ایران به عنوان کشوری که با توجه به سیاست موازنه منفی دکتر مصدق ، از زمره کشورهایی بود که جرقه های اولیه شکل گیری جنبش عدم تعهد را زد، در سال ۱۹۷۹ پس از پبروزی انقلاب به جنبش عدم تعهد پیوست و با شعار نه شرقی – نه غربی خود در سالهای پس از انقلاب با حضور فعالش، یشترین همسویی را با اهداف و شعارهای جنبش داشته است.
اجلاس شانزدهم،اولین اجلاس عدم تعهد پس از تحولات مهمی است که به تغییرات گسترده در سطح سران تعدادی از کشورهای عضو از جمله مصر، تونس، لیبی و یمن منجر شد؛ اولین اجلاسی است که مواجه با مسایل مهمی همچون جنگ داخلی در سوریه است؛ اولین نشستی است که تعدادی از اعضای آن با آشکار شدن تشدید بحران مشروعیت داخلی متاثر از بهار عربی مواجهند؛ اولین اجلاسی است که یک کشور تحریم شده ریاست آن را برای مدت سه سال برعهده می گیرد.اهمیت این اتفاقات به گونه ایست که به نظر می رسد رویدادهای کشورهای عضو عدم تعهد بعد از گذشت بیش از پنجاه سال از تاسیس این جنبش، تاحدودی اجلاس شانزدهم را تحت الشعاع قرار داده است.
جدای از مصوبات و توافقاتی که در بیانیه نهایی اجلاس مشخص خواهد شد، برخی نشانه های اهمیت اجلاس شانزدهم را برای بازیگران داخلی و بین المللی اعم از موافق یا مخالف دولت ایران، می توان چنین برشمرد:
اول: این اهمیت را می توان از میزان واکنشهای موافق و مخالف نسبت به آن ارزیابی نمود. برگزاری اجلاس عدم تعهد در تهران با واکنش های مختلفی در رسانه های داخلی و بین المللی اعم از موافق، منتقد یا بی طرف و حرفه ای مواجه شده است.درحالیکه تعطیلی پنج روزه شهر تهران و ضررهای اقتصادی ناشی از این تعطیلی، هزینه های کلان برگزاری این اجلاس ، فضای امنیتی و شبه نظامی حاکم بر تهران محور مشترک اخبار و گزارشهای رسانه های فارسی زبان بین المللی و رسانه های اپوزیسیون دولت ایران به حساب می آیند، متقابلا رسانه های دولتی و تعدادی از رسانه های بین المللی و منطقه ای، موفقیت ایران در برگزاری اجلاس در شرایطی که به دلیل سیاستهای امریکا و کشورهای غربی، ایران قرار بوده بخاطر تحریم، در انزوای بین المللی باشد مورد توجه قرار گرفته و حضور هیاتهایی از صد و هجده کشور و سازمان در ایران را نشانه شکست سیاستهای امریکا و متحدین غربی اش در قبال ایران و به چالش کشیدن نفوذ آمریکا و غرب در جهان تلقی کرده اند و با پوشش گسترده حضور شرکت کنندگان در تلاش برآمدند به جهان نشان دهند که ایران منزوی نشده است .
دوم: گروههای مخالف دولت ایران درصدد برآمدند از فضای پیش آمده برای پیشبرد اهداف خود بهره برداری کنند. از نامه نگاری جمعی از فعالان سیاسی و مدنی و رسانه های طرفدار جنبش سبز به روسای هیات های شرکت کننده و دبیرکل سازمان ملل، بان کی مون برای ملاقات با آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و سایر زندانیان سیاسی و اعتراض به نقض حقوق بشر گرفته تا اعلام الله اکبر در شبهای برگزاری اجلاس برای معطوف کردن توجه شرکت کنندگان به لایه های پنهان اعتراضی جامعه ایران. به باور مخالفین حکومت ایران، در شرایطی که دولت ایران به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل اجازه ورود به ایران برای پی گیری موارد نقض حقوق بشر را نداد، سفر دبیرکل سازمان ملل و برخی چهره های بین المللی و منطقه ای به ایران می تواند زمینه ای برای افشای مصادیق نقض حقوق بشر در ایران و بهبود اوضاع زندانیان سیاسی باشد.
سوم: دولت ایران ریاست دوره ای اجلاس عدم تعهد را فرصتی طلایی در میانه فشارهای فزاینده بین المللی برای پی گیری اهداف خود در پیشبرد سیاستهای هسته ایش، حل مسایل منطقه ای همچون جنگ داخلی در کشور متحدش سوریه ، تهدیدات نظامی اسراییل نسبت به خود و مقابله با سیاستهای تحریمی امریکا و متحدینش می داند. بر این اساس، ایران سعی می کند ازین فرصت تاریخی در برابر فشارهای غرب استفاده کرده و دوره ای جدید را برای به چالش کشیدن سیاست های آمریکا و متحدینش و خروج از انزوا ایجاد کند .بسیاری همچون نوام چامسکی معتقدند برگزاری این اجلاس در ایران به جایگاه و پرستیژ بین المللی این کشور کمک می کند. ضمن اینکه برگزاری اجلاسی بدون حاشیه در این سطح می تواند نشانه اقتدار و توفیق دولت میزبان باشد، می تواند جاذبه های اقتصادی، توریستی و فرهنگی آن را برای میهمانها از نزدیک فراهم سازد ودر شکستن فضای تحریم و انزوا نقش مهمی ایفا کند.
چهارم: حضور بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد ، نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب، اکمل الدین احسان اوغلو، دبیرکل سازمان همکاری اسلامی از نکات مثبت اجلاس تهران است. البته شرکت محمد مرسی رئیس جمهور جدید مصر هم برای انتقال ریاست دوره ای اجلاس پس از اما و اگرهای فراوان پرمعناست. هرچند این حضور چهار ساعته از طرف سخنگوی مرسی صرفا در راستای واگذاری ریاست اجلاس با تاکید تمام اعلام شد و خود مرسی نیز بر این امر صحه گذاشت و محدود کردن ساعات حضور به حداقل ممکن نیز نشانه سختی راه پیش رو برای از سرگیری روابط طرفین است، ولی نفس حضور رییس جمهوری که رابطه سیاسی اش با ایران برای بیش از سه دهه قطع بوده، ولو چهار ساعت، نشانه ای مثبت است که از آن نمی شود بی توجه و براحتی عبور کرد. البته نمی توان نسبت به عدم حضور برخی سران عضو عدم تعهد در اجلاس تهران نیز بی توجه گذشت.
پنجم: جنبش عدم تعهد دومین نهاد بزرگ بین المللی پس از سازمان ملل متحد و بزرگترین بلوک رأی دهنده سازمان ملل محسوب می شود. به این ترتیب با استفاده از ظرفیت آرای صد و هجده کشور عضو عدم تعهد، با برنامه ریزی دقیق هم می توان برای اصلاح ساختارسازمان ملل برنامه ریزی کرد و هم به اصلاح ساختار جنبش عدم تعهد چشم دوخت..با توجه به شرایط خاص فعلی ایران، این کشور مجدانه تلاش می کند جنبش عدم تعهد را به روند تاریخی اش بازگرداند و با احیا و بازسازی آن، جنبش را به وزنه ای در مناسبات جهانی تبدیل کند. ضمن اینکه سالهاست ایران بدنبال اصلاح ساختار سازمان ملل است و به نظر می آید ریاست غیر متعهدها این ظرفیت را در پیش روی اعضای جنبش به ریاست ایران گشوده است. البته این امر منوط به این است که ایران در اجلاس تهران مواضع منطقی اتخاذ کند و بدور از برخی سیاستهای تحریک کننده برنامه های پیش گفته را دنبال کند.
نکته مهم آنست که ایران برای موفق بودن در دوران پیش رو، باید بدور از شعارهایی که بیشتر بازخورد داخلی دارند، مدیریت جنبش عدم تعهد در سه سال آینده را با تدبیر و تدبر اعمال کند. ریاست ایران بر جنبش، باید تلاش برای ایجاد اجماع و نه تحمیل نظرات خود باشد و این امر مستلزم توان بالای دیپلماتیک ایران در تجمیع نظرات، هماهنگ سازی و حل اختلافات اعضاست. از همین رو بهره گیری از تمام توان و هنر دیپلماسی کشور از یک سو، استفاده از تجربه هایی که طی سالهای اخیر مورد تجاهل، نفی و حذف قرار گرفته و از همه مهمتر حرکت به سمت تفاهم، گفتگو و وفاق داخلی اهمیت دارد.