تصویر حسن نصرالله و بشار اسد و حافظ اسد مقابل پرچم حزب الله

تصویر حسن نصرالله و بشار اسد و حافظ اسد مقابل پرچم حزب الله

«جبران توانی» ناشر و قانونگذار لبنانی هفت سال پیش ترور شد، کسی که به خاطر توصیفش از لبنان پانزده سال درگیر جنگ معروف شد. جنگی که او «جنگ دیگران در سرزمین ما» می خواندش. اما هم اکنون این «دیگران» درگیری های خود را در کشور همسایه سوریه پیش می برند اما به نظر می رسد یک درگیری مشابه در لبنان به طور فزاینده ای بعید باشد- مگر اینکه آتش جنگ سوریه همه جا را فراگیرد- اما لبنان همیشه آماده جنگ است.

طنز ماجرای لبنان این است که همان عواملی که وعده ثبات نسبی را در کشور می داد، ممکن است یک جنگ تمام عیار را هدایت کنند. با توجه به قدرت بی نظیر نظامی،اما ترس از حزب الله اغلب مخالفانش مانند دروزی ها و رهبرشان «ولید جنبلاط»، که به دلیل جنگ های دلاورانه‌شان معروف هستند، را واداشته است تا از حزب الله پیروی کنند.

حزب الله (حزب خدا) و پشتیبانانشان در تهران، هرگز قصد نداشتن که این نقش را برای این گروه بازی کنند اما از زمان خروج نیروهای سوری از لبنان در سال ۲۰۰۵، حزب الله رهبر بی چون چرای این کشور شده است- و با استبداد ثبات هم می آید حتی اگر شکننده باشد.

سناریوی سال ۲۰۰۵ که قدرت بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در لبنان را به خاتمه رساند، اینبار در سوریه تکرار می شود. هر چه اسد ضعیف‌تر می شود، تهران بیشتر به مبارزان حزب الله برای نجات دیکتاتور سوریه امید می بندد.

به این ترتیب، قدرت حزب الله به نوعی به نفرین لبنان تبدیل شده است. از سویی، قدرت آنها کمک می کنند که جناح های رقیب مجبور شوند تا زیر بار آنچه حزب الله می خواهد بروند و ثبات کشور را حفظ کنند. از طرف دیگر، قدرت حزب آن را به باتلاق سوریه می کشد- و با آن جناح‌های دیگر لبنان هم به زیر کشیده می شوند. هر چه دخالت حزب الله در جنگ اسد طولانی شود، نفرت بیشتری را در بین طرفداران لبنانی‌اش پدید می آورد، به ویژه بین کسانیکه قربانی نفوذ بلند مدت خاندان اسد در لبنان شده بودند.

بنابراین آیا حزب الله می تواند لبنان را مورد حمایت قرار دهد یا اینکه در حمایت از اسد، جنگ سوریه را به لبنان نزدیک می کند؟ پاسخ این پرسش این است که سرنوشت لبنان به سوریه بستگی دارد. رژیم اسد به ایران به عنوان یک متحد و از سوی دیگر حامی جهان شیعه نگاه می کند و مخالفانش را به عنوان مدافعان سنی های مسلمان می نگرد. طولانی شدن درگیری بین اسد و مخالفانش باعث تحریک شیعیان و سنی های لبنانی خواهد شد و ریسک کشده شدن درگیری های سوریبه لبنان بالاتر می رود.

با وجود همه اینها، اسد همچنان فکر می کند می تواند با ماشین جنگ در راس بنشیند و مخالفان مسلح خود را با اراده خودش شکست دهد.

رهبری حزب الله، با جنگی، که در طول جنگ با اسرائیل آبدیده شده و در جهان پرتلاطم لبنان شکل گرفته است، در تصمیم گیری هایش واقع گرایانه تر از اسد عمل کنند. به نظر می رسد رهبر حزب الله از کاستی های خود آگاه است و می داند که آنها نمی توانند همیشه همه لبنان را به مبارزه بطلبد.

به موازات آن که حزب الله به نفع اسد وارد مبارزه شده است، از دولت رسمی لبنان، که عمدتا از افراد با سابقه تشکیل شده است، هم اطمینان حاصل کرده است که اعلام بی طرفی بکنند- که البته می توان چنین موضعی را به راحتی به چالش کشید. ایران، به نوبه خود بر این باور است که حزب الله با ارزش ترین سرمایه‌اش است. حکومت تهران سعی در نجات اسد دارد و در عین وقف به این موضوع است که امکان از دست دادن حزب الله و اسد با هم وجود خواهد داشت.

این امکان هم وجود دارد که ایران وقتی که متوجه شود اسد همه جوره شکست خورده است،از دست از او بکشد. گزارش ها از واشینگتن حاکی از آن است که تهران به مرحله ای رسیده است خواهان انجام معامله ای در ارتباط با سوریه است تا بعد از سقوط اسد بتواند همچنان منافع خود را حفظ کند.

اگر دنیا و تهران بر سر اسد معامله کند، حزب الله در راس لبنان باقی خواهد ماند تا آرامش و ثبات نسبی را در کشور تضمین کند. اگر معامله ای بین ایران و قدرت ها جوش نخورد، حزب الله می بایست تلاش کند نتیجه جنگ سوریه را به نفع تهران تغییر دهد که خود می تواند خطری برای ایجاد جنگ داخلی در لبنان باشد و آشفتگی های لبنان را افزایش دهد.