
اتاق خبر شبکه خبری انگلیسی پرس تی وی
بیست سال پیش زمانی که من ۷-۸ سال بیشتر نداشتم تلویزیون ایران تنها محدود به دو شبکه میشد. به خوبی به یاد میآورم که بعدازظهرهای روز جمعه یکی از این کانالها به مدت یکساعت برنامهای به زبان عربی پخش میکرد. خبر و پخش تصاویری از انتفاضه فلسطینیان و آهنگی محزونی که بر روی این تصاویر پخش میشد، بخشی از خاطرات دوران کودکی من است.
این سالها اما حکومت جمهوری اسلامی تلاش بسیار زیادی برای گسترش رسانههای برون مرزی از خود نشان داده است. آن برنامه یکساعته بیست سال پیش، امروز به چندین شبکه تلویزونی مستقل و پر هزینه مثل شبکههای خبری ۲۴ ساعته، شبکههای مذهبی، پخش فیلم و.. تبدیل شده است.
در میان رهبران ایران همواره باور عمیقی وجود داشته که رسانههای کشورهای خارجی تلاش دارند تا از طریق یک «تهاجم فرهنگی» مشروعیت و کارایی نظام را زیر سئوال ببرند. این نگاه البته منحصر به مقامات جمهوی اسلامی از جمله آیت الله خمینی و آیت الله خامنهای که به صراحت در سخنرانی های علنی خود حملاتی به رسانههای غربی «بیگانه» داشتهاند نیست، پیش از استقرار جمهوری اسلامی نیز چنین نگاهی به رسانههای خارجی وجود داشت. آخرین شاه ایران باور عمیقی داشت که بخش فارسی رادیو بیبی سی، با همان ساعات محدود پخش برنامههایش، نقشی اساسی در ایجاد انقلاب در ایران و سرنگونی حکومت او داشت. حتی در خصوص جنبش سبز نیز که سی سال پس از انقلاب رخ داد، حکومت ایران بازهم بیبی سی و صدای آمریکا، که این بار تلویزیون های ماهوره ای آنها جایگزین رادیوهایشان شده بود، را در پشت این حوادث دید و آنها را متهم کرد که مردم ایران را به خیابانها آوردهاند.
از همین رو مقامات ایرانی با داشتن چنین پیشینه و نگاهی به رسانهها دست به تلاشی گستردهای زدند تا از یکسو با تصویب قوانین و در نظر گرفتن مجازاتهایی، مخاطب ایرانی را از رسانههای خارجی دور کنند و از سوی دیگر با هزینههای هنگفت خود اقدام به راه اندازی رسانههایی برای دفاع از «حقانیت اسلام و دفاع از آرمانهای نظام و امام و انقلاب» به «جهت دهی شفاف» بپردازند و همواره در دفاع از چنین هزینه کردهایی از «تشنگی سایر ملتها به دانستن حقایق» بگویند.
منبر، مناره، تلویزیون
درنوامبر ۱۹۹۷ رهبران جمهوری اسلامی تصمیم گرفتند تا با راه اندازی چند کانال تلویزیونی دیدگاههای اسلامی و صدای انقلابی خود را بهتر به گوش مخاطبان برسانند. این شبکههای تلویزیونی ماهواره ای که زیر نام «سحر» آغاز به کار کردند شامل سیمای روسی، ترکی، اردو، عربی، آذری، فرانسوی، بوسنیایی و کردی بودند که به جز دو کانال اولی روسی و ترکی بقیه همچنان مشغول به فعالیت و افزایش کیفی و کمی برنامههای خود هستند.

شهروند تهرانی به اخبار صدا و سیمای جمهوری اسلامی را نگاه می اندازد
از میان این شبکهها معروفتر از همه شبکه عربی این مجموعه بود که حدود ۹ سال پیش با پخش فیلمی سینمایی کم کیفیت اما پرهیاهوی «چشمان آبی زهرا» واکنش دولت فرانسه را برانگیخت. مقامات فرانسوی این فیلم را به یهود ستیز بودن و برخی برنامههای این کانال را به زیر سئوال بردن هولوکاست متهم کردند. پس این واقعه بود که حکومت ایران شبکه جایگزین بخش عربی سحر راه اندازی کرد، کانالی به نام «الکوثر» که این روزها ۲۴ ساعته برنامه پخش میکند و بخش عمدهای از تمرکز این کانال بر روی گسترش و تقویت بنیانهای فکری شیعی و نزدیکتر کردن شیعیان جهان عرب به حکومت شیعه مذهب تهران است. آنگونه که دست اندر کاران این شبکه به رسانههای داخلی ایران گفتهاند بیشترین بینندههای این شبکه را شیعیان عراق و لبنان تشکیل میدهند.
دیگر کانال بحث برانگیز از مجموعه شبکههای سحر، «سیمای آذری سحر» است. شبکهای که مشکلات چشمگیری را در روابط دو کشور ایران وآذربایجان ایجاد کرده است. دو کشوری که اکثریت جمعیت آنها را شیعیان تشکیل میدهند اما در یکی روحانیون حکومت دارند و در دیگری مخالفان حکومت مذهبی. تفاوت بنیادین دو کشور موجب شده تا دولت لائیک باکو مرتبا تهران را به دخالت در امور کشور خود و گسترش اسلامگرایی از طریق برنامههای این شبکه تلویزیونی متهم کند. ایران نیز روابط باکو – تل آویو را با حساسیت پیگیری و ضمن سرزنش این روابط، دولت آذربایجان را به تسهیل و همکاری با نهادهای جاسوسی اسرائیل علیه ایران متهم میکند.
در ماه دسامبر ۲۰۱۲ چند تن ازکارمندان ارشد شبکه سحر در فرودگاه باکو دستگیر شدند، بعدها چند خبرنگار دیگر این شبکه به اتهامات مختلفی از جمله حمل مواد مخدر دستگیر شدند. تا آنکه چند ماه بعد کاسه صبر جمهوری آذربایجان به سر آمد و «علی حسین اف» مدیر بخش سیاسی – اجتماعی نهاد ریاست جمهوری آذربایجان به تهران سفر کرد و از مقامات تهران خواست تا از ادامه فعالیت این شبکه جلوگیری کنند. او در بازگشت از سفر خود به رسانههای محلی آذربایجان گفته بود که: «بیپرده و صمیمی به ایرانیها گفتم که دولت آذربایجان لائیک است. راه مدرنیته را در پیش گرفته و دولت ایران در عوض اسلامگرا و ایدئولوژیک است و راه خود را دارد. شما راه خود را بروید و ما راه خود را میرویم.»
این مقام آذری همچنین تهدید کرده بود که دولت باکو نیز شبکه «شب» را در مقابل شبکه «سحر» برای ایران راه اندازی خواهد کرد. ظاهرا انتقادهای مقامات آذربایجان در ایران چندان خریداری ندارد، چرا که رسانههای ایرانی اعلام کردند برنامهای در دست دارند تا در آیندهای نه چندان دور ساعات کار شبکه آذری سحر را از ۹ ساعت به ۲۴ ساعت برسانند. این همان برنامهای که اینک برای سیمای فرانسوی، کردی و اردو نیز در دستور کار قرار دارد.
البته در رابطه خصمانه رسانهای ایران و همسایه شمالیاش، این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که ایران در شمال غرب خود دارای مناطق گسترده و پرجمعیت آذری زبان است که با مردمان همسایه شمالی احساس پیوند میکنند. مقامات اطلاعاتی ایران، دولت آذربایجان را متهم به حمایت از چند شبکه تلویزیونی ملیگرا و تجزیه طلب آذری میکنند. اینگونه است که اگر ایران بر عنصر مذهبی و شیعی مردمان آذربایجان دست گذاشته است جمهوری آذربایجان نیز بر احساسات ملی گرایانه میلیونها آذری شهروند ایران دست گذاشته و آنها را تشویق به جدایی از ایران میکند.
بهارعربی و گسترش جنگ رسانه ای
جدال با همسایگان بر سر محتوای شبکههای تلویزیونی پخش شده از تهران منحصر به شبکه سحر و روابط ایران با همسایه شمال غربیاش نمیشود. از زمان آغاز بهار عربی و کشیده شدن این اعتراضات به جزیره کوچک عربی بحرین، مقامات این کشور دائم از شبکه تلویزیونی العالم به عنوان مخل در امنیت این کشور و تحریک آشوبها یاد میکنند.
العالم شبکهای که است که ایران در فوریه ۲۰۰۳ و همزمان با حمله نیروهای ائتلاف به عراق راه اندازی کرد. شبکهای که از ابتدا مشخص بود که هدف اصلیاش تاثیر گذاری بر اکثریت جمعیت عراق یعنی شیعیان است. هرچند العالم فاصله زیادی با شبکههایی چون الجزیره قطر و العربیه مورد حمایت عربستان دارد اما تا حدودی توانسته است سیاستهای ایران را در مناطق مورد هدف گزاریاش، یعنی مناطق شیعه نشینی چون عراق، بحرین و یمن داشته باشد.
در بحرین و یمن که دو دستگی میان شیعیان و سنیها اوج گرفته است شبکه العالم برنامههای ویژهای را به حوادث این دو کشور تخصیص داد و از این طریق بر افکار عمومی شیعیان این دو کشور بیتاثیر نماند.
مهمترین رویارویی و جنگ رسانهای ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس البته در مسئله سوریه رخ داد. جایی که العالم در کنار شبکههای دولتی دمشق و المنار حزب الله وظیفه دفاع از حکومت اسد را برعهده گرفتند و تقریبا همه رسانههای بزرگ عربی در سمت مقابل جبهه گرفتند. شبکه تلویزیونی خبری «المیادین»زاده چنین درگیری و مناقشه دو اردوگاه رسانهای «محور مقاومت» و «محور میانه روی» خاورمیانه بر سر نحوه پوشش تحولات سوریه بود.
جدالی که باعث شد تا چند تن از خبرنگاران شاخص غول خبری الجزیره از این شبکه جدا شوند و دفتری در بیروت برای خود دست و پا کنند. بسیاریها بر این عقیدهاند که شبکه «المیادین» از کمکهای مالی ایران برخوردار بوده است و نگاه کلی مدیران این شبکه در موضوعات خاورمیانه با رویکردهای تهران در منطقه قرابت زیادی دارد.
چراغ، خانه و مسجد
ایران اما آنقدر که برای مخاطبان عرب خارج از مرزهایش توجه و دغدغه نشان میداد از عربهای شهروند خود غافل ماند، چنانچه پس از حدود ده سال از راه اندازی کانال های عربی اش، اخیرا تصمیم گرفت همان کانالهای عربی را که برای دیگر کشورها پخش میکند را برای مناطق عرب نشین جنوب ایران نیز به طور زمینی پخش کند. منطقهای که در غیاب آمارهای رسمی تخمین زده میشود چیزی حدود سه میلیون شهروند عرب ایرانی در آن جا زندگی میکنند.
این غفلت البته تنها شامل حال اقلیت عرب ایران نشد، که اکثریت فارس نیز جزو طیف فراموش شدگان هستند. دو سال پیش رسانههای ایرانی پر بودند از انقادهای مسئولان ایرانی نسبت به شبکهای ماهواره به نام «فارسی وان»، شبکهای که با پخش و دوبله سریالهای درجه دوم آمریکای لاتین و کرهای توانسته بود میهمان بسیاری از خانوادههای ایرانی شود. انتقادها هم از این موضوع بود که این سریالها به فرهنگ اسلامی – ایرانی خانوادههای ایرانی آسیب میزند و هم از این رو بود که چرا صداوسیمای ایران به فکر راه اندازی یک شبکه مستقل فیلم و سریال نیست؟
چند ماهی پس از اوج گرفتن این انتقادات، مقامت رادیو و تلویزیون ایران خبر از راه اندازی یک شبکه ویژه پخش سریال و فیلمهای ایرانی دادند، شبکهای که البته به زبان «عربی» راه اندازی شد. «آی فیلم» مخفف ایران فیلم است، شبکهای که سریالها و فیلمهای ایرانی را پس از دوبله در سوریه و لبنان، بر روی آنتن عرضه میکند تا در میان دهها شبکه عربی با کیفیت و مختص پخش فیلم دنبال مخاطب خود باشد.
گرچه اعتراضها برای راه اندازی یک شبکه مخصوص فیلم و سریال همچنان ادامه دارد و تاکنون به شبکه فارسی وان شبکههای ماهورهای دیگری نیز افزوده شده است، اما مقامات تهران این اواخر قول دادهاند که بالاخره شبکهای به نام «تماشا» برای خود ایرانیها و فارسی زبانها هم راه اندازی خواهند کرد.
این داستان به خوبی نشان میدهد که مقامات ایرانی تا چه اندازه در اولویت بندیهای خود دچار خطا شدهاند و به جای اینکه اولویت را به رضایت شهروندان خود و مخاطب داخلی بدهند نگاه خود را به بیرون مرزها دوختهاند. مقامات ایران در داخل با پارازیت، ممنوعیت داشتن دیشهای ماهوارهای و اتهامات سنگین به رسانههای فارسی خارجی به مقابله و رقابت خود با شبکههای خارجی قناعت کردند و از سوی دیگه راه اندازی هر گونه شبکه رادیویی – تلویزیونی را در انحصار خود نگاه داشتهاند. چنانچه حتی روحانیون مذهبی ایران اغلب ناچار هستند کانالهای ماهوارهای مذهبی خود را از مناطقی دیگر حتی در اروپا راه اندازی کنند و نه در تهران و قم!
به انگلیسی، به اسپانیایی
ایران در سال ۲۰۰۷ شبکه تلویزیونی ۲۴ ساعته انگلیسی زبان خود به نام پرس تی وی را با هدف «شکستن انحصار رسانههای غرب» افتتاح کرد. این اولین کوشش جدی ایران برای ورود به حیات خلوت رسانه های غربی و رقابت با انها به حساب می آید. تلویزیونی که نسبت به سایر تلویزیونهای ایرانی از کیفیت بالاتری برخوردار است گرچه به نظر میرسد که نه تنها نتوانسته انحصار تلویزیونهای غربی را بشکند، هدفی که از ابتدا نیز بسیار دشوار مینمود، که حتی از رقیب منطقهای خود یعنی الجزیره انگلیسی هم فاصله بسیار زیادی دارد.
پرس تی وی نیز همچون العالم به مشکل نگاه ایدئولوژیک حاکم در تهران مبتلا شده و محدودیتهای ایدئولوژیک باعث شده تا دست و پای این شبکه برای رقابت ناتوانتر و بستهتر و به همان میزان تاثیر گذاریاش کمتر شود.
به نظر میرسد امروزه پرس تی وی توانسته بیشترین مخاطبان خود را در میان اقلیت مسلمانان ساکنان برخی کشورها مثل انگلستان پیدا کند و در نهایت کانالی باشد که از آن طریق کسانی که علاقمند به موضوعات ایران هستند و میخواهند با نظرات مقامات رسمی ایران آشنا شوند، بتوانند دسترسی مستقیمی به این مطلب داشته باشند، و این به آن معنی است که با هدف گذاری این شبکه و بودجه هنگفتی که برای آن صرف شده است، میتوان عدم کامیابی آن را دید.
درعدم کامیابی شبکه پرس تی وی البته رقیب بسیار بهتری هم وجود دارد. «هیسپان تی وی» آخرین شبکه خبری ۲۴ ساعتهای است که تهران برپا کرد آنهم به زبان اسپانیایی و برای کشورهای آمریکای جنوبی که جز تلاقی آمریکا ستیزی آنها و محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران، نقاط مشترک فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و مذهبی بسیار کمرنگی میان ایرانیان و مردمان امریکای لاتین وجود دارد.
مقامات صدا و سیمای ایران قریب به ده سال پس از تجربه راه اندازی العالم و چند سال پس از راه اندازی پرس تی وی، در ژوئن ۲۰۱۲ اقدام به راه اندازی شبکه خبری اسپانیایی زبان «هیسپان تی وی» کردند، تجربهای عملا شکست خورده که بخش عمدهای از ساعات آنرا برنامههای ملال آور و سریالهای دست دوم و قدیمی ایرانی تشکیل میدهد که اغلب حال و هوای مذهبی و فرهنگ ایرانی دارند و به اسپانیایی دوبله شده است. مشخص نیست که با عرضه چنین محتوایی، مخاطب گذاری و هدف گذاری چنین شبکهای چه بوده است.
راه اندازی سه شبکه خبری ۲۴ ساعته به زبانهای عربی، انگلیسی و اسپانیایی در حالی است که بسیاری از مردم ایران هنوز برای دسترسی به اخبار از ماهواره و شبکه هایی نظیر بی بی سی فارسی، صدای آمریکا و .. بهره می برند. موضوعی که به طور بالقوه به یک نقطه آسیب پذیر برای حکومت ایران تبدیل شده است. ایران گرچه یک شبکه خبری به نام «شبکه خبر» به زبان فارسی دارد ولی این شبکه نه تنها نتوانسته و کوششی هم انجام نداده تا کشورهای فارس زبانی چون افغانستان و تاجیکستان را در بر بگیرد که استقبال بینندگان ایرانی از شبکه های فارسی که از بیرون از مرزهای ایران راه اندازی شده اند خود نشان از ضعف گسترده این شبکه خبری دارد.
بهر روی نه عدم موفقیت چشمگیر شبکههای برون مرزی ایران و نه انتقادهای کشورهای همسایه موجب نشده است تا صداوسیمای ایران طرحهای بلند پروازانه خود برای راه اندازی چندین کانال مستقل تلویزیونی دیگر به زبانهای فرانسوی، کردی، آذری و اردو را کنار بگذارد. آنچه اکنون دست و پای صدا وسیمای ایران را بسته است تحریمهای گسترده نفتی خارجی اعمال شده علیه ایران و به مرزهای ورشکستگی رسیدن این غول رسانهای است که موجب شده تا سرعت تکثیر رسانهای صدا و سیمای ایران کاهش یابد.