زوچنکف روایتگر و اردمان نمایشنامه نویس روس؛ گمشده در اردوگاههای کار اجباری
غالیه قبانی: «الشرق الاوسط»
اوایل سال ۱۹۲۲ اولین مجموعه داستانی میخائیل زوچینکف منتشر شد و مردم را از خنده روده بر کرد. پیش از آن حروفچینها در حالی که حروف کتاب را کنار هم میچیدند بر نویسنده ناشی خندیدند. در سال ۱۹۲۸نیکولای ادرمان نمایشنامه «خودکشی کننده» را منتشر کرد؛ متنی با طنز اغراق آمیز که وضعیت بشر در جوامع اتحاد جماهیر شوروی را تصویر میکرد که بلشویکها اداره میکردند. همانها که سال ۱۹۱۷حکومت سزار پترس و خاندانش را به شکل خونینی سرنگون کردند. نمایشنامه در هیچ کتابی منتشر نشد و آن زمان اجازه اجرا نیافت چون استالین از آن خوشش نیامد. بیش از یک وجه شباهت میان مجموعه داستان و نمایشنامه وجود دارد. برای همین هم این دو سرانجام در گلچینی منتشر شدند، یکی در مجموعه ابداعات جهانی و دیگری در مجموعه نمایشنامههای جهانی.
سبک طنز و تمسخر است که نظامهای استبدادی تاب آن را نمیآورند. از «شهروندان» میخواهند بی هیچ بحث و جدلی به آنچه حزب و دستگاه پلیسی دیکته میکنند، تن بدهند. «شهروند» لقبی است که در این دو کتاب تکرار میشود و برخی شخصیتها با آن همدیگر را مخاطب قرار میدهند با بیانی که به افراد صفت «شهروندی» حقیقی را نمیدهد، درست همان طور که اصطلاح «روسیه مادر» در کتابهای ادبای روس تکرار میشود که بعد از انقلاب غافلگیرشدند وقتی دیدند مادر توسعه پیدا میکند تا تعدادی از جمهوریهای را به خو ملحق کند، به گونهای که افراطگرایی و خشونت مادرانگی حکومت حزب واحد با مردم کشور پرحجم گسترش یافت.
اولین مجموعه داستان کوتاه زوچنکف طی چند روز دربازار نایاب شد. انتشارات و مجلهها برای انتشار داستانهای این نویسنده جوان متولد سال ۱۸۹۴ باهم مسابقه گذاشتند. جای تعجب ندارد که این مجموعه داستان در حالتی معمولی موفق شود، اما داستانهای این نویسنده روس در سالهای پس از انقلاب بلشویکی که حکومت سزار پترس و خاندانش را به طرز خونباری سرنگون کردند، آشکار شدند تا به شکل طنز زندگی آن دوره را از طریق حکایتهای روسهایی که ناگهان خودشان را محکوم شعارهایی دیدند که عوامل انقلاب بلشویکی برآنها تحمیل کردند؛ شعارهایی همچون رهایی از سلطه سزار، اما در حقیقت آنها را به نمونههای بشری شایسته دلسوزی بدل کردند. چیزی که اینان نیاز داشتند این بود که سرنوشت دردناک و وحشتناکشان از زبان روایتگری طنز نویس روایت شوند. این بهترین روشی بود که آن زمان در اختیار داشتند.
این معروفیت در سرزمین حکومت آهنین، شهرت را در دهه بیست و سی برای این نویسنده به ارمغان آورد و آن زمان به نامدارترین صدای ادبیات درآمد. آثارش به زبانهای دیگر ترجمه شد. قصه«ویکتوریا کازمیروونا» که در مجله سوز قرمز بلژیکی ترجمه شد، اولین اثر ادبی شوروی بود که پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در غرب منتشرشد.
اما این شهرت حاصل از نویسندگی گزنده چندان برای زوچنکف به خیر وخوشی ادامه نیافت. در سال۱۹۳۵ هجویهای با عنوان« کتاب آسمانی» منتشر کرد که منتقدان رسمی آن را خروج از چارچوب هجو مثبت ارزیابی کردند. مسئلهای که مسئولان را واداشت انتشار کتابهای او را در اتحاد جماهیر شوروی ممنوع اعلام کنند. عضویتش در اتحادیه نویسندگان را از او سلب کردند و از حقوق بازنشستگی محروم شد. معروف بود که زوچنکف گرفتار افسردگی بود و خیلی وقتها تلاش میکرد از آن درمان شود، اما معلوم نبود که افسردگیاش بیماری بود یا به دلیل شرایط مربوط به قید و بندهایی بود که براوتحمیل میشد. مسئلهای که موجب طرح سئوالی به جا از سوی مترجم مجموعه داستان به عربی یوسف نبیل بسالیوس میشود:« چگونه ممکن است آدم افسردهای بتواند چنین خواننده را به قهقه بیاندازد؟». آن شرایط سخت نویسنده طنز را به چنان ویرانی سریع برد که در سال ۱۹۵۸ بعد از سکته قلبی درگذشت و نزدیک لنینگراد(سن پترزبورگ کنونی) به خاک سپرده شد.
نیکولای اردمان نویسنده نمایشنامه «خودکشی کننده» از پدر و مادری آلمانی و خانوادهای هنرمند به دنیا آمد. در مسکو تربیت یافت و در آگوست ۱۹۷۰ در گذشت. اول شعر سرود، اما قصیده «عکس شخصی» که مربوط به سال ۱۹۲۲ بلندترین سروده او محسوب میشود. سال ۱۹۲۴ اردمان همچون «شاهد دفاع» در کاری تخیلی رفتار کرد. همچنین تعدادی متنهای طنز نوشت که به تندی و اغراق در شخصیت پردازی معروف بودند. منتقدان آثار دراماتیکش را حلقه وصل تاریخ نمایش روس میدانند میان درامای طنز که نویسنده بزرگ روس نیکولای گوگول مبتکر آن بود و نمایشنامه نویسی پس از جنگ جهانی دوم. اردمان در سال ۱۹۲۴ با نمایش«سرپرستی» و همکاری کارگردان روس آلمانی تبار، مارهولد که مکتب برجسته خاصش را داشت، توانست اولین موفقیتش را کسب کند. با مهارت موضوع ازدواج ازهم پاشیدهای را دستمایه اثری دراماتیک ساخت با مضمون پوچگرایی مصیببار با پایان تراژیکش که پرده از خسران فاجعه بار هویت برمیدارد.
نمایش «خودکشی کننده» با طنزی گزنده میل شهروندی در اتحاد جماهیرشوروی به خودکشی را نشان میدهد چون بیکار است و در تأمین هزینههای خود و زندگی به زن و مادر زنش متکی. به همین دلیل تحقیر میشود وقتی براثر فشار گرسنگی، شبانه میل میکند ناخنکی به سوسیسها بزند.
متن نمایش همه حالتهای فرصت طلبی را رسوا میکند؛ حزبی، دینی و اجتماعی. همه اینها شهروندی را با توجه به شرایط سخت زندگی به سمت خودکشی کشاندند.
سال ۱۹۳۷ نویسنده روس نیکولای اردمان به دلیل«نوشتن متنی که در آن از حقوق بورژوازی کوچک در هستی و اعتراض علیه دیکتاتوری پرولتاریا» بازداشت شد. برخی از اهل تئاتر آن زمان، نمایش را هجوم آشکار به خط حزب کمونیست میدیدند. دستور داده شد همه آثار اردمان به عنوان آثار ممنوع الانتشار و نمایش روی صحنه طبقه بندی بشوند. این حکم برای چند دهه ادامه یافت. او هم تا سال ۱۹۵۶ به مدت بیست سال به اردوگاههای کار اجباری تبعید شد؛ بی هیچ نام ونشانی. بعدها در زمینه تولید کارتون و مجری دراماهای رمانهای داستایوفسکی مشغول شد و تا سال ۱۹۷۰ درسایه ماند تا در گذشت.
نمایشنامه «خودکشی کننده» را محمد صالح به عربی برگردانده و اخیرا تحت عنوان مجموعه «نمایشهای جهانی» در کویت منتشر شد.