
امین معلوف
۱. نامیرایی. امین معلوف، چهاردهم ژوئن امسال وارد آکادمی زبان فرانسه شد. این نویسنده فرانسوی لبنانیتبار، پیشتر دوبار در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۱۱، نامزد عضویت در این آکادمی بوده است؛ اما رأی لازم را برای به عضویت در آمدن در آکادمی فرانسه به دست نیاورد.
همچنین معلوف امید داشت که در سال ۲۰۰۷ جایگزین ژان فرانسوا روول (Jean-François Revel) شود اما با امضای بیانیهای که مرگ فرانکوفونی (ادبیات کشورهای فرانسویزبان) را اعلام میکرد، بخت خود را از بین برد.
با این حال معلوف امسال توانست بر کرسی شماره ۲۹ آکادمی فرانسه که پیشتر از آن کلود لوی استروس بود تکیه زند. آکادمی فرانسه چهل عضو دارد که همه آنها به «نامیراها» معروفند.
۲. عشق به لبنان. آکادمی فرانسه تا کنون اعضای غیرفرانسوی داشته، مثل آسیه جبار الجزایری یا فرانسوا چنگ چینی، اما امین معلوف اولین لبنانیتباری است که وارد عالیترین نهاد مربوط به زبان فرانسه میشود.
او ۲۵ فوریه ۱۹۴۹ در یک خانواده مسیحی فرانسویزبان در بیروت به دنیا آمد. این نویسنده کشورش را همچون معجونی از فرهنگها و هویتهای مختلف میداند. معلوف یکی از شاهدان جنگ داخلی لبنان است و این جنگ باعث شد که او در سال ۱۹۷۶ مهاجرت کند.
معلوف در مراسم معارفه خود در فرهنگستان فرانسه گفت: «هر چیزی را که از لبنان و فرانسه آموختهام، پیشینه، زبانها، تردیدها و رؤیاهایم را با خود به اینجا آوردهام.»
با این حال وقتی از امین معلوف پرسیدند که شما بیشتر لبنانی هستید یا فرانسوی، گفت: «بگذارید داستانی را برای شما بگویم. یک روز از یک روستایی میپرسند که کدام یک از فرزندانتان را بیشتر دوست داری. روستایی میگوید: «آن فرزندم را که مریض است تا وقتی خوب شود، و آن دیگری را که رفته بیرون تا وقتی بازگردد.» و من هم همین پاسخ را میدهم. وقتی مشکلی در لبنان پیش میآید، من بیشتر احساس میکنم لبنانی هستم و وقتی در اروپا بحرانی به وجود میآید فکر میکنم بیشتر اروپایی هستم.»
۳. روزنامهنگاری. پدر امین معلوف، رشدی معلوف، نیز یک نویسنده و روزنامهنگار بود و معلوف نیز نویسندگی را با روزنامهنگاری شروع کرد. او اولین مقاله خود را در روزنامه النهار در سال ۱۹۷۱ به چاپ رساند و تا زمانی که لبنان را ترک نکرده بود با این روزنامه همکاری میکرد.
امین معلوف بعدا برای نشریه المسقبل نوشت و سپس سردبیر مجله معتبر «ژون افریک» شد. اما بعد از مدتی روزنامهنگاری به قصد رماننویسی ترک گفت.
۴. تاریخنگاری. امین معلوف در نوشتههایش چه آن چه برای نشریات نوشته و چه آنچه در کتابهایش مکتوب کرده، به نوعی به روایت تاریخ پرداخته است. جنگهای صلیبی از دیدگاه اعراب، سمرقند، لئوی آفریقایی، باغهای روشنایی و … هر یک به گونهای تاریخ سرزمینها و اشخاص مختلف را بازگو میکنند.
به عنوان نمونه، امین معلوف در «سمرقند» سعی کرده با الهام و بهره جستن از زندگی خیام، شاعر ایرانی، دو دوره از تاریخ ایران را بررسی کند؛ یکی دوران حکومت سلجوقیان و فعالیتهای حسن صباح؛ دیگری انقلاب مشروطه از قتل ناصرالدین شاه تا استقرار مشروطیت و فداکاریها و جانبازیهای مردم تبریز.
۵. جوایز ادبی. معلوف طی عمر حرفهای خود جوایز ادبی معتبری را از آن خود کرده است.
جایزه معتبر گنکور برای کتاب «صخرهٔ تانیوس» در سال۱۹۹۳ از مهمترین این جوایز است. این کتاب، شرح مجاهدتهای پدر و پسری برای اعاده حیثیت خود است و از خلال ماجرایی روستایی به واقعیتهای امروز لبنان می پردازد.
همچنین معلوف در سال ۲۰۱۰، جایزه ادبی ۵۰ هزار یورویی پرنس آستوریاس را که به نوبل اسپانیا معروف است از آن خود کرد. جایزهای که پیش از این به خوان رولفو، ماریو بارگاس یوسا، کامیلو خوزه سلا، گونتر گراس، دوریس لسینگ، آرتور میلر، پل آستر و اسماعیل کاداره اهدا شده است.
۶. امین معلوف در ایران. آثار امین معلوف به زبانهای مختلف از جمله به فارسی ترجمه شده است.
یکی از اولین کتابهایی که از معلوف در ایران منتشر شد، «هویتهای مرگبار» بود که مرتضی ثاقبفر آن را با عنوان «هویت» به فارسی ترجمه کرد. بعدها عبدالحسین نیکگهر نیز این کتاب را به فارسی ترجمه کرد. قبل ترجمه فارسی، کتاب هویتهای مرگبار موجب شهرت امین معلوف در جهان شده بود.
۷. امین معلوف و بهار عرب. یکی از دغدغههای امین معلوف برقراری آشتی و صلح در جهان، به ویژه خاورمیانه و کشورهای عربی است. روزنامه لیبراسیون در مطلبی که به مناسبت ورود امین معلوف به آکادمی فرانسه نوشت، تأکید کرد که تکیه زدن امین معلوف، بر یکی از کرسی های آکادمی فرانسه را میتوان در قالب اتفاقات بهار عرب تحلیل و بررسی کرد، زیرا کتابهای امین معلوف که بر تنوع فرهنگی و هویتی در تمدن جهانی مشترک تأکید میکند، میتواند اکنون در کشورهای عربی مورد توجه قرار گیرد.
امین معلوف یکی از مخالفان مداخله نظامی غرب در کشورهای عربی است. او درباره وضعیت امروز جهان میگوید: «وضعیتی که اکنون وجود دارد، یعنی ستیز میان تمدنها، امری غیرعادی است و باید از آن گذر کنیم. انسانیت از گذشته به ما رسیده و وظیفه ما است که آن را به آینده برسانیم. و این امر با جنگ میان تمدنها تحقق نمییابد.»