
عید نوروز و هزینه های خرید های سال نو-شرق پارسی
مشکلات اقتصادی چیزی نیست که با روز و ماه خاص تغییر بکند، اما این یک واقعیت است که اوضاع، یک روزهایی از سال بدتر به نظر می رسد. حوالی نوروز، خرج و مخارج چند برابر میشود و فقر چهره خشن خود را بیشتر نشان میدهد.
نوروز و جشن سال نوی ایرانیها مثل هر جشن دیگری در هرکجای جهان با آیینهایی همراه است که برگزار کردن آنها گران تمام میشود. از خرید رخت و لباس نو گرفته تا هدیه برای کوچکترها و بزرگترها تا خانهتکانی، تهیه سورو سات پذیرایی از مهمانان. برای خوردن غذای مخصوص عید یا همان سبزی پلو ماهی، باید سرکیسه را شل کرد و دسته بزرگی اسکناس برای خرید میوه و آجیل و شیرینی کنار گذاشت.
مبلغ پاداش پایان سال ۹۲ کارمندان ایرانی، ۴۰۲ هزار و ۵۰۰ تومان بوده است. حداقل و حداکثر عیدی کارگران و مشمولان قانون کار هم در ۱۵ سال اخیر براساس فرمولی تعیین شده که از سوی مجلس این کشور تصویب و اجرا شده است. دو برابر حداقل حقوق و حداکثر سه برابر آن به شرطی که از مصوبه قانون کار بیشتر نشود، برای تعیین میزان عیدی پایان سال کارگران و مشمولان قانون کار در نظر گرفته میشود.
بر همین اساس، با توجه به حداقل دستمزد ۴۸۷ هزار و ۱۲۵ تومان تومانی سال ۹۲، حداقل عیدی پایان سال کارگران مشمولان قانون کار حداقل ۹۷۴ هزار و ۲۵۰ تومان و و حداکثر یک میلیون و ۴۶۱ هزار و ۳۷۵ تومان بوده است.

عید نوروز و هزینه های خرید های سال نو-شرق پارسی
خبرگزاریهای مختلف سال گذشته از کاهش ۷۰ درصدی قدرت خرید کارگران خبر دادند و مرکز آمار ایران هم اعلام کرد هزینه یک خانوار چهار نفره به یک میلیون و ۸۰۰ هزارتومان رسیده است. چندی قبل هم عمادالدین باقی در اظهارنظری گفت که دستمزد کنونی کارگران۴۸۷ هزار تومان، نه زیر خط فقر که زیر خط مرگ است. به نظر عمادالدین باقی بیشتر مقامات به دلیل برخورداری از فرصتهای رانتی، قدرت درک زخمهای عمیق ناشی از فقر در جامعه ایران را ندارند. یکی از زمانهایی که این زخمها بیشتر نمایان میشود، همین ایام عید است.
در فصل بهار چون کنم چون؟
هزینههای عید ثابت نیست. به دلیل نبود نظارت در آستانه عید قیمتها افزایش قابل توجهی پیدا میکنند و کیفیت کالا هم زمین تا آسمان با هم تفاوت دارد. مثلا میوه ای که در میدانهای ترهبار عرضه میشود ارزانتر و بیکیفیت تر است، یا آجیلی که در شمال تهران فروخته میشود تفاوت قیمت جدی با آجیل عرضه شده در جنوب شهر دارد. همچنین قیمت خرید آجیل به صورت جداگانه و با دیگر اقلام خشکباری نیز تفاوت نسبتا قابل ملاحظهای دارد؛ قیمت هر کیلوگرم پسته احمد آقایی درجه یک در مناطق مختلف تهران از ۳۸ تا ۴۶ هزار تومان، هر کیلوگرم پسته خام اکبری از ۴۰ تا ۴۵ هزار تومان، هر کیلوگرم بادام آمریکایی از ۴۰ تا ۴۶ هزار تومان، هر کیلوگرم فندق از ۱۸ تا ۲۲ هزار تومان، هر کیلوگرم مغز فندق از ۳۵ تا ۳۹ هزار تومان، هر کیلوگرم بادام هندی از ۴۰ تا ۴۵ هزار تومان و قیمت هر کیلوگرم تخمه کدو از ۱۷ تا ۲۳ هزار تومان است. آجیل شب عید یکی از گرانترین اقلام نوروزی است که بسیاری از خانوادههای ایرانی از آن صرف نظر میکنند.

عید نوروز و هزینه های خرید های سال نو-شرق پارسی
اما این داستان محدود به آجیل نیست. از آنجایی که گرانی گوشت و مرغ، تقاضای ماهی را در بازار ایران بالاتر برده، قیمت ماهی هم نسبت به چند ماه گذشته افزایش داشته است و هرکیلو ماهی حدود ۱۰۰۰ تومان گرانتر شده و به عنوان نمونه قیمت ماهی قزلآلا که ماهی تقاضای بیشتر مشتریها است، کیلویی ۱۲۳۰۰ تومان است. قیمت انواع دیگر ماهیها هم به این قرار اعلام شده: آمور (سفید پرورشی) ۱۲۶۵۰ تومان، فیتوفاک ۶۹۰۰ تومان، کپور پرورشی ۱۱۵۰۰ تومان و بیگهد (سر گنده) ۶۹۰۰ تومان. با این حساب، هزینه یک وعده سبزی پلو ماهی برای یک خانواده ۴ نفره حدود ۴۰ هزار تومان خواهد بود.
شیرینی هم پای ثابت پذیراییهای عید است که مسوولان وعده دادهاند افزایش قیمتی نخواهد داشت. رییس اتحادیه قنادان و شیرینیپزان ایران خبر داده که عرضه شیرینی شب عید از ۲۰ اسفند آغاز میشود و تا سال آینده (۹۳) افزایش قیمتی رخ نخواهد داد و افزایش قیمت بستگی به میزان افزایش هزینه بیمه، هزینههای جانبی، دستمزد کارگر و قیمت مواد اولیه دارد.
بنا بر اعلام رییس اتحادیه شیرینی پزان، هر کیلو شیرینی تر درجه یک ۱۰ هزار و ۵۰۰ تومان، دانمارکی ۸۰۰۰ تومان، زبان و پاپیونی ۹۰۰۰ تومان، برنجی ۹۰۰۰ تومان و کیک یزدی را ۷۰۰۰ تومان خواهد بود. یک خانواده ایرانی با رفت و آمد متوسط، دستکم ۵ کیلو شیرینی برای عید تهیه میکنند و البته این جز خرید انواع شکلات و خوراکیهای جانبی است.
عید آمد و ما قبا نداریم
در حالی که خانواده احمد، مرد ۳۲ سالهای که ده سال است برای زندگی بهتر به تهران مهاجرت کرده، توان خرید رخت و لباس نو برای عید را ندارند، عدهای هم هستند که گران ترین خریدها را برای دید و بازدیدهای نوروزی انجام میدهند. نمونهاش خانواده مهندس ب، که سالها است در بزرگترین پروژههای عمرانی فعال بوده و حالا به مناسبت سال نو، نه تنها تمام مبلمان خانه چندصد متریشان را عوض کردهاند و گرانترین لباسها را برای شبنشینیهای نوروزی خریدهاند، بلکه خود مهندس به بچهها و نوههایش کمتر از سکه طلا عیدی نمیدهد و برای همسرش سرویس جواهر گرانبهایی خریده است.
در مقابل احمد و همسرش تنها برای پسر کوچکشان خرید کردهاند: «برای پسر ۱۲ سالهام یک دست لباس خریدهام، شلوار و پیراهن و کفش. همین سه قلم شد ۲۵۰ هزار تومان. باقی پول عیدی را گذاشتم برای سفر به زادگاهمان. سالی یک بار میتوانیم سفر کنیم و آنجا هم به عنوان دایی و عمو و خاله باید به بچهها عیدی بدهیم. روی ما که تهران زندگی میکنیم خیلی حساب میکنند.»

عید نوروز و هزینه های خرید های سال نو-شرق پارسی
خانواده پرهیزی، نمونه دیگری از خانوادههای ایرانی هستند. زن و مرد هر دو کارمند بازنشسته با سه فرزند متاهل و چند نوه. خانم پرهیزی میگوید: «رفت و آمد ما زیاد است. باید به بچهها و نوهها عیدی بدهیم، برای شام و ناهار دعوتشان کنیم آن هم در حالی که روی هم یک میلیون تومان بیشتر نگرفتهایم. حقوق ماهانهمان صرف خرجهای روزانه میشود. باید با این پول عیدی به همه چیز برسیم که نمیشود. از چند ماه قبل کم کم پول کنار گذاشتهام برای عیدی بچهها، اما همان روزی که عیدی گرفتیم همه پول خرج شد در حالی که هنوز خیلی از خریدهای اصلی را نکردهایم.»
خانواده پرهیزی ساکن غرب تهران هستند و صاحبخانه، اما خانواده یوسفی نژاد، در محلهای در جنوب تهران زندگی میکنند. پدر کارگر یک کارخانه خودروسازی است با پنج فرزند. یک میلیون تومان عیدی گرفته و دو میلیون تومان هم حقوق و یارانهاش میشود: «سالها است برای بچهها لباس نمیخرم. بزرگترها خودشان کار میکنند، کوچکترها هم گذشت میکنند. با این پول هزینه شام و ناهارمان هم در نمیآید. مستاجرم و بالاخره فامیل به ما سر میزنند. آجیل خیلی معمولی و نامرغوب میخرم و میوه از ترهبار، اما همیشه آخر فروردین کم میآورم. سختترین ماه سال است.»
برای یک خانواده متوسط غیر از خریدهای معمول نوروزی، هزینههای جانبی دیگری هم هست؛ مثل هزینه خانهتکانی. کارگرهایی که از شرکتهای نظافتی به خانههای مردم میروند ساعتی ۱۲ هزار تومان دستمزد میگیرند، اما حرفهایها و مشهورها، روزی ۲۰۰ هزار تومان.
آنهایی که توان پرداخت چنین هزینههایی را ندارند، خودشان همه جا را نظافت میکنند؛ این تنها کاری است که کمتر کسی از انجامش شانه خالی میکند. به این فهرست میشود هزینه سلمانی و آرایشگاه را هم اضافه کرد. خیلیها دوست دارند دستکم در آغاز سال نو، کمی پول خرج زیباییشان کنند و آن هم با قیمتهای سرسام آور، حالا جزو هزینههای سنگین و برای عدهای تجملی به حساب میآید.

عید نوروز و هزینه های خرید های سال نو-شرق پارسی
با همه این واقعیتها خیابانهای همه جای ایران در آستانه عید شلوغ است. در مراکز خرید مردم دنبال آخرین خریدهایشان هستند. هرچند همه از مغازههای گران خرید نمیکنند، اما در این روزها همه برهکشان دارند، حتی بنگاهدارهایی که ماشینهای چندصد میلیونی میفروشند.
درکنار کسانی که برای سال نو ماشین عوض میکنند، کسانی هم هستند که از دستفروشها و تاناکوراها خرید میکنند. مریم، دختر ۲۶ ساله، مانتوی عیدش را از یک مزون خصوصی به قیمت ۲۵۰ هزار تومان خریده است، اما نفیسه، دختری که این روزها همراه مادرش برای نظافت به خانه آنها رفته، ۶۰ هزار تومان برای خرید مانتوی عیدش پرداخت کرده، از یک مانتو فروشی در خیابان جمهوری. هر دوی آنها معتقد هستند باید از این فرصت محدود شادی استفاده کرد.
چند روز بیشتر به عید نمانده و هرکسی نوروز را یک طور جشن میگیرد؛ یکی با جیب خالی و آن یکی با با میز پر از میوههای مرغوب و آجیلهای آنچنانی.

عید نوروز و هزینه های خرید های سال نو-شرق پارسی
[divider]
* تیتر و میان تیترها مصرعهایی از سروده مشهور نسیم شمال، شاعر عصر مشروطه است.