اعلام دو رژیم ایران و سوریه، روز شنبه گذشته، مبنی بر رسیدن به یک توافق اقتصادی بلندمدت برای دور زدن تحریمهای آمریکایی در راستای کمک به دو کشور، و بهویژه کمک برای بازسازی سوریه منجر به تمسخر زیادی از سوی تحلیلگران و مفسران اقتصادی سیاسی شدهاست؛ این تمسخر ناشی از دو دلیل بود:
نخست اینکه هرگونه تلاش برای دورزدن تحریمها آمریکایی اعمالشده علیه ایران، آنهم از دروازه همکاری برای بازسازی سوریه، بیمحابا منجر به تعطیل همه طرحها و پروژههای بینالمللی میشود که برای بازسازی این کشور در نظر گرفته شدهاست، و دوم اینکه شرکتها و کارتلهایی که برای بازسازی سوریه فعالیت میکنند بسیار مراقب هستند تا از هرگونه قرار گرفتن در معرض تحریمهای ایران بپرهیزند.
البته همگان میدانند که برنامه تحریمهای آمریکایی علیه ایران، که حتی چین نیز آن را رعایت کرده و میزان خرید نفت از ایران را کاهش داده، بهگونهای طرح شده که هرگونه امکان دور زدن آن منتفی باشد و هر بانک یا مؤسسه مالی و غیره را که با ایران وارد عمل میشود تحریم میکنند، و مانع هر گونه تعامل بانک یا افتتاح حسابهای بانکی برای ایران میشوند. از این رو هنگامی که محمد اسلامی، یکی از وزرای ایرانی، از اهمیت تعامل میان بانک مرکزی ایران و بانک مرکزی اسلامی سخن می گوید این سخن او در صورت تحقق باعث میشود که هر گونه امکان ارتباط برای بازسازی سوریه منتفی شود.
از سوی دیگر بر روی هیئت دولت آمریکا پنهان نیست که «سپاه پاسداران ایرانی» تلاش میکند تا با فعالیت شرکتهای ایرانی در بازسازی سوریه بتواند راه برونرفتی را از تحریمهای آمریکا بیابد که کمی از میزان فشار این تحریمها بکاهد. در همین راستا باید سخن وزیر اقتصاد سوری، محمد سامر، را فهم کرد که بیان کرده بود توافق صورتگرفته بین ایران و سوریه فرصت بزرگی برای شرکتهای ایرانی است تا در ساحت سرمایهگذاری سوریه مشارکت کنند. اما خود وزیر سوری نیک میداند که هر گونه مشارکت ایران در بازسازی سوریه بیشتر ضرر میرساند تا بتواند منفعتی را تحقق بخشد.
تحلیلگران اقتصادی براین عقیدهاند که این توافق میان ایران و سوریه درصدد است موجب ایجاد اختلاف بین کشورهایی شود که تلاش میکنند وارد فعالیت بازسازی سوریه شوند. حجم مبالغ احتمالی برای بازسازی سوریه تقریباً ۴۰۰ الی ۵۰۰ میلیارد دولار برای مدت ده سال برآورد شدهاست. ایران میداند که تحریمهایی آمریکایی جایی برای استفاده آن از این اموال باقی نمیگذارد.
توافق میان دمشق و تهران البته در کنار منافع روسیه از حضور در سوریه قابل ذکر نیست، زیرا روشن است که روسیه تنها تصمیمگذار کشور سوریه است و هر گونه همکاری روسیه با ایران و ترکیه، در قالب آستانه و سوچی، بازهم نمیتواند منافع روسیه را با آنها تقسیم کند. خود روسیه نیز تصریح کرده که در فعالیت اقتصادی گسترده بازسازی سوریه، باید منافع بزرگ از آنِ این کشور باشد و بههمین خاطر تحریمهای آمریکایی که منجر به عدم حضور ایران در سوریه میشود چندان مورد مخالفت روسیه قرار نگرفت.
از سوی دیگر خبرها حاکی از آن است که پوتین چندی گذشته افکاری با ایران در میان گذاشته که بهموجب آن پوتین برای کاهش فشار تحریمها واسطه شود، در مقابل ایران نیز از سوریه کنار کشد و برای فعالیت در آن سعی نکند. اضافهبراین نماینده آمریکا برای مسایل سوریه تصریح کرد که حضور ایران در سوریه بیش از آنکه برای پشتیبانی از بشار اسد باشد برای برقراری طرح استیلا بر منطقه بودهاست؛ از این رو این مسئله که اینک برای همگان محرز شده، موجب نارضایتی همپیمانان ایران در منطقه شدهاست. تحلیلهای آمریکایی البته حاکی از آن است که خود بشار اسد نمیخواهد که بهطور کامل تحت انقیاد ایران قرار گیرد و از این رو تلاش میکند که روسها را وارد صحنه کند و این توافق صورتگرفته تنها یک امر صوری است. گفتنی است که که خود بشار اسد نیز میدانست که تحریمهای آمریکا اجازه اجرای این توافق را نمیدهد.
البته هر چند محمد جواد ظریف در سخنان گذشته خود با افتخار گفته بود که ایران در دور زدن تحریمها استاد شدهاست و میتواند این تجربه را به دیگران بیاموزد، و اینکه این تحریمها بههیچ عنوان نمیتواند باعث تغییر رفتار و سیاستهای ایران در منطقه شود، اما به نظر میآید که این سخنان بیشتر جنبه پروپاگاندا داشته و ایران بهوضوح از کاهش آثار تحریمهای آمریکایی بر اقتصاد این کشور عاجز است؛ و البته همگان باید بدانند که آثار عمیق این تحریمها هنوز بهطور کامل بر اقتصاد ایران بازتاب نیافتهاست.