چای از معدود تلخیهای پرطرفدار در ایران و جهان است. امروز چای به تنهایی خود صنعتی است که توجه عده زیادی را در جای جای جهان به خود معطوف کرده است. ایران از جمله کشورهایی است که صنعت چای دارد و در استانهای شمالی این کشور مزارع چای وجود دارند و محصول میدهند. البته صنعت چای در ایران وارداتی است. اما چندین دهه است عدهای از کشاورزان در استانهای گیلان و مازندران از راه کشت آن روزگار میگذراند. اگرچه چای، امروز در ایران روزگار تلخی را سپری میکند.
کاشفالسلطنه، سیاستمدار چایکار
حکومت سلطان صاحبقران، ناصرالدین شاه قاجارآنقدر به طول انجامید که ولیعهدش زمانی بر تخت نشست که دوران پیریاش را میگذراند و با انواع بیماریها دست و پنجه نرم میکرد. شاید همین حال خراب مظفرالدین شاه، او را بر آن داشت که از کاشفالسلطنه، ژنرال کنسول ایران در هند بخواهد شیوه کشف چای را به کشور بیاورد.
در آن زمان ۸۳ درصد چای مصرفی کشور از هند وارد میشد. آقا محمدخان قاجار قوانلو ملقب به کاشفالسلطنه که او را به پاس زحماتش برای کشت چای در ایران چایکار نیز میخواندند، در ۱۶ سالگی به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و به عنوان دبیر دوم راهی پاریس شد.
این تجربه در هند به کارش آمد. چون هندیها شیوه کشت چای را به شرقیها یاد نمیدادند. به همین دلیل کاشفالسلطنه در هیات یک فرانسوی، چایکاری را آموخت. کاشفالسلطنه پیش از آنکه به ایران بیاید مقداری بذر چای را مخفیانه به ایران فرستاد ولی بذرهای فرستاده شده نتیجه مطلوب ندادند تا اینکه او مجبور شد در بازگشت از هند، خود وارد عمل شود.
او در سال ۱۲۷۹ با خود از هند سه هزار نهال چای آورد و طبق تحقیقاتی که قبلا کرده بود، خاک لاهیجان را برای کشت چای مناسب میدید. اگرچه در آغاز مخالفتهایی با کشت چای شد، اما کاشفالسلطنه با پشت سر گذاشتن این مشکلات موفق شد صنعت چای را هرچند در ابعادی کوچک در ایران راه بیندازد.
آقای چایکار برای کشت چای با مشکلِ نبود زمین هم دست و پنجه نرم می کرد. مردم بر اساس تبلیغات منفی علیه این کار، حاضر به فروش یا واگذاری زمین خود برای چایکاری نشدند. اما به هر ترتیب کاشفالسلطنه توانست در سال ۱۲۷۹ نخستین باغهای چای را در لاهیجان و تنکابن احداث کند. پس از آن کشت چای به یکی از مشاغل اصلی در گیلان و غرب مازندران تبدیل شد.
کاشفالسلطنه در سال ۱۲۸۵ با تاسیس شهرداری به شکل مدرن اولین شهردار تهران شد، او در یکی از روزهای اسفندماه سال ۱۳۰۴ با وسایل و ماشین آلات چای، با کشتی از بمبئی به مقصد بوشهر حرکت کرد. اما در سفر به تهران در یکی از جادههای بوشهر اتوموبیلش به درهای سقوط کرد و درگذشت. او را بنا به وصیتش در یک باغ چای در لاهیجان که پیش از مرگش خریداری شده بود، دفن کردند.
هرچند کشت چای در ایران در سالهای دور گسترش پیدا میکرد، اما پس از انقلاب، با دخالت سیستم دولتی در چرخه تولید چای که البته با نیت حفظ حقوق چایکاران اتفاق افتاد، صنعت چای در مسیر زوال افتاد تا جایی که تولید چای از ۶۸ هزار تن در سالهای نه چندان دور در دولت نهم و دهم به ۲۰ هزار تن در سالهای اخیر رسید. از این مقدار ۸۷ درصد در گیلان و ۱۳ درصد در غرب مازندران تولید میشود.
سرسبزیهای فریبنده مزارع
وقتی از کنار مزارع چای در اطراف لاهیجان میگذریم، مسحور زیبایی طبیعت و یکدستی جذاب بوتههای چای می شویم. با این اوصاف اگر از وضعیت چای باخبر نباشیم شاید تصور کنیم که همه چیز آرام است و مردم اینجا چقدر خوشبختند! اما واقعیت این است که چایکاران کشور خوشبخت نیستند و حال چای هم اصلاْ خوب نیست.
حال چای از سالهای دور بد است و نسخههایی هم که برایش پیچیده شده حتی نتوانسته اند نقش مسکن را ایفا کند. یکبار سازمان چای را منحل کردند، بار دیگر به نام طرحهای بهزراعی، به کارخانهدارها وامهای کلان با بهرهی کم دادند، وامهایی که سرمایه اکثر کارخانهداران برای کاری دیگر شد، نه برای چای.
علی احمد جهرمی، کارشناس چای در اینباره به شرق پارسی میگوید: «مشکل چای وطنی این است که بوتههای چای عمرشان تمام شده. حداکثر عمر بوته چای ۵۰ تا ۵۵ سال است در حالی که عمر بسیاری از مزارع چای در ایران به ۸۰ سال میرسد. در طول این سالها به هیچوجه بهزراعی انجام نشده و طبیعی است که هر سال مقدار محصول باغهای چای کمتر شود.»
دولت در سالهای پس از انقلاب محصولات کشاورزان را به طور تخمینی میخرد. و برای هر محصول قیمت خرید تضمینی تعیین میکند که این مبلغ همیشه با اعتراض چایکاران مواجه بوده است. اما امسال دولت حسن روحانی با افزایش نرخ خرید تضمینی چای به میزان ۵۰ درصد، قیمت برگ سبز چای درجه یک ۱۸۰۰ تومان و قیمت برگ سبز چای درجه دو را ۱۲۰۰ تومان اعلام کرد که با استقبال چایکاران رو به رو شد.
دولت چای را از کشاورزان میخرد و در اختیار کارخانهداران قرار میدهد و بابت هر کیلو برگ سبز چای که در کارخانههای چای فرآوری شود ۵۴۰ تومان به کارخانهداران میپردازد و چای آماده را تحویل میگیرد. حال اینکه دولت با این چای چه میکند در ظاهر برای چایکاران فرقی نمیکند، اما در درازمدت به ضرر چایکاران و به طور کل صنعت چای است.
در مزارع سرسبز جاده کیشکال لاهیجان، محمد را میبینیم که مشغول رسیدگی به بوتههای چای است. او به ما میگوید: «مدت زمان زیادی است که باران نباریده، برگهای سبز دارند میسوزند.» او از نرخ جدید تضمینی راضی است و میگوید: «بد نیست، اما با اینکه دو ماه از چین اول میگذرد هنوز دولت پول برگ سبز چای را به چایکاران نداده، گویا قرار است این هفته بدهند.»
پدر محمد باغ چای کوچکی دارد که زندگی خانواده از آن تامین میشود. او درباره نقش واردات در وضعیت وخیم چای سرش را به نشانهی تاسف تکان میدهد و میگوید: «دست خودشان است، بستگان خودشان با واردات، پدر چای را درآوردهاند.»
«خودشان» در ایران مفهومی است که به صاحبمنصبان نسبت داده میشود و غالباً تقصیر همه مشکلات از دید مردم به گردن آنهاست. گلشاهی، صاحب یک کارخانه چایسازی در سیاهکل میگوید کارخانهاش تعطیل است، چون به اندازهی کافی برگ سبز چای برای فرآوری به کارخانه نمیرسد. از طرفی او به یکی از مشکلات اساسی کارخانهداران اشاره میکند و میگوید دولت سهم خودش از بابت خرید تضمینی چای را به چایکاران نپرداخته، اما کارخانهداران بخش قابل توجهی از بدهی خود را به سازمان چای دادهاند و دور از انصاف است که توپ را به زمین کارخانهداران بیندازند.»
پرویز شعبانی، نایب رییس اتحادیه چایکاران میگوید، کارخانهداران می توانند ۱۰۰ هزار تن چای را فرآوری کنند اما مشکل اصلی تولید است که کاهش پیدا کرده.
دورتر سه زن مشغول چیدن چای هستند. یکی از آنها میگوید: «بدبختی ما مگر عکس گرفتن هم دارد؟ هر روز عدهای بلند میشوند میآیند اینجا از بدبختی ما عکس میگیرند.»
بدبختیشان چیست؟ «پول نداریم پول! دولت پولمان را نداده.» دخترش که کنارش ایستاده از مادرش میخواهد آرامتر باشد. دختر میگوید دولت هنوز پول چای چین بهارشان را نداده و مادرش به همین دلیل عصبانی است.
داستان عجیب واردات
اما شاید یکی از عجیبترین قوانین کشور درباره حق واردات چای از سوی کارخانههای چایسازی است. دولت از سال ۸۹ به بعد پرداخت بدهی کارخانجات سازمان چای را منوط به فروش حواله واردات چای کرده است. یعنی الان کارخانجات دوست دارند که چای بیشتری وارد شود و حواله واردات بیشتری فروخته شود تا محل تامین بدهی خودشان بشود.
ایرانیان سالیانه ۵ درصد از چای تولید شده در جهان را که حدوداّ ۱۱۰ هزار تن میشود مصرف میکنند، در حالیکه میزان چای تولیدی در کشور تنها ۲۰ هزار تن است. صدور حواله واردات به کارخانهداران تنها بخشی از چای وارداتی را تامین میکند.
طبق آمار رسمی، صادرات چای هند به ایران در ۹ ماهه نخست سال ۲۰۱۳ دو برابر شد و به ۴۷/۱۶ هزار تن در مقایسه با ۴۸/۸ هزار تن در مدت مشابه در سال ۲۰۱۲ رسیده است.
علاوه بر هند، ایران سالیانه مقدار زیادی چای از کشورهایی نظیر پاکستان و کنیا وارد میکند. این در شرایطی است که چایکاران هر ساله برای فروش چای خود دچار مشکل میشوند. تنها در یک سال اخیر است که دولت با افزایش نرخ خرید تضمینی چایکاران را ترغیب کرده که به جای انبار کردن چای، آن را به دولت بفروشند.
بسیاری از کشاورزان یکی از مشکلات اساسی صنعت چای را «مافیای واردات چای» میدانند و معتقدند امتیاز واردات چای در اختیار ۱۲-۱۰ آدم خاص است.
اما جهرمی نظر دیگری دارد. او میگوید: «در این مملکت واردات همه چیز در اختیار عدهای خاص یا بعضی از ارگانهاست. بنابراین پدیده مافیای واردات را خیلی نباید جدی گرفت.»
به اعتقاد او وقتی چایکاران داخلی تنها ۲۰ درصد چای مصرفی را تامین میکنند، واردات چای ناگزیراست. چایکاران داخلی باید با بهزراعی هم کیفیت و هم کمیت چای تولیدی را افزایش دهند.
دولت روحانی امسال ۱۰۰ میلیارد تومان اعتبار ویژه به چای اختصاص داده که ۴۰ میلیارد آن قرار است صرف بهزراعی شود.
آقای جهرمی در پاسخ به سوالی درباره کیفیت چای خارجی و اینکه گفته میشود این چایها فقط اسانس دارند و جنس مرغوبی ندارند، گفت: «چای خارجی کیفیت دارد همانطور که چای داخلی هم میتواند کیفیت داشته باشد. در همه جای دنیا به چای مواد افزودنی میزنند. اما رنگ چای خارجی به خاطر اسانس نیست، به دلیل فصل چیدن است.»
او میگوید چای چین بهاره خوش عطرتر است، چای چین تابستان خوش رنگتر و چای چین پاییز خوشطعمتر است.
ویلاسازی در باغهای چای
چایکاران و کارخانهداران چای امید چندانی به برنامههای دولت ندارند. شاید کارنامه دولت در گذشته آنها را مایوس کرده است. اما خطری که باید آن را جدی گرفت تغییر کاربری باغهای چای و تبدیلشان به ویلا است که به شدت رو به گسترش است. حتا ایجاد محدودیتهای قانونی برای تغییر کاربری نیز نتوانسته جلوی ویلاسازی را بگیرد.
محمد، چایکار جوان با انگشت اشارهاش خانهای را در فاصل دویست متری نشان میدهد و میگوید: «سال قبل یک نفر از تهران آمد و نمیدانیم چطر توانست اداره جهاد کشاورزی را راضی کند و اینجا ویلا بسازد.»
محمد میگوید بسیاری از چایکاران وسوسه شدهاند که زمینهایشان را به ویلاسازان بفروشند.
عده زیادی تلختر بودن چای را نشان اصالت آن میدانند.
طعم چای چاکاران داخلی هرچه باشد، تلختر از وضعیت صنعت چای در ایران نیست.