شب “جمال میر صادقی” صد و پنجاه و یکمین شب از شب های مجله بخارا بود که با همکاری مؤسسه فرهنگی هنری ملت، دایره العمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و کانون فرهنگی چوک عصر پنجشنبه ۲۴ بهمن ماه ۹۲ در تهران برگزار شد.
در آغاز این نشست علی دهباشی با اشاره به این نکته که جمال میر صادقی نویسنده ای است که در طول بیش از پنج دهه با به کارگیری صناعت داستان نویسی به جایگاه خاصی در تاریخ رمان و داستان کوتاه ایران دست یافته است، گفت: “میر صادقی نه تنها نویسنده زبان فارسی است که علاوه بر استادی در رمان و داستان کوتاه متجاوز از ده جلد کتاب در زمینه هنر داستان نویسی در ابعاد کلی و جزیی آن ترجمه یا تألیف کرده است”.
جمال میر صادقی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۲ در تهران متولد شد. وی فارغ التحصیل دانشکده ادبیات و علوم انسانی از دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی است.
به گفته علی اشرف درویشیان که در این نشست شرکت کرده بود “واژه «ادبیات داستانی» از اختراعات جمال میر صادقی است که وارد ادبیات ایران شد”.
میر صادقی ۲۸ کتاب در زمینه داستان کوتاه، رمان و پژوهش ادبی منتشر کرده است. آثار میر صادقی به زبان های آلمانی، انگلیسی، ارمنی، ایتالیایی، روسی، رومانیایی، عبری، عربی، مجاری، هندو و اردو ترجمه شده اند.
تورج رهنما که در این مراسم درباره مجله سخن و میرصادقی سخنرانی کرد، اشاره کرد: “از نسلی که در مجله سخن به سردبیری شادروان دکتر پرویز ناتل خانلری بود امروز دو نفر باقی مانده اند، یکی جمال میر صادقی است و دیگری من”.
میر صادقی در بیشتر داستانهایش به وصف زندگی مردم کوچه و بازار و آداب و رسوم آنها می پردازد. توصیف محله های قدیمی تهران، مجالس عروسی، عزاداری، روضه خوانی و مانند آنها.
در این مراسم، پیام محمود دولت آبادی توسط علی دهباشی قرائت شد. در بخشی از این پیام آمده است: “داستان نویسى از نوع نوشتن جمال میر صادقى به همان نسبت آسان یابى دشوار نیز هست؛ بسیار دشوار. این که نویسنده اى بتواند از ساده ترین زندگى آدم ها، داستان هایى بنویسد که ساده و بى حادثه بنمایند، دو گونه نگاه و داورى را به خواننده وا مى گذارد”.
در ادامه این پیام آمده است : “ابتدا آن قدر ساده انگارى که ممکن است خواننده از سر آن بگذرد، اما دومین نگاه آن است که شخص دچار تامل بشود و از خود بپرسدمگر ممکن است موضوعى بدین حد ساده و گذرا موضوع یک داستان قرار بگیرد؟ بله، ممکن است؛ شرط آن که نویسنده اش جمال میرصاقى باشد”.
پس از آن نوبت به کاوه فولادی نسب رسید تا از درسهایی بگوید که از جمال میرصادقی آموخته است: “میرصادقی مدرس با میرصادقی پژوهشگر است که کاملتر می شود. این همه پژوهشی که او انجام داده و در قالب کتاب ها و مقاله ها منتشر کرده، کاری است یگانه و خدمتی بی نظیر”.
وی با اشاره به این نکته که “در جامعه ای که سنت مکتوب کردن اندیشه ها سست است و در تمام دوران حالا دیگر صدساله تعلیق میان سنت و مدرنیته اش هم کماکان فرهنگ خلق و تولید منابع مکتوب جا نیفتاده، بودن پژوهشگری مثل میرصادقی غنیمتی استثنایی است”.
از حاضران در این شب میتوان به دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، دکتر محمد رضا باطنی، دکتر ایرج پارسی نژاد ، قباد آذرآیین، دکتر سرمد قباد، اسدالله امرایی و ناشران آثار جمال میرصادقی نشر سخن( آقای علی اصغر علمی)، نشر اشاره(آقای داودی، نشر مهناز (آقای مسعود کازری) اشاره کرد.
مهدی رضایی، مدیر کانون فرهنگی چوک، سخنران بعدی شب جمال میرصادقی بود که از روز جهانی داستان کوتاه سخن گفت: “۱۴ فوریه، «روز عشاق» و درعینحال «روز جهانی داستان» است، به این ترتیب ما در یک روز دو مناسبت متفاوت را جشن میگیریم، گرچه اگر خوب نگاه کنیم نه تنها تفاوتی وجود ندارد، بلکه به هم نزدیک و مرتبط است”.
وی گفت: “بنیانگذار «روز جهانی داستان»، «ازجان کارابولوت» میگوید که روز جهانی داستان هر روز دیگری از سال هم میتوانست باشد، اما چرا ۱۴ فوریه را انتخاب کردیم؟ همه چیز با عشق آغاز می شود و ما معتقدیم عشق، زمانی معنا پیدا میکند که همه انسان ها را در بر بگیرد”.
به گفته رضایی “انسان با داستان زنده است و با داستان در آینده حضور خواهد داشت، همان طور که با داستان گذشته ها را حفظ می کند. هر انسانی داستانی دارد که در طول عمرش و حتی پس از خودش ادامه می یابد. ما با این اعتقاد، عشق و دوستی بین نویسنده، داستان و خواننده را در روز جهانی داستان جشن میگیریم”.
بعضی از آثار منتشر شده میرصادقی عبارتند از: چشم های من خسته، شب های تماشا و گل زرد، درازنای شب، این شکسته ها، داستان های منتخب، آن سوی تلهای شن، کلاغ ها و آدم ها.
نمایش فیلم مستند «چراغ ها» ساخته علی زارع از دیگر بخش های شب جمال میر صادقی بود.
در پایان دوره چهار جلدی «مسایل پاریسیه» یادداشت های علامه قزوینی که به کوشش ایرج افشار و علی محمد هنر تدوین شده از سوی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و توسط آقای افسری و مجلداتی از انتشارات مرکز دایره العمارف بزرگ اسلامی به آقای میر صادقی اهدا شد.