زبان اینشتین
یک مهاجر عرب ماشینش را از روستایی کوچک در جنوب آلمان راند و به خانه برادرش در روستایی در شمال نروژ رسید. در میان راه توقف نکرد و نظر نقشهای را هم نخواست. پس از سلام و روبوسی فاتحانه گفت: «به لطف اینشتین و دستگاه جی پی اس...
ادامه مطلبیک مهاجر عرب ماشینش را از روستایی کوچک در جنوب آلمان راند و به خانه برادرش در روستایی در شمال نروژ رسید. در میان راه توقف نکرد و نظر نقشهای را هم نخواست. پس از سلام و روبوسی فاتحانه گفت: «به لطف اینشتین و دستگاه جی پی اس...
ادامه مطلبضربالمثلی میگوید، نوازنده نی تا لحظه مرگ انگشتش آرام نمیگیرد. ضرب الملثلها عصاره تجارب ملتها هستند. فرانسویها مزمارهای ما را نمیشناسند اما دوربینهای بزرگراهها را چرا میشناسند. هنوز راننده برای تخت گاز رفتن پا روی پدال...
ادامه مطلبفرانسویها عاشق هر چیزی هستند که به مصر باستان برمیگردد. عشقی که شانه به شانه هوس میزند و اسم پرکاربردی دارد: «اجیپتومانیا». هر ساله کتابها و مجلاتی سنگین و رنگین دربارهٔ آثار فرعونی منتشر میشوند و خوانندگانی از همه ردههای...
ادامه مطلب۷۰ سال پیش بر پرده سینمای ایتالیا چهره جدیدی ظاهر شد که نقش جوانی انقلابی را بازی میکرد از چهرههای رمان «بینوایان». هنرپیشه بیش از حد خوش قیافه بود. آن زیبایی بیش از آنکه دل زنان را ببرد، حسادت و غیرتشان را برمیانگیخت. اما...
ادامه مطلبهر ماجرایی هر چند مهم، میتواند به یک مسخره بازی بدل شود. به نظر میرسد طنز سپر محافظی است که فرد در رویارویی با مسائل بسیارمشمئز کننده از جمله بلاهت به کارمیبندد. میشنوی دربارهٔ «اسلام فوبیا/اسلام هراسی» سخن میگویند و وارد...
ادامه مطلب