رژیم ایران همواره در برخورد با بحرانهای خود بر توان ذاتی خویش تأکید میگذاشت و برای برون رفت از مشکلات فراوانی که مشارکت مستقیم و غیرمستقیم (خواه استراتژیک خواه تاکتیکی) در منطقه برای آن به وجود میآورد از ماهیت سیاسی و عقیدتی رژیم کمک میگرفت تا ضررهای فعالیتهای خود در منطقه را کاهش دهد. همه این مشارکتها این هدف را دنبال میکرد که ویژگی انقلابی این رژیم را حفظ نماید.
مشاهده میکنیم که این نظام در همه پیشامدهای سیاسی و اقتصادی سختی که از سال ۱۳۵۷ گریبانگیر آن شده منش خاصی را در پیش گرفت که نام آن را «شکیبایی استراتژیک» نهاد. هدف این منش به دست آوردن وقت لازم بود که در آن تهران بتواند تحریمهای صورت گرفته بر علیه خود را که تنها هدفش اصلاح تعامل بینالمللی رژیم بود، هضم کند. اما در همه این رخدادها و شکیبایی سیاسی و غیره، هیج گاه رهبران ایران به این نتیجه نرسیدند که شاید ضروری باشد در رفتار خود تجدید نظر کنند. این مسئله ناشی از آن است که رفتار این نظام با ماهیت آن ارتباط ناگسستنی دارد و در واقع این رفتار از رحم ماهیت چنین نظام زاده میشود. در نتیجه این ارتباط ساختاری میان رفتار و ماهیت نظام نباید انتظار تغییر در رفتار آن داشت و تحریمهای نوامبر نمیتواند منجر به بروز رفتار متفاوتی از این نظام گردد. بدین ترتیب رژیم ایران هماکنون خود را برای ورود به یک دوره طولانی مقاومت برای پاسداری از بقا و نگرشهای خود آماده میسازد. این مسئله در سخنان رئیسجمهور ایران حسن روحانی به وضوح قابل مشاهده بود. او دربارهٔ شروع دور دوم تحریمها چنین بیان کرد که «ما در حالت جنگ به سر میبریم و درگیر یک جنگ اقتصادی هستیم. ما در برابر یک دشمن سلطه گر ایستادیم و باید صبر و شکیبایی از خود نشان دهیم». او اضافه کرد که «آمریکا باید بداند نمیتواند با زبان زور با ایران سخن بگوید. ما در برابر هر گونه فشاری آمادگی ایستادگی داریم». این طرز نگرش حاصل دیدگاههای رهبر ایران آقای علی خامنه ای است که در همه سخنرانیهای خود بر آن تأکید میکند و نام آن را «اقتصاد مقاومتی» گذاشتهاست.
در سیاست شکیبایی پیش گفته پیشبینی میشود ایران برای مقابله با تحریمهای اقتصادی از روزنههای موجود در سیستم اجرای تحریم استفاده کند و از فرصت که واشینگتن به وسیله معافیتهای خود برای ایران گذاشته بیشترین بهره ممکن را ببرد. اضافه بر این ذخایر ارزی بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار ایران و همچنین منابع مالی حاصل از صادرات روزانه یک میلیون بشکه نفت به این رژیم امکان میدهد تا پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ شکیبایی ورزد.
ایران به انتخابات آینده آمریکا بسیار چشم دوخته و امیدوار است که با تغییر تعداد نمایندگان در دو مجلس آمریکا روزنههای در سیاستهای تحریمی اعمال شده علیه آن به وجود آید. به ویژه که ایران پیشبینی میکند که در صورت پیروزی دمکراتها بخشی از تحریمها برداشته شود زیرا به مردم ایران و نه نظام سیاسی ایران ضربه میزند.
به هر حال روشن است که سیاست پیش روی ایران سیاست شکیبایی است به این امید که اکثریت کنگره به دست دمکراتها افتد. اما چنانکه اکثریت مجلس به جمهوری خواهان تعلق گیرد در این صورت ایستادگی و شکیبایی ایران تا حدودی غیرممکن میشود و این کشور در برابر تحریمها نمیتواند ایتسادگی کند.
در فولکلور روسی مقوله ای وجود دارد به این مضمون: «اگر کسی زیر بیست سالگی به چپگرایی متمایل نشد حتماً باید به قلب او شک کرد اما اگرکسی از چهل سالگی بگذرد و چپگرا باقی بماند در این صورت باید به عقل او شک کرد». انقلاب ایران اینک چهار دهه پشت سر گذاشته و در میان آنچه میخواهد و آنچه امکان تحقق دارد سرگردان شدهاست: زمان برای آن میگذرد و در فوریه سال آینده در برابر یک آزمون برای سنجش میزان عقل خویش قرار میگیرد.