دیدار قریب الوقوع پمپئو با نخست وزیر جدید پاکستان، آینده روابط اسلام آباد واشنگتن را نشان خواهد داد
اسلام آباد: عمر فاروق
دو موضع گیری مهم که میتوانند بیشترین تأثیررا بر دیدار آینده عمران خان نخست وزیر جدید پاکستان و وزیر خارجه ایالات متحده امریکا مایک پمپئو در اسلام آباد پایتخت پاکستان بگذارد. درحقیقت این دو اظهار نظر نشان از تنش حاکم بر روابط دو متحد بزرگ سابق در جنگ با تروریسم دارد.
اولین اظهار نظر ازآن مرد شماره یک وزارت خارجه امریکاست که در گفتوگو با یکی از شبکههای امریکایی با تأکید و به شدت با بسته مالی صندوق بینالمللی پول برای نجات اقتصاد به شدت بحرانی پاکستان مخالفت کرد. بستهای که بدون آن پاکستان واقعا به سراشیبی افلاس و ناتوانی بینالمللی خواهد غلتید.
پمپئو در اظهارات صریحش گفت:” بی هیچ ملاحظهای، رفتار صندوق بینالمللی پول در این زمینه را زیر نظر خواهیم داشت. اینجا بهانهای وجود ندارد که اجازه دهیم پول مالیات از صندوق بینالمللی پول جابه جا شود به خصوص بخشی از اموال امریکایی که بخش جدایی ناپذیر تأمین منابع صندوق محسوب میشود، برای نجات کسانی که اوراق قرضه چین را دارند یا پای آنها را امضا میکنند یا به خود چین منتقل شوند”.
اظهار نظر دوم به صورت توئیت در صفحه عمران خان نخست وزیر جدید پاکستان عنوان شد. عمران خان در توئیتر حمایت کامل خود از رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه اعلام کرد. اخیرا روابط ترکیه و واشنگتن وارد تنش بالایی شده است.
خان در توئیت اخیرش به رئیس جمهوری و مردم ترکیه تاکید کرده که ” به نمایندگی از مردم پاکستان، دوست دارم رئیس اردوغان و مردم ترکیه بدانند که ما دعا گویشان هستیم تا این مرحله از تهدیدهای سخت اقتصادی را با موفقیت پشت سربگذارند، همان طور که پیش از این در تاریخ شکوهمند کشورشان سختیهایی را سپری کردهاند”.
خان خیلی مواظب بود در این توئیت نامی از ایالت متحده نیاورد اما هرکسی که رویدادها را دنبال میکند میداند معنی ضمنی این پیام این است: حمایت کامل پاکستان از ترکیه در مواجهه با ایالات متحده.
دشمنی ذاتی که این دو اظهار نظر از آن پرده برمیدارند، خبر از تنشهای عمیق کنونی میدهد که از زمان برسرکار آمدن دونالد ترامپ بر روابط پاکستان و امریکا سایه انداخته است.
حمایت خان در گذشته از حرکت طالبان و مخالفت شدیدش با سیاستهای ایالات متحده در منطقه که برای رسیدن به اهداف استراتژیکش از نیروی نظامی صرف استفاده میکند، او را از هستههای تصمیم گیری در پایتخت امریکا دور کرد.
عجیب نیست تعارفهایی که واشنگتن پس از پیروزیاش در کسب مقام نخست وزیری نتواند احساس کینه سیاست سازان واشنگتن در برابر دولت جدید پاکستان را پنهان کند. آن هم وقتی که وزیر خارجه امریکا از اجرایی کردن طرح صندوق بینالمللی پول برای نجات مالی پاکستان ابراز ناخشنودی کرد.
به نظر میرسد پشت این سیاست علنی جنبه دیگری هم وجود دارد؛ نخست وزیر پاکستان و دولت جدیدش به زودی به قطعه پازلی در تصویر بزرگ و تکه تکه شده آن منطقه بدل میشوند.
برخی کارشناسان امنیتی و دفاعی در اسلام آباد ادعا میکنند، یکی از دلایلی که عمران خان خودش را ساکن خانه نخست وزیر پاکستان میدید، ریشه پشتونی او بود. ساختار نظامی پاکستان به ادعای آنها پس از درهم شکستن هیبت گروههای مسلح پشتون یعنی حرکت طالبان، برای تسلط بر ناآرامیها و آشوبهای روبه رشد مناطق پشتون نشین، نیاز شدیدی به نخست وزیر پشتون داشت. این امر کاملا با خواسته امریکا همخوانی دارد که پاکستان نقش او را در جذب حرکت طالبان در افغانستان به سمت میز مذاکراه بازی کند.
در سطح محلی نیز نفوذ شخصیت عمران خان و جایگاه مردمیاش در توده پشتونها و نفوذ دستگاههای نظامی پاکستان بر حرکت طالبان افغانستان، اهمیت استراتژیک دارد. این دو اصل مهم میتوانند در خدمت تلاشهای امریکا برای پایان دادن به موج خشونت در افغانستان با استفاده از ابزار غیر نظامی باشند.
از مدت نه چندان زیاد، علیرغم تغییر جزئی در نشانههای راولپندی و اسلام آباد در خصوص روابط با واشنگتن، مشخص شده ارتش پاکستان تصمیم گرفته از دایره امریکا کاملا فاصله بگیرد.
برخی شخصیتهای ذینفوذ میگویند، دوری کامل از واشنگتن نمیتواند مشکلات سیاست خارجه پاکستان را حل کند. در همین حال دستگاه دیپلماسی پاکستان براین باور است که آثار منفی سیاستهای خصمانه هند که پس از حملههای تروریستی سال گذشته به ارتش هند در منطقه کشمیر و به قصد انزوای جهانی پاکستان شکل گرفت، نجات یافته.
و سرانجام اینکه هروقت اسلام آباد قصد داشته از کمکهای مالی بانک جهانی یا صندوق بین المللی پول کمک بگیرد، واشنگتن برای کمک به اسلام آباد همواره تشنه سیل کمکهای نقدی، درنگ نمیکرده.
به نظر میرسد گلایه اصلی پاکستان از واشنگتن ناشی از تصمیم آن کشور برای دادن نقش تأثیرگذار و استراتژیک به هند در افغانستان باشد. مسئلهای که موجب پیدایش سناریوی متناقض نسبت به پاکستان میشود، دیدگاهی که رهبران سیاسی و طراحان نظامی در اسلام آباد از زمان حمله امریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ تلاش میکردند با آن مواجهه بکنند.
یکی از کارشناسان پاکستانی که روابط نزدیکی با ساختار نظامی کشور دارد، به الشرق الاوسط گفته، در آستانه دیدار اخیر وزیر دفاع امریکا از هند، دهلی نو و واشنگتن هر دو به تفاهم رسیدهاند که نقش پررنگتری به هند در تشکیل نیروهای مسلح افغانستان داشته باشد.
برخی نیروهای آرام و خردمند در اسلام آباد براین باورند، روابط بینالمللی بازی صرف نیستند که بر صفر و صد بنا شوند. روابط استراتژیک سه جانبه در حال شکل گیری بین افغانستان و هند و ایالات متحده نمیتوانند از راه پاکستان به عنوان عقبه استفاده کنند و روابط کاری خود را توسعه بدهند.
ارتش پاکستان پیش از این نشان داده که بدون کمکهای نظامی امریکا هم میتواند راهش را ادامه دهد. برای نمونه ارتش پاکستان پس از حادثه ورود نیروهای ویژه امریکایی به مرزهای هوایی پاکستان و حمله به خانهای در ابوت آباد، کارشناسان امریکایی را که برای تربیت تشکیلات ارتش پاکستان برای مبارزه با شورش و تروریسم حضور داشتند به کشورشان برگرداند. عملیاتی که در تاریخ ۲ می سال ۲۰۱۱منجر به کشتن اسامه بن لادن، رهبر القاعده شد. البته این قطع روابط خیلی دوام نیاورد و برنامه کمکهای نظامی امریکا از سرگرفته شد.
از نظر سیاسی، نخبه حاکم در پاکستان برای حفظ سلطه خود بر ساختار قدرت در کشور به شکل وسیعی بر حمایت وزارتهای مختلف امریکایی حساب باز میکنند. این مسئله در دوره حکومت ژنرال پرویز مشرف بیشتر نمایان شد، وقتی که دیپلماتهای امریکایی آغاز به گستراندن تسلط خود بر ابزار نظام سیاسی کنونی پاکستان نمودند. در این دوره بود که دیپلماتهای امریکایی و انگلیسی نقش واسطه را بین فرماندهان نظامی و نخست وزیر متوفای پاکستان بی نظیر بوتو بازی کردند تا توافق سیاسی نه چندان محرمانه بسته شود ومقدمات بازگشت رهبر حزب مردم از تبعیدگاهش در لندن به کشورش مهیا شود. این رویداد به ازدواج میان قدرت نفوذ ساختار نظامی پاکستان و پایگاه گسترده مردمی بی نظیر بوتو توصیف شد، زنی که زیر نظر و حفاظت وزارت خارجه پاکستان بود.