از زمان تکمیل روند توافق هسته ای ایران، جمله ای از اظهارات ایرانی در قبال کشورهای منطقه به گوش می رسد که درباره ضرورت بهبود روابط، و احیای اصل همسایگی سخن می گوید… تصریحاتی از هاشمی رفسنجانی، روحانی و همچنین گفته ها و اظهاراتی از وزیر خارجه. آیا ایران تغییر می کند؟ معنای این تغییر چیست؟
پاسخ این است” آری، ایران تغییر می کند. اما آیا تغییر آن مثبت است؟ سخت است که نظام ایران را باور کرد، آن هم تنها برای این که اظهارات مثبتی بیان می کند، یا برای این که ابتکار خود در خصوص سوریه را بصورتی تشریفاتی مجدداً بازنگری کرد. بدیهی است ایران برای تغییر تلاش می کند؛ البته نه برای این که به دلیل روی کار آمدن خردمندان به دایره تصمیم گیری در تهران، و یا به دلیل بلوغ اندیشه سیاسی، بخواهد رویکرد سیاسی خود را بهبود دهد، بلکه برای نفس گیری مجدد، و ترتیب بندی اولویت ها این کار را خواهد کرد. ایران همچنین به دنبال جذب شکست های خود در منطقه و همچنین جذب شکست های متحدانش در یمن و لبنان، تا سوریه و عراق و حتی غزه است. و به طور یقین در روند تصویب توافق هسته ای با آمریکا، و به ویژه کنگره، با سختی ها و مشکلاتی مواجه است.
خواننده حتماً می پرسد : چگونه؟ در یمن، عدن آزاد شد، و قدرت کودتای حوثی های تحت حمایت ایران شکسته شد، و خالد بحاح به عدن رسید، و مقاومت مردمی یمن به پیش روی خود به دیگر شهرها ادامه می دهند. و قبل از همه این ها، قطعنامه ۲۲۱۶ از سوی شورای امنیت سازمان ملل، ویژه یمن و تحت منشور هفتم سازمان ملل، به تصویب رسیده بود. بنابراین، این یک پیروزی سیاسی و نظامی برای متحدان است. در عراق، عراقی ها اینک بر ضد «داعش» تظاهرات نمی کنند، بلکه بر ضد رژیم عراق، و به علت قطعی برق تظاهرات می کنند و این به معنای شکست مدیریتی است. پس چگونه دولت هم پیمان ایران – یعنی دولت بغداد – خواهد توانست در نبرد ضد «داعش» ایستادگی کند در حالی که نمی تواند برق را تأمین کند؟! و این همان درد و رنج مردم غزه است که ایران به خود می بالد که از آن ها پشتیبانی می کند!
در لبنان، اینک معظل انتخاب رئیس جمهور نیست، بلکه معظل کنونی جمع آوری زباله ها از خیابان های بیروت است، و این مردم را در وضعیت خشم واقعی قرار داده است، نه در وضعیت تنش سیاسی. به طوری که حزب الله قادر نیست این تراکم سلامت روانی، و نه فرقه ای و سیاسی، را بشکند! حزب الله خود از مشکل بحران سوریه نیز رنج می برد، و در معرض شکست است، آن هم با گواهی بشار اسد که اعتراف کرد از کمبود مبارزان رنج می برد و مناطق بسیاری را از دست داده است. به همین دلیل ایران به منظور حفظ آنچه که می تواند حفظ شود، مداخله کرد و ابتکار عمل خود در قبال سوریه را اصلاح کرد. به همین دلیل است که پرزیدنت اوباما اینک می گوید که ایران درک کرد که حمایت از اسد بسیار سخت شده است.
بحران ایران تا بدین جا پایان نمی یابد، و می بینیم که تهران به یک روزنامه نگاری که در یکی از مشهورترین روزنامه های یهودی در آمریکا کار می کند، ویزای بازدید از ایران، و ارسال گزارش از آن جا را می دهد، به این امید که وی بتواند یهودی های آمریکا در کنگره را برای نبرد تصویب توافق هسته ای با ایران متقاعد سازد! بنابراین ایران در عراق، یمن، سوریه، و همچنین متحدان خود سرگردان است، و در زمانی که از پیروزی «مقاومت و ممانعت» سخن می گوید، به بازدید یک روزنامه یهودی آمریکایی، ویزا می دهد، در حالی که حتی فکر نکرد که از یکی از رسانه های محترم عربی دعوت به عمل آورد، و برای نشان دادن درستی تمایل خود برای باز کردن صفحه جدیدی با کشورهای منطقه هیچ گامی عملی بر نداشت!
بنابراین آیا ایران تغییر می کند؟ بله، ولی این تغییر به علت سرگردانی و شکست خوردن طرحش در منطقه است، نه به علت مقاصد صادقانه او.