند و پشت پرده، آن را انجام میدهند.
احمد بخشایش، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم هم اعدام نکردن یا حذف اعدام از قوانین کشورها را یک پرستیژ حقوق بشری و اجتماعی میداند. او میگوید که ما نباید وارد بازیهای حقوق بشری کشورهایی بشویم که اعدام را از قوانینشان حذف کردهاند. به نظر او، اعدام در ملاء عام «عالی» است و این نوع از اعدام، فضا را برای اشرار ناامن میکند. از طرف دیگر، مردم هم اطمینان پیدا میکنند که قوه قضاییه با کسانی که میخواهند فضای ناامن در کشور ایجاد کنند، برخورد جدی میکند. او پاسخی برای این سوال ندارد که چه کسی پاسخگوی ناامنیهای روانی، اجتماعی و اقتصادی مردم است.
سید رمضان شجاعی کیاسری، نماینده ساری در مجلس نهم ایران است که فکر نمیکند اعدام در ملاء عام آسیب جدی به مردم یا کشور وارد کند. گویا در نظر او نمایش اعدام چندان ترسناک نیست و تنها کسانی که هنجارشکنی میکنند، در جامعه رعب و وحشت ایجاد می کنند. برای برگرداندن آرامش هم باید در ملاء عام اعدام کرد تا نگرانیهای مردم رفع شود. او به مردم توصیه میکند اگر توان دیدن این صحنهها را ندارند، بهتر است برای دیدن اعدام به خیابان نروند؛ گویی تماشای اعدام، یک بازی هیجانانگیز است و تنها برای بیماران قلبی خوب نیست!
دایره گشاد مصلحت
این چکیده تحلیلهای نمایندگان مردم ایران در مجلس است، درباره خبرهایی که از اعدام در ملاء عام و با حضور گسترده مردم، پیر و جوان و زن ومرد منتشر میشود. البته به این تحلیلها باید نظر رییس قوه قضاییه ایران، صادق لاریجانی را هم اضافه کرد که دستگاه قضایی نیز از بابت اعدام انسانها متأسف است ولی وقتی مسأله امنیت اجتماعی مردم مطرح است، نمیتواند چشم خود را بر حقایق ببندد: «هرگاه مجرمانی دست به ایجاد فضای خوف و وحشت بزنند، تشخیص مجازات بازدارنده از میان حداقل و حداکثر مجازاتها برعهده قاضی یا قضات صادرکننده رای خواهد بود و در پرونده زورگیری اخیر نیز قاضی مجازات حداکثری را با هدف بازدارندگی در نظر گرفته است و این البته حتما به مصلحت جامعه اسلامی است.» او پاسخ بسیاری از شبههها را هم داده است: «زورگیرهایی که اول بهمن اعدام شدند، سابقهدار بودند و فقر و تنگدستی دلیل زورگیری و جرم نمیشود.»
همه نقدها و تحلیلها را مقامات دولتی انجام ندادهاند. کافی است سری به شبکههای مجازی و محافل خانوادگی بزنید تا ببینید چه اندازه تحلیل متفاوت در این باره وجود دارد. در حالی که عدهای با مجازات اعدام از اساس مخالفند و گرفتن حق حیات را در مورد هیچ جرمی جایز نمیدانند، عده زیادی هم فکر میکنند باید قاتلها و زورگیرها و قاچاقچیهای مواد مخدر را اعدام کرد تا با مرگ، به آنچه مستحقش هستند برسند و بقیه جامعه را به فساد نکشانند.
در مقابل کسانی هم هستند که استدلال میکنند با اعدام و مجازاتهای خشن، تا حالا جرمی ریشهکن نشده و اگر اهل مطالعه و تحقیق باشند، میگویند درباره بازدارندگی این نوع مجازاتها باید مطالعات جدی انجام شود تا ثابت شود در کاهش جرم تاثیر داشتهاند.
در کنار نقد مجازات اعدام، برخی به نقد اجتماع نشستهاند؛ آنها میگویند باید بررسی کرد که چه چیز از انسانها بزهکار و جانی میسازد؟ آنها دنبال خلاءهای جامعهاند؛ فقر، بیکاری، فساد و مشکلات فرهنگی. آنها ردپای حکومتها را در این میان میجویند؛ مسئولیت دولت در قبال ملت و حقوق معطل مانده ملت بر گردن دولت. طنزهای اجتماعی بسیاری هم شکل میگیرد؛ تناقضی آشکار در برخورد حاکمیت با بزه در جامعه که از یک سو دست مجرمان بزرگ اقتصادی و اجتماعی را باز میگذارد که گرچه راه را بر کسی نبستهاند و کسی را «خفت» نکردهاند، اما در روز روشن، میلیاردها تومان سرمایه ملی را دزدیدهاند و در حاشیه امن اجتماع به سر میبرند. آنها منتقد نظام مجازاتی هستند که از سارق خیابانی نمیگذرد اما سارق یک ملت را رها میکند یا به او آسان میگیرد. پرسش این گروه این است که چرا با دزدان داراییهای عمومی، دزدان تیم حاکمیت و دزدان دیگر هرکدام برخورد متفاوتی میشود؟ چرا دزد اگر جزو حاکمیت باشد، راه فراری را برایش پیدا میکنند و بعد با مشمول زمان کردن مساله، همه چیز به فراموشی سپرده میشود و اگر جزو این ابواب جمعی نباشد، به خاطر مبالغ ناچیز، سرنوشتش به مرگ ختم میشود؟
در مقابل این پرسشها، همه چیز با گفتن اینکه این کار«مصلحت» است، توجیه میشود. مجریان این روند، هرچند چنین جلوه میدهند که این اقدامات برای بازگرداندن امنیت به جامعه و برای مقابله با رعب و وحشت در جامعه انجام میشود، اما در باطن، گویا هدفی جز ایجاد رعب و وحشت در جامعه ندارند. آنها با برپایی دار در مقابل چشمان جمع، نمایشی از اقتدار خود اجرا میکنند. این اقتدار قضایی، هشداری به روح جامعه است؛ هشدار به هر کس که خیال مخالفت و اعتراض دارد.
در مناطق اقلیتنشین و در شهرهای بزرگ، این اعدامها هرگز تنها محدود به زورگیران و مجرمان خشن نبوده است. اعدام گسترده اقلیتهای قومی و مذهبی و اعدام مخالفان سیاسی بخش بزرگی از آمار بالای اعدام را در ایران تشکیل میدهد و سهم زیادی در اجرای نمایش بزرگ وحشت حکومتی دارد. متن این نمایش بزرگ که بر مبنای تم اصلی مصلحت تهیه شده است، همه چیز را به خاطر بقای حاکمیت مجاز میداند و از عموم دعوت میکند تا بدون خرید بلیت در اجرای آن شرکت کنند.
نمایش بزرگ اعدام در ایران، تمرینی است برای کنترل فضای عمومی جامعه و هشدار همزمان به ناظران و مخالفان و دعوت به مراسم گردنزنی ملی؛ تنها توصیه شده بچهها را با خودتان نبرید.