نتایج نظرسنجی یک سازمان بین المللی مقابله با یهودی ستیزی که در ماه جاری منتشر شده است، نشان می دهد به رغم گرایش ها و تبلیغات ضد صهیونیستی نظام جمهوری اسلامی و روابط پر تنش میان ایران و اسراییل، ایرانیان کمترین تمایلات ضد یهودی را در میان سایر شهروندان منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا دارند.
این نظرسنجی توسط “اتحادیه ضد افترا” که یکی از با نفوذترین سازمان های یهودی غیردولتی مستقر در شهر نیویورک در آمریکا است، انجام شده است. این موسسه خود را مهم ترین سازمان در حمایت از حقوق بشر برای یهودیان تلقی می کند و مبارزه با گرایش های یهود ستیزانه در تمام اشکال و ابعادش، مقابله با هر نوع نفرتپراکنی و نیز حمایت از حقوق مدنی شهروندان یهودی را مسئولیت خود می داند. این مجموعه با انجام پژوهش، گردآوری اطلاعات، اطلاع رسانی، و حمایت های اجتماعی، قضایی و قانونی اهدافش را تعقیب می کند.
تمایلات ضد یهودی تقریبا در تمام دنیا دیده می شود، با این حال درصد بالایی از این تمایلات ضد یهودی در میان بعضی از مناطق عرب زبان که به طور مستقیم تحت تاثیر منازعه عرب-اسراییلی هستند شایع است.
به ادعای روزنامه “هاآرتص” تحقیقات سازمان غیر دولتی “اتحادیه ضد افترا” که به تازگی منتشر شده است جامع ترین و پردامنه ترین نظرسنجی جهانی در زمینه بررسی گرایش های یهودستیزانه در تاریخ است. این تحقیقات که در آن نظر پنجاه و سه هزار و صد نفر در ۱۰۲ کشور جهان لحاظ شده،حاکی از آن است که ۲۶ درصد گروه مورد بررسی که نماینده بیش از یک میلیاردنفر از مردم جهان هستند گرایشات ضد یهودی دارند.
طبق این نظرسنجی ۷۴ درصد از ساکنان منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به یهودیان بدبین هستند و منطقه جغرافیایی نقش مهمتری را نسبت به مذهب در داشتن چنین گرایش هایی بازی می کند. غزه و کرانه باختری با شاخص یهودی ستیزی ۹۳ درصد “ضد یهودی” ترین نقطه جهان است و ایران با شاخص ۵۶ درصد کم ترین میزان این نوع گرایش ها در خاورمیانه را بروز داده است.
به رغم تصویر یهود ستیزانه که در رسانه های جهانی از ایران منعکس و در سخنان مقامات ایرانی متجلی می شود، ایران حتی جزو ۲۰ کشور اول یهودی ستیز جهان نیز نیست و رتبه اش پایین تر از یونان، ترکیه و ارمنستان قرار می گیرد.
در این تحقیق که تمایلات پاسخ دهندگان براساس درجه موافقت یا مخالفتشان با ۱۱ گزاره منفی درباره یهودیان سنجیده شده است، ایران رتبه ۲۱ یهودی ستیزی رابه خود اختصاص داده است. گزاره هایی نظیر “یهودیان بیش از اندازه بر رسانه های جهان کنترل دارند”، “یهودیان بیش از حد درباره واقعه هولوکاست صحبت می کنند”، و “یهودیان بیش از حد بر روابط بین الملل کنترل دارند” طراحی شده اند تا مواضع پاسخ دهندگان را در قبال کلیشه های منفی از یهودیان ارزیابی کنند.
نکته جالب توجه اینکه در تمام کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بیش از ۵۰ درصد جمعیت با این گزاره های منفی اعلام موافقت کرده اند. بر این اساس ۶۱ درصد ایرانیان معتقدند که یهودیان بیش از حد بر دولت آمریکا نفوذ دارند و ۵۸ درصد ایرانیان یهودیان را مسبب بیشتر جنگ های جهان می دانند. میزان موافقت با گزاره اول در عربستان سعودی ۷۰ درصد، امارات عربی متحده ۷۲ درصد، مصر ۷۴ درصد، کویت ۷۸ درصد، و عراق ۸۵ درصد بوده است. هم چنین در عراق ۸۵ درصد پاسخگویان اسرائیل را مسبب بیشتر جنگ های جهان می دانند در حالی که ۷۸ در صد ساکنان نوار غزه و ۶۹ درصد پاسخگویان در مصر و عربستان سعودی به این مسئله باور دارند.
با اینکه مواضع حکومت ایران در مقابل اسراییل وصهیونیسم کاملا قاطعانه، خصمانه، و بی شبهه است، روابط دولت ایران با شهروندان یهودی و جامعه یهودیان این کشور پیچیده و پرابهام به نظر می رسد.
حتی اگر ابراز رضایت نسبی جامعه یهودیان ایران از اوضاع سیاسی و معیشتی شان که در سخنان نماینده کلیمیان در مجلس و مصاحبه های مراکز یهودیان ایران با نهادهای حقوق بشری منعکس شده است را ناشی از ملاحظات سیاسی و فشارهای غیرمستقیم حکومتی بدانیم؛ باید مد نظر داشت که تا کنون هیچ مدرک قابل استنادی از برخوردهای تبعیض آمیز سیستماتیک با این اقلیت دینی در ایران گزارش نشده است. گو اینکه یهودیان ایرانی، اکثرا خود را به همان اندازه یهودی می دانند که ایرانی. تاریخ همزیستی مسالمت آمیز یهودیان ایران، تاریخی ۲۵۰۰ ساله است، همزیستی و تفاهمی که مانندی در دنیا ندارد.
این در حالی است که به عنوان نمونه، جامعه بهاییان و حتی دراویش ایرانی، تبعیض، تعدی، و فشارهای گسترده ای را تجربه می کنند که در اخبار رسمی و غیررسمی رسانه ها و در شبکه های اجتماعی به وفورشواهد آن یافت می شود.
از آغاز انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران، گفتمان مذهبی حاکم بر ایران تخاصم میان اسراییل و فلسطینیان را نه یک اختلاف بر سر زمین و خاک بلکه جنگ بین اسلام و صهیونیسم بین المللی معرفی کرده است. هم چنین با گسترش گرایش های چپ و ضد آمریکایی که همزاد انقلاب ۵۷ بود، اسراییل در نگاه حاکمان ایران نگاهبان و نماینده منطقه ای امپریالیسم آمریکا برای کنترل کشورهای منطقه و تسلط بر منابع نفتی آنان در خاورمیانه معرفی شد و هر آنچه کینه و دشمنی علیه آمریکا در ایران شکل گرفته بود بطور مضاعف به سوی اسراییل سرازیر شد.
اگرچه این نگاه الزاما یهودی ستیزانه نبود و از منظری سیاسی به قضاوت در مورد اسراییل می پرداخت ولی بتدریج به موضع رسمی حکومت ایران تبدیل شد. لذا مواضع ضد صهیونیستی و تا حدی یهودستیزانه سیاسیون در ایران به نوعی بازتاب استیلای فکری روحانیون تندرو بر فضای سیاسی ایران و انعکاس آن در سیاست خارجی است.
از آغاز انقلاب، آیت الله خمینی به عنوان پدر معنوی و تئوریسین انقلاب مواضع محکمی در قبال مسئله فلسطین و روابط با اسراییل داشت. وی در جایی می گوید: «من طرفداری از طرح استقلال اسرائیل و شناسایی او را برای مسلمانان یک فاجعه و برای دولت های اسلامی یک انفجار می دانم. دولت غاصب اسرائیل با هدف هایی که دارد برای اسلام و ممالک مسلمین خطر عظیم دارد. برادران و خواهران باید بداند که آمریکا و اسراییل با اساس اسلام دشمنند. خیال ابلهانه اسرائیل بزرگ آنان را به هر جنایتی می کشاند. ملت های برادر عرب و برادران لبنان و فلسطین بدانند که هر چه بدبختی دارند از اسرائیل و آمریکا است.
نسبت به اسرائیل مسلم است که ما به یک دولت غیر قانونی و غاصب و متجاوز به حقوق ممسلمین و دشمن اسلام هیچگونه کمکی نخواهیم کرد. اسرائیل از نظر اسلام و مسلمین و تمامی موازین بین المللی غاصب و متجاوز است و ما کمترین اهمال و سستی را در پایان دادن به تجاوزات او جایز نمی دانیم. اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود. بر هر مسلمانی لازم است که خود را علیه اسرائیل مجهز کند. از اسرائیل این دشمن اسلام و عرب جانبداری نکنید که این افعی افسرده اگر دستش برسد بر صغیر و کبیر شما رحم نمی کند. بر همه آزادی خواهان جهان است که با “ملت اسلام” همصدا شده تجاوزات غیر انسانی اسرائیل را محکوم نمایند. ایران دشمن سرسخت اسرائیل بوده و هست. ما اسرائیل را رد خواهیم کرد و هیچ رابطه ای با اونخواهیم داشت. او دولت غاصب است و با ما دشمن.»
این مواضع در روز قدس – که مناسبتی رسمی در جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مردم فلسطین و محکوم کردن سیاست های اسراییل است- متجلی شد. برگزاری سالانه این راهپیمایی که از یک سال پس از انقلاب ایران آغاز شد بهانه ای برای زنده نگاه داشتن ارزش های انقلاب و سلطه گفتمان سیاسی-مذهبی قشر روحانیت اهل سیاست تحت عنوان ولایت فقیه است که تا به امروز بطور پیوسته در سخنان و اعلامیه های مقامات سیاسی-نظامی جمهوری اسلامی منعکس می شود.
این اقدامات و نیز بازتاب سخنان بحث انگیز مقامات سیاسی نظیر محمود احمدی نژاد رییس جمهور سابق، که در سال ۱۳۸۴ در کنفرانسی با نام کنفرانس حمایت از فلسطینیها که در تهران برگزار شد، موجودیت کشور اسرائیل و همچنین مسئله هولوکاست را زیر سؤال برد، و در سال ۱۳۸۶ در حاشیه سفرش در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در سخنرانی در دانشگاه کلمبیا آن مطالب را تکرار کرد، سبب دامن زدن به تصویر یهود ستیزانه از ایران در سطح بین المللی شده است.
هرچند مسئله ای که گاه از نظرها پنهان می ماند اظهار مودت های نه چندان علنی و رفتارهای ضد و نقیض همین مقامات است. احمدی نژاد در سفری به نیویورک در سال ۱۳۸۸ نشستی دوستانه با رهبران یهودیان ضد صهیونیست آمریکا داشت. در سال ۱۳۸۷ معاون اول و فرد معتمد وی اسفندیار رحیم مشایی در نشستی از “دوستی ایران با مردم آمریکا و اسراییل سخن گفت” و اضافه کرد: «هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست؛ این افتخار است. ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا میدانیم… دوره آنکه کسی بخواهد دینی را بر دنیا حاکم کند، گذشته است. دنیای امروز گوشهایش بیشتر از همیشه تاریخ باز است که زیباترین پیامها را بشنود.»
سخنان وی با انتقادات گسترده تندرو های داخلی و حتی تقبیح آن توسط رهبر ایران مواجه شد. اگرچه احمدی نژاد مصرانه از وی در مقابل منتقدان کماکان حمایت کرد.
لذا موضع گیری در قبال مسئله اسرائیل در صحنه سیاسی ایران بیش از آنکه منبعث از بنیان های اعتقادی دولتمردان باشد، نوعی وسیله اظهار ارادت و مودت با ولایت فقیه و رهبری و خود شیرینی سیاسی برای تحکیم جایگاه در نظام سیاسی ایران است. با اعلام مواضع ضد صهیونیستی، گویی سیاسیون با ولایت و ارزش های انقلاب تجدید میثاق می کنند و پایبندی خود به ارزش های انقلاب را به رخ جناح ها و افراد رقیب می کشند.
سیاست های معتدل دولت میانه روی روحانی در برخورد با این مسئله نیز گواهی بر نسبی و متغیر بودن مواضع نظام در قبال این مسئله است.
یکی از اولین اقدامات وزیرامور خارجه دولت جدید محمد جواد ظریف پس از انتصاب، محکوم کردن هولوکاست و تبریک سال نو یهودیان در صفحه تویترش بود. وی در گفتوگویی با شبکه تلویزیونی ایبیسی در آمریکا، با “نسلکشی” و “جنایت فجیع” خواندن هولوکاست، گفت آنچه به عنوان “افسانه” در سخنرانیهای رهبر ایران ترجمه شده، اشتباه در درک و برگردان فارسی به انگلیسیست. پیشتر واقعه هولوکاست از سوی رهبر ایران یک افسانه نامیده شده بود.
کمی بعد تر نیز، نه تنها حسن روحانی تنها نماینده یهودی مجلس شورای اسلامی سیامک مره صدق را برای مشایعت وی در سفرش به نشست عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک برگزید بلکه اخیرا اخباری مبنی بر کمک ۴۰۰ هزار دلاری دولت روحانی به تنها بیمارستان یهودیان در ایران نیز منتشر شده است.
طی ماه گذشته علی یونسی دستیار رییسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی نیز تحرکات گستردهای را در حمایت از این اقلیت دینی آغاز کرده و با شرکت در جمع یهودیان شیراز و حضور در آیین دینی آنان در کنیسه یهودیان این شهر سخنان جنجال برانگیزی را مطرح کرده است که انتقاد جناح های مخالف دولت را برانگیخت.
هرچند روابط و مواضع مردم ایران در قبال یهودیان متفاوت از سیاستمداران است و سیاست سیاسیون در این زمینه نیز متناقض و متغیر است، نتایج نظر سنجی “اتحادیه ضد افترا” حاکی از آن است که نه تنها ایران کمترین گرایش های ضدیهودی را در منطقه دارد بلکه با تفاوت معناداری شاخص بالاتری از “رضایت مندی” را در هر ۱۱ گزینه مورد بررسی کسب کرده است. این نکته ای است که باید مورد مداقه ناظران و سیاستمدارن داخلی و خارجی قرار گیرد.