تشکیلات خودگردان فلسطین، پیش نویس قطعنامه ارتقای وضعیت فلسطین از نهاد ناظر به دولت ناظر غیرعضو را به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه داد. این درخواست در حرکتی سمبلیک ۲۹ نوامبر، ۶۵ سال پس از تصویب قطعنامه ۱۸۱ در تاریخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ برای تقسیم فلسطین به دو کشور جدای عبری و فلسطینی مطرح می شود. درحالیکه عضویت کامل در سازمان ملل باید مورد تائید شورای امنیت قرار گیرد، رسیدن به وضعیت دولت ناظر غیرعضو در سازمان ملل، مشابه وضعیتی که واتیکان برخوردارست، صرفا نیازمند تائید مجمع عمومی سازمان ملل است. فلسطینیها سال گذشته قطعنامهای به سازمان ملل ارائه کردند و در آن خواستار تغییر وضعیت خود به یک کشور مستقل فلسطینی در سازمان ملل بودند که این قطعنامه با حق وتوی آمریکا در شورای امنیت متوقف شد. البته وزیر خارجه آمریکا در واکنش به درخواست جدید دولت خودگردان فلسطین گفت: «بسیار شفاف برای رهبران فلسطین بیان کردهایم که ما مخالف تلاشهای فلسطین برای پیوستن به سازمان ملل، خارج از چارچوب مذاکرات مستقیم هستیم. راهحل دو کشور که خواسته مردم فلسطین را برآورده کند، از بیتالمقدس و رامالله میگذرد، نه از نیویورک.»
وضعیت دولت ناظر، به فلسطینیها اجازه پیوستن به دیگر نهادهای وابسته به سازمان ملل و همچنین دیوان بین المللی کیفری را میدهد . فلسطینیها میتوانند ازین پس شکایات خود را علیه اشغالگری اسرائیل و جنایاتی که مرتکب می شود را رسما به نهادهای ذیربط بین المللی ارائه دهند. این موضوع نه فقط موجب نگرانی اسراییل، بلکه باعث نگرانی برخی متحدین غربی اسراییل شده است.
پیش ازین سخنگوی وزارت امور خارجه اسرائیل ابراز نگرانی کرده بود اگر فلسطین به عنوان یک کشور غیرعضو سازمان ملل متحد شناخته شود، از دادگاه بین المللی کیفری بخواهد برای حلوفصل اختلافاتش با اسرائیل و حضور آن در کرانه باختری و قدس شرقی وارد عمل شود.
بر اساس طرح پیشنهادی عباس، فلسطینی ها عملا از سرزمین های اشغال شده در سال ۱۹۴۸ چشم پوشی می کنند و مرزهای ۱۹۶۷ را به رسمیت می شناسند. ریاض منصورنماینده فلسطین در سازمان ملل گفت هدف از این تصمیم فلسطین ایجاد شرایط مناسب برای پایان بخشیدن به اشغالگری اسرائیل و تشکیل کشور مستقل فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ به پایتختی قدس شرقی است.
عباس؛ مرزهای فلسطین و حق بازگشت فلسطینیان
چندی پیش محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان در گفتگو با بخش خبری تلویزیون اسراییل، با تاکید بر اینکه تا زمانی که وی بر مسند قدرت باشد اجازه نخواهد داد انتفاضه سوم در این سرزمین شکل بگیرد، در پاسخ به این سئوال که آیا خواهان بازگشت به صفد در منطقه الجلیل (زادگاهش) است، گفت:”یک بار صفد را دیده ام ؛ من فقط حق دیدن آن را دارم نه حق زندگی کردن درآن. به نظر من فلسطین درحال حاضر محدود به اراضی سال ۱۹۶۷ است و قدس شرقی مرکز آن به شمار می آید و غزه و کرانه باختری نیز داخل در سرزمین فلسطین هستند اما بقیه قسمت ها متعلق به اسرائیل است و این وضعیت کنونی تا ابد ادامه خواهد داشت. من هم پناهنده ام اما در رام الله زندگی می کنم”.
این اظهارات با مخالفت و خشم محافل مختلف سیاسی و مردمی فلسطین درباره حق بازگشت آوارگان فلسطینی مواجه شد، به گونه ای که بسیاری آن را خیانت به مسئله فلسطین، حقوق مشروع مردم فلسطین دانستند، مجلس قانونگذاری فلسطین خواهان کناره گیری عباس به خاطر این اظهارات و کوتاهی او در مسئله حق بازگشت فلسطینیان شد .
در آن مقطع، حماس یکی از شدیدترین مواضع خود را علیه اظهارات عباس اتخاذ کرد. اسماعیل هنیه، نخستوزیر دولت حماس در غزه ضمن انتقاد از مواضع رئیس تشکیلات خودگردان در قبال حقوق ملت فلسطین گفت: ابومازن اشتباه بزرگی مرتکب شده و حق شش میلیون آواره فلسطینی را نادیده گرفته است…هیچ کس حق ندارد از یک وجب خاک اراضی فلسطین چشمپوشی کند.”
ابومازن در سخنان خود، عملا جعرافیای فلسطین را به مرزهای نوار غزه و کرانه غربی محدود کرد. این موضعگیری از نگاه بسیاری از فلسطینی ها به منزله چشم پوشی از حقوق مسلم فلسطینی هایی بود که جامعه بین الملل بر اساس قطعنامه ۱۹۴ آن را به رسمیت شناخته بود.
سازمان ملل درباره حق بازگشت و تعیین سرنوشت چهارده قطعنامه صادر کرده و در آنها بخصوص در قطعنامه ۱۹۴ بر حق بازگشت آوارگان به فلسطین و تشکیل کمیته ای برای دادن گزارش به سازمان ملل در این خصوص و درباره پایبندی به آتش بس و عدم هتک حرمت به مقدسات در قدس شریف تاکید کرده است.
حماس؛ موافق یا مخالف؟
هرچند حرف و حدیث در مورد اختلافات داخلی حماس تازگی ندارد، ولی قرینه های موجود در رابطه با اختلاف درون این جنبش را می توان در قبال طرح پیشنهادی محمودعباس با توجه به دامنه وسیع اظهارات و مواضع متفاوت چهره های شاخص حماس در داخل و خارج بعینه دید.
«خالد مشعل»، رییس دفتر سیاسی حماس با اعلام حمایت جنبشهای اسلامی از طرح ارتقای جایگاه فلسطین، تصریح کرد: به این طرح باید از جنبه ملی نگریست زیرا جزو حقوق لاینفک ملت فلسطین به شمار میرود. او در گفتگوی تلفنی با رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، موافقت خود را با عضویت غیر رسمی فلسطین در سازمان ملل متحد اعلام کرده، گفته بود درخواست عضویت غیر رسمی فلسطین در سازمان ملل متحد باید در چارچوب یک دیدگاه و استراتژی ملی صورت گیرد، راهبردی که حافظ اهداف و آرمانهای ملت فلسطین باشد.
مشعل با اعلام اینکه آشتی سیاسی یک ضرروت است و این هدف پس از پیروزی مردم غزه در جنگ هشت روزه اخیر با اسرائیل باید در فضایی مثبت تحقق یابد، تاکید کرد که برادران مصری برای برگزاری دور جدید نشستهای آشتی آماده میشوند تا پس از آن قدمهای بعدی برای اتمام دودستگی و ساماندهی اوضاع داخلی فلسطین از طریق پایان دادن به مشکلات و تنشهای امنیتی داخلی، یکی کردن دولت و قدرت، برگزاری انتخابات و بازسازی سازمان آزادیبخش فلسطین برداشته شود.
«محمود عباس» هم با اظهار امیدواری بر اینکه در پی رأی مثبت کشورها به این پیشنهاد، شاهد آشتی میان فتح و حماس باشد، قول داده پس از بازگشت از سازمان ملل اقدامات لازم برای ایجاد وحدت ملی را با شتاب بیشتری دنبال کند.
از طرف دیگر، موسی ابومرزوق، معاون رئیس دفتر سیاسی حماس هم در صفحه “فیسبوک”خود نوشت: دو گام در مقابل محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین قرار دارد که اگر به آنها عمل کند، امید بسیاری به مردم فلسطین برای تحقق آشتی ملی میدهد. اول عبارت است از دعوت محمود عباس از مرجعیت ملی موقت برای تشکیل جلسه و قرار دادن برگزاری انتخابات پارلمان در دستور کار خود به منظور زمینه سازی برای ایجاد مرجعیت و برنامههای ملی یکپارچه. دوم ازسرگیری فعالیتهای شورای قانونگذاری فلسطین و تشکیل جلسه این شورا و تلاش در راستای آزادی اسیران فلسطینی.
البته این نگاه مثبت در بین دیگر رهبران حماس بخصوس رهبران مقیم داخل وجود ندارد. هرچند بر اساس یک خبر منتشره در اسکای نیوزعربی که در دیگر رسانه ها انعکاسی نداشت، هنیه از تلاشهای ابومازن برای عضویت غیررسمی در سازمان ملل استقبال کرده، در پی حمایت مشعل از طرح عباس، محمود الزهار از رهبران حماس از این اقدام انتقاد کرد و گفت: “عباس نماینده همه فلسطینی ها نیست”.
“صلاح البردویل”، از دیگرچهره های شاخص حماس نیز گفت: جنبش حماس با عباس در مراجعه به سازمان ملل برای عضویت در این سازمان همگام نخواهد بود، چرا که محمود عباس در این خصوص از حماس مشورت نگرفت و وی با حمایت کشورهای عربی به سازمان ملل میرود. حماس معتقد است که یکپارچه ساختن جبهه فلسطینیها در خصوص برنامههای ملی در درجه بالاتری از مراجعه به سازمان ملل قرار دارد.
“ایمن دراغمه ” نماینده حماس در مجلس قانونگذاری فلسطین علت اختلاف نظر میان سران جنبش حماس درباره طرح محمود عباس برای به رسمیت شناختن فلسطین در محدوده مرزهای ۱۹۶۷ و ارتقای جایگاه فلسطین در این سازمان به عضو ناظر را نبود نقطه نظر مشترک و توافق کلی میان فلسطینیان دانست و گفت: تصمیم محمود عباس با توافق کلی فلسطینی ها حاصل نشده است… ما خواستار رهبری واحد برای فلسطین هستیم تا بتواند نماینده همه گروه های فلسطینی باشد و اوضاع را سامان دهد.
“عزت الرشق” عضو دفتر سیاسی جنبش حماس هم اعلام کرد: ما از ارتقای جایگاه فلسطین در سازمان ملل حمایت و استقبال می کنیم، اما حاضر نیستیم که حتی از یک وجب از خاک سرزمین فلسطین از “بحر تا نهر” چشم پوشی کنیم. طرح عباس برای به رسمیت شناختن مرزهای سال ۱۹۶۷ و چشم پوشی از دیگر مناطق با سیاست ما مغایرت دارد.
به نظر می رسد عدم صدور بیانیه رسمی از سوی حماس در این رابطه و محدود کردن موضع به بیان خبر تماس تلفنی مشعل با عباس در سایت رسمی این جنبش، به خاطر اختلافات درونی نیروهای این جنبش در رابطه با طرح پیشنهادی تشکیلات خودگردان باشد. مواضع فوق الذکر نه فقط بیانگر اختلافات در بین سران حماس پیرامون طرح پیشنهادی عباس است، بلکه نشانگر تناقض ساختاریست که حماس امروز با آن مواجهست. بعبارتی با توجه به پشتوانه فکری حماس در مخالفت با اشغالگری اسراییل، تاکید بر مبارزه و مقاومت تا بدست آوردن سرزمین های اشغالی ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ و بازگرداندن آوارگان، اهداف و شیوه های متفاوت مبارزه از تشکیلات خودگردان، رهبری حماس در خارج کشور لازمست مواضع خود را به طور روشن و صریح تبیین کند. از طرفی با توجه به اینکه موضوع آشتی ملی بین فلسطینیان در دستور کارست، باید حماس مشخصا دیدگاههای خود را در رابطه با موضوعات مورد اختلاف این جنبش با تشکیلات خودگردان فلسطین که سالها موجب نزاع بین طرفین شده را در رابطه با به رسمیت شناختن اسراییل، گفتگو با این رژیم، مبارزه برای برگرداندن سرزمین های اشغالی و بازگشت آوارگان، روشن کردن مرز میان مبارزه و تروریسم و… بیان نماید. با توجه به اظهارنظرهای اخیر خالد مشعل به نظر می رسد مواضع امروز رهبری حماس در خارج کشور متناسب با تحولات و واقعیات موجود جهان عرب، به مواضع تشکیلات خودگردان نزدیک و با رهبری حماس در داخل اراضی اشغالی درگیر دچار تناقض اساسی شده است. حمایت از تشکیل دولت در مرزهای ۱۹۶۷ به جای آزادسازی کامل سرزمین فلسطین از جمله بارزترین نمادهای این اختلاف نظر است.
برخی گروههای فلسطینی معتقدند طرح ابومازن ضمن اینکه از جهاتی در یک نگاه کوتاه مدت می تواند حاوی جنبه های مثبتی برای فلسطینی ها باشد، ولی با توجه به اینکه پیشنهاد وی سرزمین فلسطین را در مناطق کرانه باختری رود اردن و باریکه غزه محدود می کند، باب مطالبه حقوق تاریخی مردم فلسطین را مسدود می کند و اختلافات میان فلسطینی ها را دامن زند. هرچند این طرح از منظری موجب می شود گروههای مختلف فلسطینی از جمله حماس ناگزیر شوند دیدگاههای خود را بروشنی تبیین کنند.