پدیداری صدای اعراب نوشته ای بسیار اصیل است که اغلب با صداهای طنین دار راویانی که خود را با قدرت، به اثبات می رسانند، برجسته و تمکین نشدنی است. این گلچین ادبی با جلب خواننده به طور کامل، کیفیت بسیار بالایی دارد و شایسته استقبال گسترده خوانندگان است.
پدیداری صدای اعراب که به طور متنی دو زبانه – عربی-انگلیسی، برگرفته از یک کارسوق فشرده ده روزه است که در جزیره سر بانی یاس در امارات متحده عربی در نوامبر ۲۰۰۹ است. داوران دو دوره اولی جوایز بین المللی برای داستان های عربی دعوت شده بودند تا از میان بیش از ۱۲۰ نویسنده ثبت شده برای داوری انتخاب کنند و گروه کوچکی از تونس، عربستان سعودی، مصر، سودان، یمن و امارات متحده عربی برای شرکت، انتخاب شدند.
این گلچین ادبی هشت قطعه ای، گرچه فقط ۱۱۹ صفحه است، در تمام موضوعاتش یعنی عشق و شهوت، خانواده های ناموفق، دیکتاتوری و فساد، خشونت و نویسندگی و هنر غنی و جسور است. بسیاری از داستان ها کیفیتی مرموز دارند که در بسیاری موارد در حس و حال بسیار خوب و ملموسی از محل مورد نظر را ایجاد کرده اند –یکی از برجسته ترین ویژگی های آن ها- درک کاملی که ممکن است خواننده را از آن دور کند، دقیقاً به خاطر این که در قلب هر چشم انداز فیزیکی دلالت کننده هایی با معانی به طور به القوه جمع، وجود دارد. احساسات، ادراک، و خاطراتی که ایجاد می کنند، بدون این که صراحتاً بیان شوند، صمیمانه و نزدیک هستند.
نثر کتاب متمایل به غزل سرایی مهار شده است. با این که برخی از نویسندگان استعاره های ثقیلی به کار برده اند، تمامشان موضوعات واقعیت فیزیکی- نور، چشم انداز، حد فاصل صورت و بدن انسان- و موضوعات معنوی بدون نادیده گرفتن دیگری و با حس مشتاقانه ای برای کنترل آن ها را می رساند. با این که نوشته اغلب شعر مانند است، مینیمالیست نیز است که آن را به یک خودکفایی می رساند که به خواننده بدون این که در مقابلش به خاک بیفتد اشاره می کند. افسون خواننده نتیجه بخش، ماهرانه، طبیعی و کامل است.
لحن این داستان ها عموماً دلتنگ کننده است ولی یاس آور نیست- حس از دست دادن، تمایل به ماندن و تنهایی وجود دارد که به این گلچین ادبی نفوذ می کند اما هرگز حس بی روح شدن که باعث اتمام مکالمه شود، ندارد. در مقابل شخصیت ها اشتیاق و توجه خواننده را جلب می کنند. برخی از داستان ها عناصری دارند که به طور قابل تشخیصی فرم عربی از واقع بینی جادویی هستند و شاید ژانر جدیدی از ادبیان عرب. به عنوان یک خواننده تقریباً غیرممکن است که طبیعت سوررئال و رویا مانند برخی از داستان ها، سبک آن ها و زیرداستان های مناطق، تصاویر و فرهنگ های عربی را تشخیص داد. گاهی اوقات چشم انداز و فرهنگ، داستان را مسحور می کنند به جای این که داستان، چشم انداز و فرهنگ را بیرون بکشد.
بعضی از داستان ها یادآور دنیاهای با فراست، خشن و توداری هستند که پل باولز در قصه های واقع شده در چشم اندازهای کویر و سایر اکوسیستم های دنیای عربش، خلق کرده است. خواندن آن ها به کرات در دنیایی که به طور همزمان هم واقعی و هم غیرواقعیست، افسون گر است و سطوح مختلفی از وجود، ابعاد گوناگونی از زمان، فضا، احساس و ادراک را به هم می آمیزند به طوری که از دیدگاهی عملی غیرممکن هستند ولی در محتوایشان نه تنها قابل قبول هستند، بلکه طبیعی بودن و باورپذیر بودنی نیز دارند که به آن ها قدرت می بخشد.
بسیاری می توانند خود را همزمان در دنیای مدرن و دنیای باستان قرار دهند –احتمالا به دلیل برتری زمان و سخت گیری و هیا آن و ساختارش که غالب ترین ویژگی این «واقعیت جادویی» منحصرا عرب است. برخی از این داستان ها –به ویژه حکایت تونسی با نام گوریل، نوشته کامل ریاحی- مستلزم چندین بار خواندن است تا بتوان متن را به طور کامل تحسین نمود.
سایر فصل های تحسین برانگیز شامل سگ آبی نوشته محمد حسن الوان است. فضای داستان در عربستان سعودی است و در مورد روابط حاد و حساس حاکم بر خانواده های مشکل دار است؛ روابط بین برادرها و خواهر ها، مادر و فرزندان، شوهر و همسرها. «از آنجایی که صحبت نمی کنیم، مجبور به گفتگوی جعلی هستیم. این یکی از تلاش های تصادفی ما برای درک و برقراری ارتباط با یک دیگر است، مطابق با تصوراتی که از هم داریم، نه آن چیزی که در واقعیت هستیم.»
سهم محمد صلاح العذب در این کتاب، فصلیست به نام مرگ موقت و یکی از جسورترین و اصلی ترین بخش هاست که در آن چشم انداز ممکن و غیرممکن، واقعی و خیالی، کاملاً در هم آمیخته اند.
سایر گزیده ها ممکن است برای خوانندگانی که با فرهنگ و تاریخ یک محل خاص آشنا نباشند، دشوار باشد، نظیر داستانی با عنوان ارواح فرانسوی نوشته منصور السویم که یک فصل از رمانی در باره سودان است. با وجود دشواری و محدودیت های ذاتی خواندن، -فقط یک فصل از رمانی طولانی تر، خواندن آن ارزش دارد، حتی با این که در برخی قسمت ها مبهم یا غیر قابل فهم است.
دو گزیده آخر قوی تر هستند. صنع من نوشته نادیا الکوکبانی، به طور زیبایی مفاهیم شهر را می رساند و نگاه هایی گذرا بر عشق و جذابیت را پیش رو می گذارد، که به ترتیب مخفی و مطمئن هستند که در آن ها عشاق و شهر هم جدا از هم و هم یکپارچه اند. سنگ مراد نوشته ناصر الظاهری، توصیفات اشیای حسی و لمسی است: سنگ و مجسمه، باغ ها و غذا، با یادگاری محجوب از اثر متقابل با انسان ها به طور مرموز و گریزان است. این قطعه یکی از خاطره انگیزترین چشم انداز های فیزیکی و عاطفی را می آفریند که مجموعه و یادگاری قدرتمندی از عطف و فصل های امیال جسمی، عاطفی و نیازهای خلاقانه است.
این نوشته که صمیمی و برجسته است، فرد و اجتماع را به طرز متفکرانه و محتاطانه ای به هم ربط می دهد ولی هرگز قابل پیش بینی یا قابل تعلیم نیست. صدای هر نویسنده ویژه و بالغ است. یکی از افتخارات بزرگ این گلچین ادبی، نحوه تلفیق صداها و سبک های مختلف است که –برخلاف تفاوتشان- یک کلیت منسجم و یکپارچه را می سازد.