نیروهای ارتش ترکیه در میدان تقسیم در استانبول – عکس از رویترز

نیروهای ارتش ترکیه در میدان تقسیم در استانبول – عکس از رویترز

در شش دهه گذشته ۴۵۷ کودتا در جهان اتفاق افتاد که ۲۳۰ مورد از آن ها شکست خورد. اکثر این کودتا ها در کشورهای جهان سوم، و کشورهای توتالیتاریسم مانند روسیه اتفاق افتادند که دست کم یک بار با آن مقابله کردند. ثبات نظام سیاسی تنها تفاوت میان کشورهای پیشرفته و دیگر کشورها، و نگرانی اول همه مردم است.

تلاش برای انجام کودتا از سوی یک جناح نظامی در ترکیه، موجب نگرانی عمده ای شد. و چون نظام سیاسی ترکیه مسافت زیادی را به سوی تثبیت پایه های خود پیموده است، کودتا بسیار شگفتی ساز بود. شاید به این کودتا به عنوان وجود مشکلی در ساختار نظام و ایمنی دولت نگریسته شود. دو روز پیش سه احتمال وجود داشت؛ اول این که کودتاگران موفق شوند و ترکیه دوباره به دوران حکومت نظامیان بازگردد، دوم اینکه درگیری ها و هرج و مرج رخ دهد و این کشور بزرگ منطقه ای را وارد خط زلزله کند تا به عراق و سوریه و دیگران بپیوندد، و باعث افزایش خطرات بر تمامی کشورهای منطقه شود، و احتمال سوم شکست کودتا بود، که همان هم رخ داد.

هر چند بسیاری ها، ناکامی کودتا را به لطف حرکت مردمی نسبت دادند که با کودتا مخالف بودند، و با وجود این که به طور جزئی این امر درست است، اما به نظر من عامل اصلی به خود ارتش باز می گردد. اکثریت آن پشت افسران شورشی راه نیفتادند، به همین دلیل این تلاش به سرعت شکست خورد، زیرا ارتش ترکیه آنقدر بزرگ است و به اندازه ای حضور دارد که می تواند قدرت را به دست بگیرد.

احتمال این که یک افسر تانکی را در هر کجای جهان هدایت کند و نظام حکومتی و ثبات کشور و امنیت مردم را تهدید کند، امری بسیار خطرناک است. نمی توان نهاد حاکمیتی را ایمن ساخت مگر از طریق تعمیق فرهنگ احترام گذاشتن به نهادها و قانون اساسی، و ترسیم اصول رابطه بین نیروهای جامعه و مشارکت در تعادل دقیق میان سه نهاد حکومتی ، به طوری که نقش نیروهای مسلح در آن به وظایف مشخصی محدود شود، و ریاست وزارت دفاع را یک غیر نظامی به عهده بگیرد، و فرمانده کل پادشاه یا رئیس جمهور باشد.

اگر بخواهید تفاوت میان دموکراسی باستان مانند وست منیستر برتانیایی، و دموکراسی مدرن مانند آنکارا را بدانید، کافی است دو حادثه تاریخی را ما در فاصله تنها دو روز اتفاق افتاد مقایسه کنید؛ در انگلیس نخست وزیر دیوید کامرون به طور داوطلبانه استعفا می کند، و اردوغان رئیس جمهور ترکیه به زور در معرض حذف شدن قرار می گیرد.

دیوید کامرون پس از آن که اکثریت مردم انگلیس بر خلاف میل او تصمیم به جدایی از اتحادیه اروپا گرفتند، انتخاب کرد که از پست نخست وزیری کنار برود. کامرون در حالی استعفا داد که هنوز سه سال از دوره او در این پست باقی مانده بود. اعضای موافق و مخالف پارلمان به احترام او ایستادند و برای او کف زدند. اما در پایتخت ترکیه، و شهر استانبول، تانک ها وارد شدند و می خواستند اردوغان را سرنگون کنند.

ممکن است بگوییم این کودتا امتحان مهمی برای نظام ترکیه بود که نتایج مثبتی به دنبال داشت، اما وقوع چنین تلاشی به خودی خود برای کسانی که به موضوع بحران و درگیری در ترکیه علاقمند هستند امری نگران کننده می ماند. این کودتا پیامدهایی خواهد داشت که منفی یا مثبت بر آینده دولت ترکیه تأثیر خواهند گذاشت. ممکن است باعث تسریع در طرح اردوغان شود که می خواهد ترکیه را از نظام پارلمانی کنونی، که شبیه فرانسه است ،  به نظامی ریاستی ، مانند ایالات متحده، تبدیل کند. پس از نجات اردوغان و پیروزی وی، زمان برای مطرح کردن این طرح مهیا شده است، زیرا رئیس جمهور اختیارات کامل به دست می آورد و تعدد رؤسا پایان می یابد. این بخش مثبت طرح است. اما بخش منفی این است که کودتا زخم درگیری ها میان نیروهای سیاسی ترکیه را عمیق تر کند و در زمانی که کشور در مرحله خطرناکی می باشد، انتقام جویی از سر گرفته شود. ترکیه در جنگ های همزمانی درگیر است، یکی مبارزه با جدایی طلبان کرد ترکیه که مبارزه مسلحانه را از سر گرفته اند. یکی جنگ با سازمان داعش که عملیات تروریستی آن به اقتصاد، گردشگری  و ثبات کشور ضربه می زند. علاوه بر این خطرات جنگ در سوریه و درگیری های موجود در جنوب ترکیه و تخریب رابطه بین اجزای تشکیل دهنده جامعه ترکیه ادامه دارد.

پرسشی که پس از شوک ناشی از کودتا مطرح می شود این است که: آیا اردوغان هنوز هم به تکمیل پروژه آشتی که دولت وی از یک هفته پیش با روسیه و ایران و اسرائیل و نظام اسد و همچنین مصر آغاز کرد، تمایل دارد؟ نمی دانیم این کودتا چگونه بر دیدگاه اردوغان به جهان پیرامون خود، به ویژه سوریه تأثیر خواهد گذاشت.

پیامدهای کودتا با بازداشت و محاکمه افسران جناح نظامی مرتبط با کودتا به پایان نخواهد رسید، بلکه پیش بینی می کنم که بیشتر خواهد بود. آیا اردوغان تلاش برای آشتی با روس ها را متوقف می کند یا آن را تسریع می بخشد؟ شاید او توجه به مقابله با تهدیدات داخلی را در مقابل آشتی با رژیم اسد، و دو متحد ایرانی و روسی آن انتخاب کند. در چنین حالتی کودتا در تغییر اردوغان شکست خورده و موفق به تغییر سیاست وی شده است. یا این که ممکن است او برای تقویت جایگاه منطقه ای ، که منجر به تقویت جایگاه داخلی نیز می شود سطح رویارویی در سوریه را افزایش دهد. در هر حال روزهای آینده همه چیز را روشن خواهد کرد.