راجح الخوری
وقتی سال گذشته به عنوان رئیسجمهوری انتخاب شد، ایمانوئل مکرون همچون داماد جوانی ظاهر شد که نه تنها فرانسه به او نیاز داشت، فرانسه بیرنگ و طعم فرانسوا اولاند، بلکه اروپا که برای ایفای نقش به دلایل داخلی و بینالمللی پیر و خسته به نظر میرسد، به او نیاز دارد.
اما مرغ دریایی همچون مکرون تاب آن ندارد که افقی روشن برای بهار قاره پیر ترسیم کند. چیزهای زیاد و مهمی باید عوض شوند، خواه در درون بافت اتحادیه اروپا که تقریباً با همه اعضایش برای حفظ کسری ۳درصدی بودجه وارد مبارزه نفسگیری شده. این تهدید بزرگی است که پیش از این یونان را غرق در آشوب ساخت و اکنون آرامش را از چشم فرانسویها میگیرد (میزان کسر بودجه به ۲٫۸درصد رسید) همچنین ایتالیاییها و اسپانیاییها. وضعیت در بلژیک بهتر به نظر نمیرسد، وقتی که تندباد برکسیت نه تنها بریتانیا را در هم میکوبد بلکه تقریباً همه کشورهای اتحادیه اروپا را کوبید به جز آلمان که خود را برای مرحله پس از زن مصمم آنگلا مرکل آماده میسازد.
این هم از درون خانه اروپای رو به مشکلات متعدد. اما تهدیدهای خارجی سنگینتر و نگران کنندهتر به نظر میرسند. شکل دو تیغه گازانبر به خود گرفتهاست. از طرف غرب دونالد ترامپ وارد کاخ سفید شد؛ مردی که دعوتهای باراک اوباما از شرکایش در پیمان ناتو را تبدیل به افزایش ۲۰ درصدی سهم مشارکت آنها در پیمان ناتو طبق توافقات میکند. موضوعی که به شکل فشارهای علنی درآمد و حتی به حد تحقیر رسید. وقتی که ترامپ به مکرون آشکارا گفت ما دو بار از اروپا دفاع کردیم و حفظش کردیم، باید به ما هزینه بپردازید. ما حاضر به ادامه قبول همه هزینههای دفاع از شما نیستیم.
از سمت شرق هم همه زیرکی «کا گ ب» به صحنه جهانی آمده. اینگونه بود که پوتین دروازههای کریمه را کوبید و سال ۲۰۱۴ به روسیه ملحقش ساخت. گامهای بازگشت روسیه به صحنه جهانی را برمیداشت. بازگشتی که اروپا و از جمله فرانسه را به میدانی در تیررس کرملین قرارمیدهد. حداقل اروپاییها پیمان ناتوشان را با امریکاییها به سمت شرق تا مرزهای روسیه پیش بردند و پیمانشان شامل ۲۹ کشور شد، حتی از میان اعضای خانواده شوروی عضوگیری کردند.
شاید با این ذهنیت بود که اکنون سخن از وزیدن باد الکترونیکی روسی در تندباد اعتراضات فرانسوی میرود آن هم از طریق دهها هزار حساب جعلی در شبکههای اجتماعی که گفته میشود تصاویر خونینی منتشر میکردند و ادعا میکردند در پاریس اتفاق افتاده، در حالی که آن تصاویر مربوط به کشورها و جاهای دیگر بود. همینطور سخن از دخالت روسیه در همه پرسی برکسیت میرود در حمایت از جداشدن؛ و باز حرف و حدیث دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا.
اگر ضعف کشورهای اروپایی با محاسبات روسی میخواند، البته بدون شک با محاسبات چینی تناقضی ندارد، چینی که خوب میداند هر خدشه به روابط آمریکا و اروپا با بلند پروازیهایش برای نشستن در رتبه دوم جهان میخواند. به خصوص اگر روسیه به عنوان پشتیبان، هرچند با اهدافی دیگر، در این راه کمک کند.
در میان همه این شبکه محاسبات تودرتو، مکرون وارد کاخ الیزه شد. خیلی نمیدانست که خشمی علیه سیاست اقتصادی که دولتش دنبال میکرد و وارد قمار اشتباهی میشد آماده سرریز بود. سیاست بخشودگی صاحبان سرمایه و کارآفرینان از پرداخت مالیات برای جلوگیری از خروج سرمایهداران فرانسوی و ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر.
جالب اینکه قانون فرانسه، مالک هر ماشینی را ملزم به داشتن دو جلیقه زرد میکند تا در صورت بروز مشکل در خودرو ناچار شد از ماشین خرابش بیرون بیاید تا از دیگران کمک بگیرد، از آنها استفاده کند؛ و جلیقه زردها وسط پاریس میگویند ماشین مکرون از کار افتادهاست. ظهور جلیقههای مشابه در بلژیک و بعد ایتالیا هرچند به شکل نمادین، همه حاکی از علامتی واقعی است بر وجود حالت دلزدگی در بسیاری از کشورهای اروپایی و این در معنی نمادین یعنی ماشین خانواده اروپایی از کار افتادهاست.
اما سئوال پس از سخنرانی مکرون همچنان باقی است که گفت مسئولیتش را میپذیرد، آیا سخن از اعلام «وضعیت فوقالعاده اقتصادی و اجتماعی» و افزایش ناچیز دستمزدها با حفظ تصمیم سابق حذف مالیات بر ثروتمندترها با هدف حفظ سرمایهها و فرصتهای شغلی کافی است؟
به نظر نمیرسد ماجرا در این حد تمام بشود. بگذارید به سخنان وزیر کشور فرانسه کریستف کاستانیر که شامگاه سخنرانی مکرون گفت برگردیم «تظاهرات جانوری است که از کنترل خارج شده». به خصوص وقتی مشخص شد اغلب تظاهرکنندگان به مکرون رأی داده بودند آن هم برای وعدههای سیاسی و اقتصادیاش.