یووال هرری از سقوط لیبرالیسم و سیطره هوش مصنوعی هشدار می‌دهد

لندن: سحر عبدالله

* این نویسنده افول نظام لیبرالیستی را هنگام سیطره کامل تکنولوژی به‌شکل دردناک پیش‌بینی می‌کند و می‌گوید که بشریت تمام فرصت‌های شغلی را از دست می‌دهد و بیکاری به‌سرعت افزایش می‌یابد

* با آمدن تکنولوژی تروت‌مندان ربات و هوش مصنوعی را خواهند خرید و می‌توانند بهترین وسایل زندگی را تهیه کنند که از مهم‌ترین آنها فناوری تکنولوژیک و اطلاعاتی است و همین مسئله نفوذ آنان را افزایش می‌دهد و فاصله میان ثروت‌مندان و فقیران را دوچندان می‌کند

در سال‌های اخیر نام یووال هرری بسیار بر زبان‌ها جاری می‌شود و این مسئله ناشی از انتشار کتاب تأثیرگذار اوست که در سطح جهان منتشر و ترجمه شد. بسیاری از خوانندگان همیشه منتظر کتاب‌های جدید او هستند و در میان این خوانندگان کسانی مانند اوباما و کلینتون هستند و شخصیت‌های بزرگی چون زاکربرگ که البته نویسنده بسیار به نام او در کتاب خود اشاره می‌کند. کسانی مانند بیل گیتس که این کتاب را خوانده بسیار آن را ستود و بیان کرد که بهترین کتابی است که در سال ۲۰۱۸ خواندم.
این کتاب به پنج بخش تقسیم می‌شود: چالش‌های تکنولوژیک، و چالش‌های سیاسی، و حقیقی و پساحقیقی و بخش آخر دربارهٔ یاس و امید. هر یک از این بخش‌ها موضوعات مختلفی را دربرگرفته است که نویسنده به اهمیت کنونی و ضرورت آنها در وقت حاضر تأکید کرده‌است. یووال هرری در بخش نخست که دربارهٔ چالش‌های تکنولوژیک است دربارهٔ آنچه «فریب بشری» نامید بحث می‌کند و آنها را در دو بلوک چپ و راست قرن بیستم مجسم می‌بیند. او در پایان این بخش می‌گوید که «پس از جان سالم به در بردن لیبرالیسم از کمند دو جنگ جهانی و یک جنگ سرد اینک پس از سیطره تکنولوژیک بر باد خواهد رفت و به سر خواهد آمد و به‌صورت دردناکی فروخواهد پاشید».

مسئله هوش مصنوعی

برای بررسی مسئله کار نویسنده بخش دوم را اختصاص داده و دربارهٔ خطر تفوق هوش مصنوعی بر عقل بشری هشدار داده‌است به ویژه در مسئله بازار از این تفوق هشدار می‌دهد. از نظر نویسنده در جهانی که ربات‌ها سیطره خواهند یافت و یک شبه‌طبقه کارگر جهانی تشکیل خواهند داد بشر مجبور است نیروی کنترل تکنولوژی پیشرفته را به‌دست‌آورد تا بتواند آینده بشریت را تضمین کند.
نویسنده در فصل سوم مسئله آزادی بشر را در ارتباط با چالش‌های خطرناک که تکنولوژی به‌وجود می‌آورد بررسی می‌کند و راه‌های بشریت برای تعامل با چنین چالش‌های را از نظر می‌گذراند. در این خصوص او می‌گوید بشر عادت کرده که بیش از تفکر احساس ورزد و از آنجایی که ربات‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که بر حسب تعقل بشر و نه احساس او رفتار نمایند همین مسئله چالش بزرگی را پیش‌رو می‌گذارد و اهمیت کنترل ربات را بیش از پیش نشان می‌دهد.
در فصل چهارم نیز او موضوع برابری را بررسی می‌کند و عنوان می‌کند که مسئله برابری در جوامع کنونی موضوعیت ندارد زیرا منابع توزیع اطلاعات برای همگان یکسان نیست و همین مسئله برابری را بیرون از حیطه کنترل بشر می‌کند. او می‌گوید در سایه سیطره تکنولوژی و قرار گرفتن آن در اختیار عده‌ای خاص بنابراین هیچ امکانی برای سخن گفتن دربارهٔ این موضوع وجود ندارد.
بخش دوم کتاب به چالش‌های سیاسی مربوط است. او برای بررسی موضوعی مانند گروه و احساس جمعی/گروهی، فیسبوک را شاهد مثل می‌آورد و بیان می‌کند که با وجود اهمیت فیس‌بوک مشکلات جهان از این طریق قابل حل نیستند. البته در این بین هرری به مشکلات ناشی از تکنولوژی ارتباط اشاره می‌کند زیرا روابط بشری حضوری کمتر شده و بشر بیش از پیش احساس تنهایی می‌کند حتی اگر ده‌ها میلیون «فالوور» داشته باشد.
پس از بررسی مسئله برتری تمدنی بر تمدن دیگر و رد کردن آن، نویسنده درفصل هفتم مسئله ناسیونالیسم را بررسی می‌کند و خلاصه نظر او به‌شرح زیر است:
– کشورها هسته‌هایی «مغرور» هستند که به استقلال تمایل دارند.
– مشکلات مشترک جهانی اجازه نمی‌دهد کشورها تافته‌ای جدابافته باشند و همکاری میان‌بشری ضروری است
– مشکلاتی مانند مشکلات زیست‌محیطی و ترس از یک جنگ هسته‌ای ارتباطات ناسیونالیستی را کمرنگ می‌کند. البته ارتباط ناسیونالیستی به‌ضرورت به معنای پرهیز از برقراری روابط بشردوستانه نیست.
یکی از فصل‌های دیگر کتاب، یعنی فصل نهم، به موضوع پناهندگان اختصاص دارد و او در این باره عقیده دارد که این مسئله را نمی‌توان به‌سادگی بررسی کرد اما به‌هرحال اروپا باید یک راه‌حل کارساز برای پناه دادن به آوارگان اختصاص دهد هرچند نباید در راه کمک به آنان نظام‌های سیاسی خود را در معرض خطر یا نابودی قرار دهد.

گزینه یاس و امید

بخش پایانی و سوم، چهار فصل دارد و یکی از این فصل‌ها به تروریست مربوط می‌شود. نویسنده در ذیل بررسی تروریست هراس خود را از دسترسی تروریست‌ها به سلاح‌هایی نابودکنند بیان می‌کند و از سوی دیگر از امکان بسیار قریب وقوع یک جنگ در سطح جهانی، باتوجه به شرایط کنونی، اعلام می‌دارد. اما او جنگ در این اوضاع کنونی جهان را مختلف از جنگ‌های قدیم می‌داند و هر گونه تحقق قاطعانه پیروزی را ناممکن تلقی می‌کند.