با معرفی تعدادی فیلم، هر هفته قصد داریم شما را به دنیای سینما ببریم، این بار هم مثل هفته های گذشته هفت فیلم را برای شما معرفی کرده ایم، فیلم هایی مثل: «آرتیست، که نمایش دوباره ای از زیبایی و قدرت سینما در دوران سینمای صامت است، «غیرقابل لمس ها» پر فروش ترین فیلم غیر انگلیسی زبان در سال اخیر در دنیا، فیلم های «سعادت آباد»، «اسب حیوان نجیبی است» و «چیزهایی هست که نمی دانی» که لحظه هایی از زندگی طبقه های مختلف اجتماعی در ایران را به نمایش می گذارند ودر انتهای این فهرست این بار هم، به مناسبت حال و هوای این روزها، دو فیلم «یک پرنسس برای کریسمس» و انیمیشن زیبای «یخ زده» را در این مجموعه قرار داده ایم.
فیلم های ایرانی
سعادت آباد
کارگردان: مازیار میری، فیلم نامه نویس: امیر عربی بازیگران: مهناز افشار (لاله)، حامد بهداد (محسن)، لیلا حاتمی (یاسی)، هنگامه قاضیانی ( تهمینه)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۱
خلاصه: فیلم، داستان سه خانواده، سه زن و شوهر جوان را، در شب جشن تولد یکی از آن ها روایت می کند. زندگی هر سه این زن و شوهرها به شکلی، آشفته و یا در حال فروپاشی است.
«سعادت آباد» روایت زندگی های مینیمال «ریموند کارور»ی است. فیلم بر مبنای داستانی از ریموند کارور نویسنده داستان های کوتاه مینیمالیست نوشته شده و در عین مینیمالیستی بودن، کاملا واقعی و قابل لمس است.
این جمع شش نفره آن قدر شبیه خود ما یا آدم های اطرافمان هستند که پس از ده دقیقه ابتدایی فیلم فراموش می کنیم در حال تماشای فیلم هستیم.
سه زندگی با همه پیچیدگی و رازهایشان در دوساعت و در حداقل لوکیشن به تصویرکشیده شده اند. تقاطع این سه زندگی، بهانه ای می شود برای نقب زدن به گذشته، خیانت های خاموش و پنهان، عشق های قدیمی و فروخورده، بغض ها، ترس ها و گریزهای شش نفر که انگار در پیچ و خم زندگی های دو نفره گیر افتاده اند. نمایش لحظات زندگی این ۶ نفر محملی می شود تا کارگردان به جای استفاده از موسیقی فیلم، قطعات بسیاری از ترانه های نوستالژیک را به فراخور حس و حال فضا دوره کند.
سکانس افتتاحیه فیلم یکی از بهترین سکانس ها و بهترین استعاره برای معرفی وضعیت این سه خانواده است. «یاسی» جلوی آیینه شکسته میز توالت به دقت در حال آرایش کردن است، نمایش شکستگی آیینه علاوه بر این که استعاره ای از تردید ها و اختلافات پنهان در زندگی او و دوستانش است، راهی برای گریز از ممیزی تصویر در نشان دادن آرایش کردن زن در تصویر است.
فیلم در هنگام پخش دچار ممیزی های فراوانی شد، علاوه این پخش آن در شبکه خانگی نیز منوط به حذف سکانس آخر که به رابطه بین «محسن»، همسر یاسی و پرستار بچه می پرداخت منوط شد. میتوان گفت سعادت آباد از معدود فیلم هایی است که فیلم نامه خوب آن کاملا در تعامل با ساختار فیلم قرار می گیرد و اثری به یاد ماندنی می سازد.
http://www.youtube.com/watch?v=Ncov49xvtaQ
چیزهایی هست که نمی دانی
کارگردان و نویسنده: فردین صاحب زمانی، بازیگران: علی مصفا (علی)، لیلا حاتمی (خانم دکتر)، مهتاب کرامتی (سیما)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۱٫
خلاصه: علی راننده آژانسی است که با بقیه راننده ها فرق دارد. فیلم ایپزودهایی از زندگی و کار علی را به تصویر می کشد. در خلال این اپیزودها به تدریج با علی، رابطه هایش و زندگی اش آشنا می شویم.
«چیزهایی هست که نمیدانی» اولین فیلم «فردین صاحب زمانی» کارگردان با استعداد و جوانی است که توانسته به سادگی، از کنار هم گذاشتن چند اپیزود از زندگی معمولی یک راننده آژانس، فیلمی بسازد که شبیه خود زندگی است.
«علی» مردی درون گرا و نیمه روشنفکر است که معلوم نیست چرا با ماشین قراضه ای که همه چیز آن خراب است مسافرکشی می کند. او کم حرف و منزوی است و انگار زندگی اش در نقطه ای که معلوم نیست، متوقف شده است. برای روایت داستانی که اوج و فرود چندانی ندارد، دیالوگ ها بسیار حساب شده، انتخاب شده اند و بدون این که کلیشه ای باشند حال و هوایی گاه طنزآمیز و گاه فیلسوفانه دارند، مثل سکانسی که علی با مرد کافه چی سر، بعد از رفتن «سیما» سر یک میز نشسته و مرد کافه چی از اومی خواهد تا یک بار هم که شده قهوه اش را با شیر و شکر بخورد.
روایت یک خطی قصه و شخصیت علی در نگاه اول یادآور کاراکتر فیلم «راننده تاکسی» اثر «مارتین اسکورسیزی» است. زندگی علی که به شکلی به بن بستی خاموش رسیده و حتی حضور دوباره سیما هم نمی تواند آن را از این یخ زدگی خارج کند، با حضور اتفاقی خانم دکتری که مسافر علی است تغییر می کند.
کارگردان به خوبی از طراحی صحنه و نورپردازی ها برای روایت این داستان ساده استفاده کرده است. در نهایت فیلم به سمت ملودرام نمی رود و علی و تماشاگر را با پایان نامعلومی رها می کند، پایانی که قرار است در تخیل تماشاگر ساخته شود.
اسب حیوان نجیبی است
کارگردان و نویسنده: عبدالرضا کاهانی، بازیگران: رضا عطاران (بهروز شکیبا)، حبیب رضایی (مسعود)، مهتاب کرامتی (حکیمه)، باران کوثری (نسترن)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۱٫
خلاصه: بهروز شکیبا زندانی سابقه داری است که مدت ۲۴ ساعت از زندان مرخصی گرفته و در این مدت کوتاه، با پوشیدن لباس نیروی انتظامی از مردم به شکل های مختلف اخاذی می کند.
فیلم، مضمون جسورانه ای دارد به خصوص این که تا یک سوم انتهایی فیلم مجرم بودن «شکیبا» معلوم نمی شود به همین دلیل، پخش آن با مشکلاتی روبرو شد که در نهایت با حذف و تعدیل هایی در تهران و بعضی شهرستان ها اجازه نمایش گرفت.
سکانس ابتدایی فیلم با ریتم خوبی شروع می شود، موسیقی و تصویر جام ها که تنها نشانه های مهمانی مختلطی هستند که در آپارتمان برپا شده است، شروعی کنجکاوی برانگیز، برای فیلمی است که همه کم و بیش در آن به دلایل مختلفی مجرم هستند و سوژه های خوبی برای اخاذی کردن شکیبا محسوب می شوند: «مسعود» که مست است، «حکیمه» معتاد و… ریتم اولیه به تدریج کندتر شده و با شخصیت هایی روبرو هستیم که همه به سختی درگیر بی پولی و گرفتاری های ریز و درست زندگی هستند، اما به رغم نمایش گرفتاری ها و بی پولی شخصیت های مختلف، لحظه های طنز آمیز فیلم، و تعلیق حضور مامور نیروی انتظامی، سبب می شود تماشاگر تا پایان، با فیلم همراه شود.
کارگردان در طراحی میزانسن و بازی گرفتن از بازیگران موفق بوده، حتی شخصیت های فرعی طوری طراحی شده اند که با وجود نقش اندک در پیش برد وقایع، حضور موثری دارند، مثل شهره با بازی خوب «آناهیتا پطروسیان».
«رضا عطاران» هم در نقش شخصیت محوری فیلم، کاملا توانسته از قالب نقش های کمدی در فیلم های یپشین خود خارج شده است و تا انتها بازی قابل قبولی ارائه می دهد.
فیلم های غیر ایرانی
هنرمند The Artist
کارگردان و نویسنده: میشل آزانا ویسیوس، بازیگران: ژان دو ژاردن (جرج والنتین)، برنیس بژو (پپی میلر)، جان گودمن (ال زیمر)، کمدی درام عاشقانه، ۱۰۰ دقیقه، آمریکا- فرانسه، ۲۰۱۱٫
خلاصه: داستان فیلم مربوط به دهه بیست هالیوود و زمان ظهور صدا در سینما است. زمانی که به شکلی ناگهانی با ورود تکنولوژی صوتی به سینما همه چیز متحول شد و بازیگران و کارگردانان بزرگ آن زمان، که خود را باسینمای صامت تطبیق داده بودند، ناچار بودند خود را با تغییرات جدید هماهنگ کنند.
فیلم موزیکال «آرتیست» به دلیل بازی های درخشان و به خصوص بازی «ژان دو ژاردان» و خلاقیت های مختلف بصری، یکی از زیباترین و موفق ترین فیلم های سال گذشته لقب گرفت. علاوه بر بردن سه جایزه در گلدن گلاب،این فیلم در ۵ رشته، بهترین فیلم سال، کارگردانی،بازیگر مرد، طراحی لباس و موسیقی، موفق به بردن جایزه اسکار شد. کارگردان به تناسب روایت فیلم که در دهه فیلم های صامت می گذرد، به شیوه ای مبتکرانه از تکنیک سیاه و سفید استفاده کرده و بر خلاف انتظار فیلم آرتیست واقعا فیلمی صامت است و تنها موسیقی متن و کپشن های نوشتاری هستند که جایگزین صداها و دیالوگ های معمول سینما شده اند. کارگردان برای طراحی لباس فیلم و بازی بازیگران، میزانسن، طراحی دکور به دقت از فیلم های کلاسیک دوران صامت وام گرفته است. تا جایی که برخی لحظه های فیلم بسیاری از فیلم های ماندگار آن دوران را تداعی می کنند: فیلم هایی مثل «طلوع» و « دختر شهری» اثر «فردریش مورنائو» و بسیاری دیگر از آثار صامت دهه بیست هالییود. همچنان که فیلم را تماشا می کنیم رد پای کارگردان های بزرگی مثل«آلفرد هیچکاک»، و… را در تصویرها می بینیم. ماجرای عاشقانه فیلم به همراه زیبایی تصویرها که یادآور بهترین لحظات فیلم های تاریخ سینما هستند آرتیست را تبدیل به یکی از دیدنی ترین فیلم های سال ها اخیر می کند.
غیرقابل لمس هاIntouchables The
کارگردان ونویسنده: اولیویه ناکاشا، اریک تولدانو بازیگران: فرانسوا کلوزت (فیلیپ)، عمر سی (دریس)، آن لی نی (ایوون)، کمدی درام، ۱۱۲ دقیقه، فرانسه، ۲۰۱۱٫
خلاصه: مرد ثروتمندی که دچار بیماری غیر قابل علاج بوده و از گردن به پایین فلج است، با کمک منشی خود، برای یافتن خدمت کار جدید، مصاحبه ای ترتیب داده است. افراد بسیاری در این آزمون و مصاحبه شرکت می کنند. سرانجام او جیب بر خیابان خوابی را برای این کار انتخاب می کند، مردی که حضورش زندگی او را متحول می کند.
«غیرقابل لمس ها» که بر اساس زندگی واقعی کاراکتر اصلی آن «فیلیپ» نوشته شده است، یکی از به یادماندنی ترین فیلم های تاریخ سینما است. این فیلم هر چند در به دست آوردن اسکار فیلم غیر انگلیسی زبان ناموفق بود، اما توانست تمام گیشه های فروش در دنیا را فتح کند و عنوان پرفروش ترین فیلم غیر انگلیسی زبان در دنیا را از آن خود سازد.
از همان سکانس ابتدایی، فیلم غیر قابل لمس ها، تفاوت آشکاری با سایر فیلم های فرانسوی دارد. ریتم پویای تصویرها که به کمک موسیقی دو چندان شده اند، از ابتدای فیلم، مخاطب را مجذوب خود می کنند. ساختار پر تحرک، تدوین نماها و شخصیت پردازی ها، بیش از آن که به سینمای فرانسه نزدیک باشد، یادآور سینمای پرمخاطب آمریکایی است.
در جایی از فیلم هم منشی، به شباهت مرد خدمتکار با «اوباما» اشاره می کند. حضور خدمتکاری سیاه پوست و رفتار عوامانه و در عین حال صمیمیت بکر و صادقانه او و تضاد این حضور پر هیاهو در مراسم های طبقه بورژوا، طنز موقعیت جذابی ساخته است. حضوری که یخ فضاهای اشرافی را می شکند و به مرد بیمار امیدواری بیشتری برای زندگی می دهد. فیلم به رغم سوژه ای که می تواند به سرعت وارد فضاهای کلیشه ای شود، از هرنوع اغراق و کلیشه اجتناب می کند. فیلم با فضایی طنازانه و داستانی ساده و و موقعیت های جذاب یکی از بهترین انتخاب ها برای تماشا است.
یخ زده Frozen
کارگردانان: کریس بوک، جنیفر لی، نویسندگان: کریس بوک، جنیفر لی، صدای بازیگران: کریستین بل (آنا)، ایدنیا منزل (السا)، جاناتان کراف (کریستف)، انیمیشن ماجراجویانه و کمدی ، ۱۰۲ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳
خلاصه: «آنا» پرنسس شجاعی است که به همراه پسر جوانی به نام «کریستف» راهی سفر خطرناکی در کوه های برفی می شوند تا «السا» خواهر آنا را پیدا کنند. االسا با قدرت جادویی خود باعث شده است تمام سرزمین به حالتی شبیه زمستانی ابدی تبدیل شود. در این مسیر آن ها با «اولاف» آدم برفی جالبی برخورد می کنند.
همیشه بهترین فیلم های کریسمس در تاریخ سینما، متعلق به ژانر انیمیشن های سه بعدی بوده اند.
انیمیشن زیبای «یخ زده» که با نام « ملکه برفی» در اروپا و آمریکا به تازگی و به مناسبت نزدیک شدن به تعطیلات آخر سال میلادی، اکران شده، یکی دیگر از تولیدات زیبای کمپانی «دیزنی» است و در بین نامزدهای بهترین فیلم بلند انیمیشن در هشتاد و ششمین دوره جوایز اسکار نیز حضور دارد.
این فیلم که برداشت آزادی از داستان ملکه برفی نوشته «هانس کریستین اندرسن» است که توانسته در پایان هفته دوم اکران رتبه نخست را در فروش و گیشه به دست آورد.
یخ زده، یکی از محبوب ترین انیمیشن های دیزنی است که آمیزه زیبایی از انیمیشن های قدیمی و یه یاد ماندنی دیزنی با ساختاری امروزی است. لحظات موزیکال فیلم و آوازهای زیبای آن مثل «بگذار برود» لحظات نوستالژیک انیمیشن های کلاسیک و موزیکال دیزنی را تداعی می کند. کارگردان شخصیت های اصلی فیلم را به دقت طراحی کرده است. چیزی که این انیمیشن را از دیگر تولیدات انیمیشنی جدا می کند، عدم وجود شخصیت منفی است.
همه شخصیت ها مثبت هستند و به رغم سایر انیمیشن ها، دو قطبی و خوب و بد، تصویر نشده اند. با این وصف، با توجه به استقبال اکثریت تماشاگران در اروپا و آمریکا، این فیلم میتواند انتخاب خوبی برای علاقه مندان به دنیای زیبای فیلم های انیمیشن باشد.
یک پرنسس برای کریسمسA Princess for Christmas
کارگردان: میکاییل دامیان، فیلم نامه نویسان: میکاییل دامیان، جانین دامیان، بازیگران: کیتی مک گراوس (ژولز دالی)، راجر مور (ادوارد، دوک کستلبری) سام هوگان (اشتون، پرنس کستلبری)، کمدی درام خانوادگی، ۱۴۳ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۱
خلاصه: در پی یک دعوت نامه عجیب، زن جوانی برای کریسمس به قصری در اروپا دعوت می شود و در آن جا به شکلی غیر منتظره با یک پرنس واقعی روبرو می شود.
«یک پرنس برای کریسمس» تمام المان های لازم برای فیلمی به مناسبت کریسمس و جشن های سال نو را در خود دارد. المان های کلاسیکی مثل: قصه های شاه و پری، و زن جوانی که مثل همه زن ها روزی آرزوی دیدن پرنسی واقعی را داشته واتفاقی که او را به پرنسی واقعی می رساند به علاوه بازیگران خوش چهره و تصویرهای خوش آب و رنگ، قصر زیبای قدیمی، رقص و موسیقی بی دغدغه ای که مخصوص روزهای تعطیل است و بی کمترین تعلیق و تنشی فیلم را پیش می برد.
همانند تمام فیلم های دیدنی کریسمس نمایش نماهای برفی و رنگ سرخ مشخصه های دیگری است که در اغلب تصویرهای این فیلم به کار رفته اند. قرار است نسخه دیگری از فیلم « یک پرنس برای کریسمس» که فیلمی کاملا کلاسیک درباره کریسمس است در سال ۲۰۱۴ نیز تولید شود. حال و هوا و دیالوگ های کمیک، نمایش نماهای زیبا از قصر و رمانس لطیف و داستان سیندرلایی فیلم جذابیت های دیگری است که فیلم را به گزینه مناسبی برای تماشای آن در روزهای تعطیل تبدیل می کند.