در پایان ژانویه هر سال شخصیتهای مهم سیاسی و مالی و تجاری و رسانهای در داووس در کوههای سوئیس گردهم میآیند. این گردهمایی در حالی برگزار میشود که ده سال از بحران اقتصادی جهان میگذرد و این بحران موضوع گفتگوی اکثریت حاضرین بود. بحرانی که آثار آن در شکست سیاستهای جهانیشدن نمایان شدهاست.
برآمدن سیاستمدارانی که به درونگرایی دعوت میکنند و بیشترشدن مطالبات ضد جهانروایی، بهعلاوه بحرانهای سیاسی در بریتانیا و ایالات متحده، باعث شده است که تردید درباره همزیستی جهانی و توان دستاندر کاران اقتصاد جهانی، در بخش خصوصی و دولتی، برای ساخت یک زیربنای اقتصادی متین، بیش از پیش شود. نام نشست اقتصادی این سال «جهانیشدن: طرح یک بافتار جهانی در دوره انقلاب صنعتی چهارم» است. این انقلاب یک انقلابی است که اینترنت و جهان اعداد که بهسرعت در حال افزایش است، آنرا بهوجود آورده است.
آیا کسانی که اینک در حال اداره نظام جهانی هستند میتوانند آنرا اصلاح کنند و این اصلاحات را برای حل بحران جهانی بهکار برند؟
البته تردیدی نیست که برخی از مدیران نهادهای سرمایهداری در ساختن یک اقتصاد عدالتمحور شکست خوردند. تغییرات زیستمحیطی نیز نیازمند برنامهریزی جدی است که در آن برای حمایت از محیط زیست وارد عمل شد. همین مسئله برخی از سیاستمداران و اقتصاددانان را بهضرورت مشارکت دادن نسل جوان ترغیب کرد. از بین این نسل جوان مشارکت ولی عهد دبی شیخ حمدان بن محمد بن راشد و ولی عهد اردن شاهزاده حسین بن عبدالله است که در کنار نخبگان جوان عرب که در تخصصهای زیادی در این نشست فعالیت میکنند، حضور دارند. در نشست سابق دافوس عربهای که در آن مشارکت داشتند حوادث تونس و مصر را پیگیری میکردند و البته هیچیک پیشبینی نمیکرد که اوضاع کنونی کشورهای عربی بدین مرحله برسد. هر چند مشارکت برخی از متخصصان و سیاستمداران سابق عرب در این نشست میتواند دستآوردهایی داشته باشد اما بهتر آن بود که برخی از رهبران عرب نیز در این نشست مشارکت میکردند.
از سویی برخی دیگر از شخصیتهای سیاسی برای اولین بار در داووس حضور مییابند که از جمله آنها رئیس جمهور برزیل بولسونارو است و برخی دیگر مانند مرکل برای آخرین بار حضور بههم میرسانند. البته پیشبینی میشود سخنرانی دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، اختصاص به جهانی شدن داشته باشد و بر ضرورت حمایت از توسعه پایدار تاکید کند.
برای این نشست اقتصادی هدف نهادهای بزرگ بینالمللی مانند سازمان ملل و بانک جهانی که تلاش میکنند دست به اصلاحاتی درون نظام خود بزنند، یک فرصت بهشمار میآید تا بتواند ایفای نقش بیشتری در این خصوص انجام دهد، و همگان را برای اجرای اصلاحات جدید دعوت کند.
باید این نکته را نیز یادآوری کرد که بزرگترین چالش رو در روی مشارکت کنندگان، شناخت بحران جهانی است که مهمترین وجوه آن فاصله مالی بزرگ میان کشورهای جهان و تبعات تغییرات زیستمحیطی است. البته نشستهایی مانند داووس نمیتواند نتایج ملموسی را، بهویژه بخاطر نبود یک تصمیم سیاسی مورد اجماع، بهبار آورد. اما همین نشست در مقابل میتواند باب اندیشه جدی و روشمند درباره وضع کنونی جهانی و اصلاحات ضروری را بگشاید.
این اندیشه باید وضع میلیونها بشر را در نظر گیرد و در کوههای زیبای آلپ، توسط تعدادی نخبه، برخی از جوانب سرنوشت آینده بشری را تحقق بخشد.