کسانی که نوشته های فلاسفه «داعش» و رهبران آن را نمی خوانند، و ویدیوهایی که سازمان پخش می کند را نمی بینند و تنها به خواندان تحلیل های ساده اکتفا می کنند، ممکن است ندانند که این سازمان ترسناک، با بسیاری دشمن است و عربستان سعودی در جایگاه اول است.
«داعش» لیست بلندی از دشمنان را در سراسر جهان دارد، مانند ایالات متحده و جدیداً روسیه، و همچنین کشورهای اروپایی، و مصر و عراق و اردن، و البته با رژیم سوریه و مخالفان سوری نیز به صورت یکسان می جنگد.
دو سال پیش این سازمان اقدام به پخش تبلیغات گسترده ای بر ضد عربستان سعودی کرد، و مجموعه ای از سخنرانی های خصمانه و موعظه های دینی تکفیری علیه حکومت صادر کرد، و اشعار و سرودهای تحریک آمیز بسیاری تألیف کرد که برخی از آن ها به شورش بر ضد حکومت تشویق می کرد. در میان صفوف «داعش» تعداد زیادی از مبارزان عربستانی وجود دارد، که آمار دقیقی درباره تعداد آن ها موجود نیست، و نگرانی همیشگی برای دولت عربستان به وجود آورده اند، زیرا ممکن است در بازگشت از عراق و سوریه به این کشور نفوذ کنند و پروژه این سازمان تروریستی، که عربستان را یکی از اهداف خود می شمارد، به اجرا در آورند.
همین امر بر دومین سازمان تروریستی، یعنی «جبهه النصره» نیز منطبق است، که تلاش دارد خود را فقط یکی از مخالفان رژیم بشار اسد معرفی کند، و هنوز طرحی بر ضد دیگر کشورهای منطقه، مانند عربستان سعودی، در دست ندارد. اما واقعیت این است و همه ما می دانیم که این سازمان در امتداد سازمان تروریستی مادر، یعنی سازمان القاعده است و پیش از این به این سازمان ابراز وفاداری کرده بود. با وجود این که با «داعش» رقابت و مبارزه می کند، با این حال به نظر می رسد اهداف مشابهی با آن دارد، چرا که خواستار برپایی نظامی است که تمامی جهان را تکفیر می کند و برای پاکسازی جهان می جنگد، و سوریه تنها اردوگاهی برای سرزمین وسیع «جهاد» به شمار می آید. مبارزان این سازمان، چه عربستانی و چه غیر عربستانی، پیش از این هم بارها عربستان سعودی را تهدید کرده بودند. به همین دلیل است که ما همیشه به اهداف دولت های منطقه ای که این سازمان را حمایت می کنند مشکوک هستیم، دلیل آن هم این است که آن ها در واقع گروهی را پشتیبانی می کنند که بزرگ ترین پروژه آن حمله به عربستان سعودی است، که برای تروریست ها سرزمین موعود و نقطه آغاز مشروعیت است.
تروریست ها در سوریه، به عنوان پایگاهی برای گردهمایی و آموزش و نقطه آغاز، با یکدیگر دیدار می کنند، درست همان گونه که افغانستان بود. در خاک آن ایده برپایی دولت اسلامی تنظیم می شود، و مشروعیت این دولت ترویج شده و اقدام به جذب بیشترین تعداد ممکن از مبارزان می شود تا از آن جا به خارج از مرزها بروند. این دو سازمان در آغاز بسیاری از مردم را فریب دادند و به آن ها فهماندند که برای مبارزه با رژیم های ستمگر در عراق و سوریه تشکیل شده اند، و از احساسات مردم خشمگین از قتل عام های وحشیانه ای که توسط این رژیم ها بر علیه شهروندان غیر مسلح انجام می شد، بهره بردند. درست همان کاری که «القاعده» در دهه گذشته با سوء استفاده از فریادهای امداد خواهی در افغانستان و عراق انجام داد. اما جنایاتی که این دو سازمان تروریستی در عراق و سوریه مرتکب شدند، باعث خلق افکار عمومی شدیداً بیزار، میان عرب ها و مسلمانان، از «داعش» و همچنین «جبهه النصره» شد، آن هم در کوتاه مدت، و بسیار سریعتر از آن چه پیش از این «القاعده» با آن مواجه شده بود، زیرا سازمان القاعده در ابتدا از تبلیغات رسانه ای و دینی حامیان برخوردار شده بود.
حتی هواداران این دو سازمان، در عربستان سعودی، جرأت بیان نظر خود را ندارند، و هر کس این کار را بکند در معرض توهین قرار می گیرد، و حتی در مواردی، نمازگزاران یکی از خطیبان را پس از آن که جرأت کرد و در یکی از مساجد عربستان سعودی به «داعش» ادای احترام کرد، از مسجد بیرون کردند. حتی آن هایی که برای مدت ها ادعاهای گروه های مسلح در غرب عراق را باور داشتند و آن ها را یکی از نیروهای ملی عراقی می دانستند که در برابر بی عدالتی و فرقه گرایی قیام کرده اند، امروز آن ها را تشخیص می دهند، همان گونه که میان سازمان های ملی که قیام کرده اند و گروه های تروریستی که هرج و مرج را در سوریه تسهیل می کنند، تفاوت قائل می شوند.
در عراق، سازمان داعش پوشش های بسیاری به تن کرد، یک بار ادعا می کرد از نیروهای عشایر مخالف است، یک بار خود را به گروه های بعثی نسبت داد، و بار دیگر ادعا کرد که یک ارتش مختلط زیر فرمان نقشبندی است. در حقیقت داعش بزرگ ترین و خطرناک ترین نیرو در عراق است، و بسیاری ها پس از آن که موصل و تعدادی از شهرهای انبار را اشغال کرد، ماهیت آن را کشف کردند. امروز داعش نه تها بغداد، بلکه مرزهای عربستان سعودی را نیز تهدید می کند.