قاهره: حمدی عابدین
ساختار متن رمانی که صنع الله ابراهیم مینویسد از واقعیت روابط اجتماعی و ارزشها و نظام ایدئولوژیک سیاسی حاکم برآن جدا نیست. واقعیت مابهازای آن متن است که به آن ارجاع میدهد. تحولات پیوسته جامعه، اثرش را برعناصر کارادبی و بافت روابط درونیاش میگذارد. از اینجا منتقد محمد ماهر بسیونی در کتاب«تأویل روایی تحولات جامعه مصری در آثار صنع الله ابراهیم» به این نتیجه میرسد که برای نزدیک شدن به عناصر متن روایی، نباید از این نکته غافل ماند.
بسیونی برای توضیح این نظر در کتابش که چندی پیش توسط انتشارات «نوستالجیا» منتشرشد، برآن رمانهای صنع الله تمرکز کرده که ماجراهایشان در دوره تغییرات جامعه مصرزمان سادات و مبارک اتفاق میافتند.
به نظر بسیونی، صنع الله یکی از نویسندگان مصری است که منتقدان آنها را دارای پروژه کامل روایی میدانند. کسانی که سعی میکنند منبع اجتماعی و تاریخی را بی آنکه از ارزشهای زیباشناسانه روایت بکاهند، حفظ کنند. براین اساس او همیشه در حال آزمودن مستمراست. از خودش میگذرد و متنش، تاریخ اجتماعی و سیاسی را به حرف وامیدارد. او تأویل و تفسیرش از تحولات سریع و خشن بنیادهای جامعه را در شش دهه عرضه میکند.
بسیونی در مقدمه و فصلهای سه گانه کتاب تلاش دارد نوع آگاهی مسلط برنگاه صنع الله برای تماشای جهان را کشف کند. او به این اشاره میکند که نگاه ابراهیم تراژیک و رنج بنیاد است. نگاهی درضدیت با نظر منتقدان که دور محور مثبت بودن قهرمان، خوشبینی، گفتن از تهیدستان طبقه کارگرو برزگر، ستایش انقلاب و مژده آن را دادن و پیروزی حتمی تاریخی آن میچرخند. همه اینها او را به ادبیات غمگین نویسی کشاند، زمانی که کشور« بزرگترین سد را میساخت و سوسیالیزم را پی میافکند».
نویسنده در کتابش بر بررسی دو عنصر شخصیت و زبان تمرکزکرده تا از این راه اثر سهمگین آن تحولات را بر جامعه مصری و افرادش نشان دهد. او میان سه مرحله در تغییر دیگاه صنع الله نسبت به جهان، تمایز قایل است: رمان غرب گرایی جزئی« تلک الرائحه، نجمه اغسطس/آن رائحه و ستاره آگوست»، رمان غرب گرایی کامل «الجنه/بهشت» و رمان از خودبی خودشده و جامعه شیوار«ذات» و «شرف». این دیدگاهی است که در امتداد تحولات سریع در بنیادهای جامعه مصری، دچار تغییرمیشود. نویسنده با آگاهی تجسمی و حساسیت بسیار بالا در زمینه زیر و رو شدن ایدئولوژی که برافراد و لایههای جامعه سخت میگیرد، آن را توصیف کرده است. او شخصیتهای رمانهایش را از میان همین مردم انتخاب میکند تا نمونه و شمایلی نمادین باشند که به کمک شرح مسیرزندگی و سرانجام رواییشان، بنیاد جامعه مصری و تغییراتی که برآن وارد شده را تحلیل کند.
به نظر منتقد این دیدگاه مغلوب حس ثبت و آرشیو مستندات میشود. مستنداتی که به عنوان اساسیترین تکنیک چیره بر روشمندی ابداع محسوب میشوند و به وسیله آنها نمودهای اجتماعی آن را منعکس میکند و به عمق باطنشان میرود. او با استفاده قوی از ابزار روایت و جوهر تخیل، بافتی روایی درهم تنیده و پیچیده و سرشار از ارجاع به دست میدهد. از این راه میخواهد از واقعیت به شکل کلی بگوید.
با ردیابی این تحولات عمیق و سریع، صنع الله خود را درجایگاه جامعه شناس و مورخ مینشاند به گونهای که تعداد آثارش پرشمار و شبیه به تحقیقات اجتماعی میشود.