فرش در لغت به معنای هر چیز «گستردنی» است و سابقه آن به حصیربافی و چیزی حدود ده هزارسال قبل از میلاد بازمیگردد. اما فرش به مثابه یک هنر – صنعت از دیرباز با فرهنگ و زندگی ایرانیان گره خورده است.
از –قالی «پازیریک» که در دره پازیریک سیبری کشف شده است به عنوان قدیمیترین فرش دنیا نام میبرند و از این حیث که نقوش مشهود در آن همان طرحهای هخامنشی است، آن را به سرزمین ایران و دوران پارتها و مادها نسبت میدهند.
شکوفایی قالی ایرانی یکی در دوران مغول ها و پس از آن با تاسیس مکتب «هرات» در قرن نهم –که تحولی در هنرهای تزیینی ایران ایجاد شد- دیده می شود و دیگر بار در دوران صفویان.
از طرفی از منظر زیبایی شناسی و فنون بافتی که به فرش ایران بنگریم تنوع و روشهای مختلفی را در آن شاهدیم. مثلا فرشی که در مشهد تولید میشود از نظر دار و گره با فرش تبریز و فرش تبریز با فرش کرمان متفاوت است.
همین تنوع و گسترده بودن فرهنگ فرش ایرانی و صد البته کیفت متفاوت، آن را به عنوان یک عنصر صادراتی و در زمره صادرات غیر نفتی ایران در کنار پسته، صنایع دستی، خاویار و اقلام دیگر قرار داده است که نقش قابل توجهی را در اقتصاد این کشور ایفا می کند.
همچنین صنعت قالی بافی همیشه به عنوان راه امرار معاش برای عشایر و خانوارهای روستایی ایران بوده است. به طوری که در یک خانه معمولا اکثر افراد آن خانواده و البته بیشتر زنان شغل قالی بافی داشتهاند و به همین دلیل از بزرگترین صنایع ایران به شمار می رود.
فرش نه تنها تاثیر به سزایی بر اقتصاد ایران دارد بلکه هرگونه تغییر در آن و افت و خیزهای بازرگانیاش بر شاخصهای دیگری چون اشتغال ، مهاجرت و شهرنشینی اثر میگذارد.
هر چه زمان سپری میشود از این تاثیر اقتصادی کم میشود به خصوص در سالهای اخیر صادرات فرش به شدت کاهش پیدا کرده است. دلایل بسیاری برای این کاهش صادرات و البته تولید وجود دارد که در سالهای اخیر مهمترین آن تاثیر تحریمها بوده است.
به غیر از تحریم نیز اتفاقاتی چون اشباع بازارهای خارجی، به وجود آمدن رقبای جدید و در نتیجه کاهش صادرات، بحران اقتصادی جهانی و تقلید از طرحهای ایرانی توسط کشورهای دیگر ،پایین بودن دستمزد قالیبافان و روی آوردن آنها به شغلهای دیگر و دلایلی از این دست را برای کاهش صادرات فرش دستباف بر شمردهاند.
متولیانی چون «شرکت سهامی فرش ایران» و «مرکز ملی فرش ایران» وجود دارند که در زمینه تولید و صادرات فعالیت میکنند.
«شرکت فرش ایران» در در سال ۱۳۱۴ به دستور رضاشاه پهلوی تاسیس شد. انگیزه تاسیس این شرکت برای کمک به اقتصاد نبود بلکه بیشتر به منظور حفظ و سامان هنر دیرینه ایرانیان یعنی قالیبافی تاسیس گردید.
هرچند که طولی نکشید تا به یک اتفاق بزرگ اقتصادی در آن سالهای بحبوحه بدل شود. با تاسیس این شرکت قالیبافی از قالب خانگی خودش بیرون آمد و به یک بخش تولیدی که اهمیت بسزایی در اقتصاد کشور داشت تبدیل شد.
در حدود این ۸۰ سال که این شرکت در زمینه تولید، صادرات و فروش فرش فعالیت دارد از تهیه مواد اولیه اعم از پشم شویی و ریسندگی و رنگرزی گرفته تا طراحی و تولید و صادرات فرش را خودش انجام میدهد.
در سال ۱۳۸۲ و با تاسیس «مرکز ملی فرش ایران» کلیه امور مربوط به سیاستگذاری، برنامهریزی، نظارت، حمایت و هدایت صنعت فرش و صادرات به این مرکز محول شد و «شرکت فرش ایران» به یک شرکت خصوصی تبدیل شد.
اما در خصوص صادرات فرش، آمارهای گمرک نشاندهنده افت شدید ایران در خصوص این کالای اقتصادی غیرنفتی است. مثلا در سال ۱۳۷۳ مبلغی در حدود ۲۱۰۰ میلیون دلار از صادرات فرش عاید شده است و نقطه اوجی در این زمینه به حساب میآید اما پس از آن ما به افتی شدید دچار می شویم که اگرمثلا به آمار سال ۱۳۸۷ بنگریم با مبلغی حدود ۴۰۰ میلیون دلار مواجه می شویم. همین مبلغ در سال ۹۲ به ۳۱۴ میلیون دلار میرسد.
عوامل متعددی را در این افت میتوان در نظر گرفت. طی تحقیقات انجام شده تورم در کشور باعث افت درآمد شده و انگیزه را برای تولید و صادرات فرش کم کرده است. از طرفی قوانین سختی که در خصوص صادرات فرش وجود دارد و همچنین تعهدات مالی که تجار باید به آنها متعهد باشند باعث به وجود آمدن بازارهای غیرقانونی و در نتیجه ایجاد تاثیرات مخرب بر صادرات فرش شده است.
کاهش ارزش پول ملی نیز بر این اتفاق بیتاثیر نبوده است چرا که باعث به وجود آمدن بازارهای غیر رسمی ارز شده و فاصله بین ارز رسمی و غیر رسمی تاثیرات نامطلوبی بر صادرات فرش گذاشته است. همچنین ایجاد اتحادیه پولی اروپا نیز تقاضا را برای کالاهای نفیسی چون فرش کم کرده است.
رحیم صفوی، عضو هیات مدیره شرکت فرش ایران، در این خصوص میگوید: «بازارهای هدف هرکدام به نوبه خود به یک نوع فرش علاقه دارند. مثلا در نمایشگاه چین تقاضا برای فرش نفیس بیشتر است . از طرف دیگر تجاری که از قدیم در اروپا و سایر کشورها در زمینه فرش فعالیت میکنند بیشتر خواهان فرش های درشتباف تجاری هستند. در حدود بیست سال پیش آلمان مرکز فرشهای صادراتی ایران بوده و فرش از آنجا به کل اروپا توزیع میشده است. اما در حال حاضر رکود شدید اقتصادی و تحریمهای موجود باعث شده است که صادرات فرش وضعیت چندان خوبی نداشته باشد. چرا که وقتی تجار نمیتوانند مثل سابق فرشها را بفروشند در نتیجه تن به کاهش تولید میدهند و اینچنین بازار دچار افت می شود.»
وی افزود: «اگر کمی اوضاع تحریمها بهتر شود و سیاستگذاریها تغییر کند این امید وجود دارد که وضعیت فرش به حالت سابق خود برگردد . در حال حاضر به شکل محدود کارهایی در خصوص صادرات فرش انجام میپذیرد . کارهایی مثل پیدا کردن بازار هدف و دعوت از تجار که در این مسیر با یافتن شرکای تجاری سلیقه مناطق مختلف در نظر گرفته می شود و بر همان اساس تولید فرش صورت میگیرد. اما با این وجود بازار مثل سابق نیست و کار صادرات به صورت مطلوبی انجام نمیپذیرد.»
رکود بازار صادرات فرش ایران در سالهای اخیر باعث به وجود آمدن رقبایی در زمینه تولید و صادرات فرش در کشورهایی چون چین ، هندوستان و افغانستان شده است. آنها به علت فراوانی نیروی کار و همچنین پایین بودن دستمزد بافندگان، فرش بیشتری را با قیمتی کمتر تولید کرده و در اختیار بازارهای جهانی قرار می دهند هرچند که نتوانند با کیفیت فرش ایران رقابت کنند اما آمارها نشان می دهند که در این زمینه به موفقیتی نسبی دست یافته اند.
فرش دستباف چین که حتی در بازار داخلی ایران نیز وارد شده و جای فرش های ایرانی را به علت قیمت پایینتر با همان طرحها نزد مصرف کنندگان داخلی گرفته است. در حالی که در ایران تولید فرش همواره با هزینه ی هنگفتی انجام میگرفته است و اکنون نیز از تعداد قالی بافان ایرانی کم شده است و اکثر آنها به مشاغل دیگر روی آوردهاند.
تا حدی که چندین شرکت فرش در شهرهای مختلف تعطیل شده است. با این وضعیت که در حال حاضر برای فرش صادراتی ایران به وجود آمده است به نظر می رسد اندیشیدن تمهیداتی در این خصوص بسیار مورد نیاز است. تمهیداتی چون بازنگری بر قوانین صادرات فرش و حمایت بیشتر دولتی از این مقوله و همچنین تبلیغات مستمر در بازارهای جهانی شاید بتواند نجاتدهنده فرش صادراتی ایران باشد که از دیرباز همیشه مورد توجه کشورهای دیگر قرار داشته است و از نظر کیفیت و اصالت همواره بسیار بالاتر از رقبای خویش قرار دارد.