برگزاری نمایشگاه کتاب در هر کشور، یکی از شاخصهای فرهنگ آن کشور است؛ بدین معنا که پیشرفت یا افول آن، نشاندهنده توسعه یا انحطاط فرهنگی است. نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نیز از ابتدای تأسیس آن در جمهوری اسلامی، چه از سوی کارگزاران فرهنگی و چه از سوی اهالی کتاب، به عنوان یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی ایران قلمداد شده است.
از این رو، بررسی چگونگی برگزاری این نمایشگاه، میتواند تصور و درک دقیقتری از تحولات فرهنگی در ایران معاصر به دست دهد.
مانیفست امنیتی نمایشگاه کتاب
آن چه طی سالهای اخیر، به عنوان ویژگی اصلی فضای فرهنگی در ایران در نظر گرفته میشود، اعمال فشارها و تدابیر شدید امنیتی در حوزههای مختلف فرهنگ است، که نمونههایش را میتوان در حوزههای مختلف فرهنگ ایران مثل سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی ذکر کرد.
اما به طور خاص، در حوزه کتاب، طی سالهای اخیر، فشارها و تدابیر امنیتی جمهوری اسلامی، خود را در چگونگی برگزاری نمایشگاه تهران متجلی کرده است.
از آنجا که امسال این تدابیر و تمهیدات سیاسی و امنیتی، چه به طور رسمی و چه به شکل غیررسمی افزایش یافته بود، میتوان فهرستی از آن تهیه کرد و آن را به عنوان «مانیفست امنیتی نمایشگاه کتاب تهران» در نظر گرفت.
دسته اول: ضوابط عام
در حالی که با گذشت بیست و پنج سال از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، هم ناشران، هم دولت و هم مردم به توافقها و هماهنگیهایی نانوشته درباره این نمایشگاه رسیدهاند، اما امسال، دولت، یعنی وزارت ارشاد و به طور دقیقتر، ستاد برگزاری نمایشگاه کتاب، بیش از گذشته بر مواردی که آنها را «ضوابط و مقررات تعیین شده» معرفی کرده بود، تأکید کرد.
این موارد به دو دسته عام و خاص تقسیم میشوند؛ در دسته اول ضوابطی است که ظاهرا بدون هیچ نگاه سیاسی و امنیتی و صرفا بر اساس ماهیت نمایشگاه کتاب به تصویب رسیده بود و اعلام شد که اگر ناشران حاضر در این دوره از نمایشگاه، بر خلاف این ضوابط و مقررات، عمل کنند از سوی هیات رسیدگی به تخلفات ناشران مستقر در کمیته ناشران داخلی با آنها برخورد میشود.
این موارد عبارت بودند از: واگذاری غرفه به غیر، ارائه و فروش کتابهای سایر ناشران، عرضه کتاب بدون شناسنامه، کتاب غیرمرتبط با موضوع سالن، کتابهای منتشر شده قبل از سال ۸۶، فروش کالایی غیر از کتاب، تبلیغات غیرمجاز، عدم ارائه حداقل ۱۰ درصد تخفیف نمایشگاه، ایجاد مزاحمت صوتی، نپذیرفتن بن کاغذی یا بن کارت الکترونیکی، عدم حضور مدیر یا جانشین در غرفه، معاوضه بن با وجه نقد، تغییر قیمت پشت جلد کتاب، فقدان کپسول اطفای حریق، عدم رعایت حجاب و شئونات اسلامی، حضور افراد غیرمسئول در غرفه، بر هم زدن نظم عمومی در غرفه و سالن، عدم رعایت دستورالعملهای ابلاغی ستاد، عدم الصاق کارت شناسایی، اجرای فعالیتهای جنبی بدون هماهنگی، هر نوع تبلیغ خارج از عرف و تاخیر در بازگشایی و تعجیل در تعطیلی غرفه و …
نکته مهم نمایشگاه امسال این بود که ناشران فقط مجاز به ارائه کتابهایی بودند که در دوره مدیریت جدید معاونت فرهنگی مجوز گرفته باشد، یعنی طبق مقررات نمایشگاه، ناشر حتی کتابهایی را که در دورههای گذشته مجوز گرفته و منتشر کرده بود، نمیتوانست در نمایشگاه عرضه کند.
بنابر مصوبه ستاد برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، در صورت تخلف و عدم رعایت این مصوبات، ناشر متخلف در ابتدا با تذکر شفاهی، سپس کتبی و در نهایت با برخورد از سوی ستاد نمایشگاه روبهرو میشد.
اما همانطور که اشاره شد، این مصوبات گرچه ظاهرا روی کاغذ «قانونی» به نظر میرسند، اما در مرحله اجرا همواره چندان منطبق بر قانون عمل نمیشود و نفوذ سیاسی، امنیتی و مذهبی هر غرفه نمایشگاه کتاب در نوع برخورد دولت با آن غرفه مؤثر است.
همچنین در زمینه برخورد با پوشش دختران و زنان بازدیدکننده در نمایشگاه کتاب تهران نیز امسال عکسی در رسانهها منتشر شد که نشانگر وجود چنین برخوردهایی در نمایشگاه کتاب بود.
این عکس که در آن یک دختر جوان توسط نیروهای پلیس بر زمین افتاده بود، بازتاب وسیعی در رسانهها داشت ولی رییس نمایشگاه، نقش پلیس در این ماجرا را تکذیب کرد.
اما آنچه طی سالهای اخیز به روال تبدیل شده، همین برخورد امنیتی با پوشش زنان و مردان است که در نمایشگاه کتاب شدت بیشتری به خود میگیرد.
دسته دوم: ضوابط خاص
دسته دوم تدابیر و تمهیدات نمایشگاه کتاب، که شامل موارد خاص است، دقیقا مواردی است که دولت از آنها به عنوان «خط قرمز» یاد کرده است.
چند روز قبل از برگزاری نمایشگاه کتاب امسال، وزیر ارشاد در سخنان پیش از خطبههای نماز جمعه تهران به «خط قرمزهای حضور در نمایشگاه کتاب امسال» اشاره کرد. سیدمحمد حسینی، روز جمعه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ گفت: «کشور ما کشور حاکمیت اندیشههای سکولاریستی نیست و لذا هر فردی با هر اندیشهای نمیتواند در آن اثری را منتشر کند.»
وزیر ارشاد همچنین اضافه کرد که «افکار و اندیشههای تفرقهافکن» نیز در این نمایشگاه امسال مجالی برای حضور نخواهند داشت. وی به نمونه این افکار و اندیشهها را «افرادی مانند عبدالمالک ریگی و گروههای القاعده» ذکر کرد که به گفته وزیر ارشاد جمهوری اسلامی «بخشی از مبانی فکری خود را به واسطه آثار مکتوب» منتشر میکنند.
چندی است که از سوی نهادهای امنیتی و همچنین مؤسساتی که برخی از آنها مثل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مستقیما زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی اداره میشود، پژوهشها و جزواتی منتشر میشود که در این پژوهشها و جزوهها، به جمعآوری آثار برخی از نویسندگان، از جمله پائولو کوئیلو از نمایشگاههای کتاب و یا فروشگاههای سراسر ایران توصیه شده است.
همچنین سالهاست که وزارت ارشاد فصل جدیدی را به عنوان مبارزه با «عرفانهای کاذب» آغاز کرده که در نمایشگاه امسال نیز از آن نام برده شد.
از نظر جمهوری اسلامی یکی از مصداقهای «عرفان دروغین»، آثار پائولو کوئلیو، نویسنده مشهور برزیلی است که اتفاقا در میان ایرانیان بسیار پرخواننده است. این نهادها و به دنبال آن، وزارت ارشاد، پائولو کوئیلو و نویسندگانی از این دست را به ترویج تفکری که آن را «عرفان دروغین» میخوانند متهم میکنند.
از نظر آنان «عرفانهای دروغین» مبانی دینی جامعه ایران را سست میکند و در مواردی مثل کتاب «۱۱ دقیقه» نوشته کوئلیو، «آزادی جنسی» را ترویج میکند. «گرایش به یهودیت و کمک یهودیها به پائولو کوئلیو» و همچنین «طرفداری گروههای شیطانپرست از کوئیلو» هم یکی دیگر اتهاماتی است که جمهوری اسلامی علیه این نویسنده برزیلی مطرح میکند.
اما اتهامهایی مثل اتهام ترویج «عرفانهای دروغین» را باید امری در جهت «امنیتی شدن» فضای کتاب به ویژه فضای نمایشگاه کتاب تهران دانست، زیرا این نوع نگاه، فقط به آثار نویسندهای چون کوئیلو ختم نمیشود و تا آنجا پیش میرود که اندیشههای روشنفکران دینی همچون عبدالکریم سروش و مصطفی ملکیان را نیز تلاشی برای «سکولار کردن جامعه» و عامل جهتگرفتن جوانان به سوی معنویتهای نوپدید و عرفانهای کاذب میداند و میکوشد با قرار دادن آثار این اندیشمندان در کنار آثار نویسندگانی چون پائولو کوئیلو، راه را برای جلوگیری از عرضهشان هموار سازد.
سخنان وزیر ارشاد در زمینه «خط قرمزهای نمایشگاه کتاب» در ادامه همان سیاستی است که بخش مهمی از کتابهای ادبی و فلسفی نوشته نویسندههای ایرانی یا خارجی را با اتهام «براندازی دینی» به محاق سانسور میکشاند. نمونه این سیاست را میتوان در فهرست ۲۵۰ کتابی مشاهده کرد که دولت از آنها به عنوان «کتابهای ضاله» نام برده است. این فهرست همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب تهران منتشر شد.
در این فهرست، علاوه بر بعضی آثار ادبی از جمله چند کتاب صادق هدایت، اسامی نویسندگانی مانند ماشاءالله آجودانی، هاشم آغاجری، ابوالحسن بنیصدر، مسعود بهنود، عبدالکریم سروش، محسن کدیور، اکبر گنجی، مجتهد شبستری، عباس میلانی و ابراهیم نبوی و برخی دیگر از منتقدان حکومت همراه با کتابهای نویسندگان خارجی مانند اشو، پائولو کوئیلو و کریشنا مورتی دیده میشود.
البته این اولین بار نیست که موضوع «کتابهای ضاله» در جمهوری اسلامی مطرح میشود. بارها شخصیتهای سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی نسبت به برخی از کتابها که به زعم آنان «بر اساس فرهنگ غربی» است، هشدار دادهاند.
در تازهترین مورد، یکی از مراجع تقلید شیعه همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب تهران گفت: «۸۰ درصد کتابهای عرضه شده در نمایشگاه کتاب تهران بر اساس فرهنگ غربی است.» آیتالله حسین نوری همدانی گفت که این آمار را «کسانی که به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رفتهاند» به وی ارائه کردهاند.
وی افزود: «طبق خبرهای واصله به ما در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران کتابهایی علیه ولایت و حضرت زهرا توزیع میشود. کتابهایی در این نمایشگاه وجود دارد که شهادت دختر پیامبر اسلام را افسانه معرفی میکند.»
آیتالله حسین وحید خراسانی نیز از توزیع کتابهایی که به گفته او زندگی حضرت فاطمه، دختر پیامبر اسلام را به روایت مسلمانان سنی مذهب بیان میکند به شدت انتقاد کرد و گفت: «این مملکت وزارت ارشاد ندارد بلکه وزارت اضلال دارد.»
با این اعتراضها، رئیس مجلس ایران، از وزیر ارشاد خواست که به «تذکرات ناصحانه» مراجع تلقید در مورد توزیع کتابها توجه کند. بنابراین، در زمینه «کتابهای ضاله» که به بهانه آن، بارها نمایشگاه کتاب تهران شاهد جمعآوری کتاب بوده، دولت تنها نیست و شخصیتها و نهادهای مذهبی هم به کمک دولتمردان میآیند.
با این حال، موارد خاص امنیتی نمایشگاه کتاب تهران به اینجا ختم نمیشود. امسال، در یک اقدام بسیار نادر و شگفت، دولت ناشران متعددی را از حضور در نمایشگاه کتاب تهران منع کرد. مهمترین این ناشران، نشر چشمه بود که محرومیت آن، با بازتاب وسیع رسانهای در داخل و خارج از ایران مواجه شد.
مسؤولان نمایشگاه کتاب تهران چند روز قبل از برگزاری این نمایشگاه اعلام کردند که نشر چشمه به دلیل داشتن پرونده قضایی به هیچ عنوان اجازه حضور در نمایشگاه کتاب را ندارد. این در حالی بود که نشر چشمه این اتهامات را رده کرد و مسؤولان آن گفتند که «تاکنون هیچ پروندهای علیه نشرچشمه در هیچیک از محاکم قضایی کشور تشکیل نشده و هیچ حکمی هم صادر نشده است.»
این اقدام، آغاز محرومیتها از نمایشگاه کتاب امسال بود. روزهای بعد مشخص شد که چند ناشر فعال در حوزه شعر و داستان نیز از حضور در بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران منع شدهاند. انتشارات بوتیمار در مشهد، علیرغم اینکه ۶۰ عنوان کتاب و ۳۵ عنوان کتاب با اعلام وصول چاپ اول برای حضور در نمایشگاه درخواست داده بود به بهانه «کمبود جا» از حضور در نمایشگاه کتاب حذف شد.
انتشارات آهنگ دیگر، انتشارات دفتر شعر جوان، موسسات انتشاراتی کویر و امید فردا، نیز از ناشران محروم امسال بودند. به عنوان مثال، مدیر انتشارات آهنگ دیگر که بیشتر به چاپ شعر میپردازد، گفت که این انتشارات، تخلف فرهنگی و پرونده قضایی ندارد، ولی با این حال به مسؤولان این انتشارات گفته میشود که صلاحیت حضور در نمایشگاه را ندارد: «حالا یک نفر به ما بگوید اینکه صلاحیت نداریم، یعنی چه!»
کار به جایی رسید که بیش از ۱۶۰ نویسنده، شاعر، مترجم و روزنامهنگار در نامهای سرگشاده به وزیر ارشاد از «وضعیت نشر» و «افت تیراژ کتاب» در ایران انتقاد کردند و خواستار رفع تعلیق فعالیت چند ناشر و فراهم آوردن امکان حضور همه ناشران در نمایشگاه کتاب شدند.
لیلی گلستان، نویسنده و مترجم و یکی از امضاکنندگان این نامه در گفتوگویی اظهار داشت که «حتی اگر عاقبت کار مشخص نباشد نیز بدون هیچ امیدی و در سیاهی مطلق این اعتراض را انجام میدهیم.» وی با ناامیدی تأکید کرد: «سال ۹۱ را سال خوبی برای نویسندگان و ادیبان و ناشران نمیدانم.»
حتی نویسندگان نزدیک به دولت، نظیر مجید قیصری نیز به این رفتار دولت اعتراض کردند و خواستار «عاقلانهتر» عمل کردن دولت در این زمینه شدند. قیصری در یکی از روزنامههای چاپ تهران درباره حذف نشر چشمه از نمایشگاه کتاب نوشت: «این تصمیم تنها به معنای حذف یک ناشر نیست، آن هم ناشری که در این سالها گامهای بلندی برای عرصه فرهنگ و ادبیات این سرزمین برداشته است، این اجحاف اما فراتر از اینهاست، در واقع در این میان صدها نویسنده و مترجم و شاعر و هنرمند از حقوق طبیعی شان محروم میشوند و در نهایت هزاران خواننده و دوستدار کتاب امسال در نمایشگاه کتاب با دیدن جای خالی این ناشر ناامید میشوند.»
اما گوش دولت بدهکار این انتقادها و اعتراضها نبود. وزیر ارشاد در سخنانی بحثانگیز، درست در روز افتتاح نمایشگاه کتاب تهران گفت که «فقط یک ناشر از حضور در نمایشگاه کتاب امسال منع شده است.» این در حالی بود روز قبل از آن روزنامههای تهران فهرست ناشران ممنوع را منتشر کرده بودند.
همزمان احمد مسجد جامعی، عضو کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران و وزیر پیشین ارشاد، که اکنون از منتقدان دولت محمود احمدینژاد به شمار میآید، از حذف غرفه آثار آیتالله محمد حسینی بهشتی از نمایشگاه کتاب تهران خبر داد.
مسجد جامعی گفت: «آثار شهید بهشتی در نمایشگاه کتاب امسال جایی ندارد هرچند این مشکل برای ناشران دیگر نیز به وجود آمده است.» حذف ناشر آثار آیتالله بهشتی از نمایشگاه کتاب تهران برای سومین سال پیاپی بود که اتفاق میافتاد، زیرا با موضعگیری فرزندان این آیتالله در جریان انتخابات جنجالی سال ۱۳۸۸ از میرحسین موسوی حمایت میکردند.
[inset_right]اما انتخابات بحثانگیز سال ۸۸ از جوانب دیگری نیز در نمایشگاه امسال حضور داشت.[/inset_right]
در نمایشگاه امسال، کتابهایی علیه مهدی کروبی و میرحسین موسوی عرضه شد؛ به عنوان نمونه، کتاب «مهدی کروبی در مدار سقوط» نوشته آرش پاکاندیش، که توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده بود. علاوه بر این، مقامات این نمایشگاه در اظهاراتی طرفداران دو نامزد معترض انتخابات سال ۸۸ را متهم کرد که میخواستند علیه نمایشگاه کتاب فعالیت کنند.
حمید قبادی مشاور سابق معاون وزیر ارشاد که از مسؤولان سابق نمایشگاه هم بوده در گفتوگویی گفت که در نمایشگاه سال ۸۹ طرفداران رهبران جنبش سبز تبلیغات گستردهای را علیه نمایشگاه به راه انداخته بودند.
اما همانطور که در ابتدا اشاره شد، اتفاقات نمایشگاه کتاب، صرفا نمونه و ویترین اتفاقات در عرصه کتاب ایران است. به این معنا که حذف ناشران از نمایشگاه کتاب، در راستای لغو امتیاز بسیاری از ناشرانی است که دولت آنها را «برانداز» میخواند.
به عنوان نمونه، سال گذشته، وزارت ارشاد برای محدود ساختن فعالیتهای نویسندگان و ناشران مستقل ایران، مجوز فعالیت ۱۰ ناشر را لغو کرد.
برخی از این ناشران مثل «جیحون» عموما به انتشار کتابهای درسی در زمینههایی مانند روانشناسی و علوم ارتباطات مشغول بودند و در مورد برخی ناشران دیگر نیز از جمله «اختران» تنها مدیرمسئول آن را بهانه تعطیلی بنگاه نشر ذکر کردهاند.
«بازتابنگار»، «دیگر» و «آگاه»(آگه)، نیز از جمله این ۱۰ ناشر لغو مجوزشده بودند.
اما این تنها راه محدود کردن ناشران نبود. پیشتر نیز با روشهای گوناگونی مثل بالا بردن قیمت کاغذ، حذف اسامی ناشران مستقل از فهرست خرید وزارت ارشاد، عدم و یا تأخیر در صدور مجوز چاپ کتاب، و دادن امتیازات ویژه در صدور مجوز به ناشران دولتی، تلاش شده بود فعالیت ناشران مستقل کند شود.
مثلا، قبل از برگزاری نمایشگاه امسال خبرگزاری ایلنا خبر داد که معضل گرانی کاغذ و وضعیت نامشخص اقتصاد نشر، باعث شده که انتشار آثار ع. پاشایی، با وجود اخذ مجوز انتشار، از سوی ناشران به تعویق بیافتد.
همچنین جزوهای ۶۴ صفحهای با نام «زمزمههای رنگی» از سوی نهادهای امنیتی منتشر شد که برخی ناشران و نویسندگان را به عنوان «برانداز» معرفی کرد. «ﻧﯽ»، «چشمه»، «کویر»، «عطایی»، «روشنگران»، «ققنوس» و «اختران» هفت ناشری بودند که در این جزوه فعالیتهای آنها «براندازانه» اعلام شد.
اما در نمایشگاه کتاب امسال، دولت دیگر به طور رسمی اسامی همه ناشران ممنوع را اعلام نمیکرد و بخشی از این ممنوعیتها از سوی خود ناشران اطلاعرسانی میشد. به عنوان نمونه، خشایار دیهیمی در یادداشتی که در روزنامه شرق نوشت خبر داد که در یک تماس تلفنی از همسرش که مدیر «انتشارات کوچک» است، خواسته شده با در دست داشتن پروانه نشر خود به مرجعی در وزارت ارشاد مراجعه کند.
به نوشته آقای دیهیمی بعد از اینکه همسر وی پروانه نشر را میبرد و به مسئول مربوطه مراجعه میکند، او پروانه را گرفته و میگوید: تمام!
بخش دوم این مقاله اینجا بخوانید