بریتانیا و ایران بعد از دوسال رابطه متشنج و بسته بودن سفارتخانه ها در تهران و لندن بخاطر حمله جماعتی به سفارت بریتانیا در تهران در نوامبر ۲۰۱۱ به تدریج به سوی برقراری مجدد مناسبات دیپلماتیک گام بر می دارند. این توافق در پی دیدار وزیران امور خارجه دو کشور در سازمان ملل متحد و ملاقات بعدی معاونان انها در ژنو در اواسط اکتبر حاصل شد.

در لندن شرق پارسی درباره چشم انداز پیوندهای دو کشور با لرد نورمن لًمانت رییس اتاق بازرگانی بریتانیا و ایران گفتگو کرد. لرد نورمن لًمانت متولد ١٩۴٢ یک سیاستمدار انگلیسی و عضو حزب محافظه کار بریتانیا است. او در اوایل دهه ٩٠ میلادی وزیر خزانه داری دولت جان میجر بود و از سال ١٩٩٨ به عضویت مجلس لردها در آمده است.

وی علاوه بر این در یک رشته شرکتهای مالی و سرمایه گذاری به عنوان مدیر و مشاور فعالیت می کند.

لرد لًمانت در عین حال ریاست افتخاری اتاق بازرگانی بریتانیا و رومانی و نیز ریاست اتاق بازرگانی بریتانیا و ایران را بر عهده دارد.

شرق پارسی: وضعیت روابط بریتانیا و ایران در پی لحن مثبت اظهارات ویلیام هیگ وزیر امورخارجه بریتانیا و همتای ایرانی اش محمد جواد ظریف در مورد مناسبات را چگونه می بینید؟

لرد لمانت: این خبر خوشی است که دو کشور قرار است کاردارهای غیر مقیم برای سفارتخانه ها تعیین کنند که امیدوارم این امر به موقع به برقراری روابط کامل سیاسی منجر شود. این گامی مثبت است و امیدوارم که این همچنین موجب شود که مشکلات مربوط به صدور ویزا به سرعت حل شود. اما مهم تر از آن باید امیدوار بود که این نخستین گام در راه طولانی بهبود کلی مناسبات باشد.

پرسش: در حال حاضر صحبت از مبادله کارداران غیر مقیم است. همانطور که می دانید پیش از بسته شدن سفارتخانه ها، مجلس ایران با تصویب لایحه ای روابط با بریتانیا را به سطح کاردار کاهش داد. فکر می کنید که ممکن است سطح روابط به سفیر ارتقا یابد و اگر اینطور است این امر چه زمانی عملی خواهد شد؟

پاسخ: نمی دانم که مجلس (ایران) چگونه در این زمینه اقدام خواهد کرد. اگر چنین اجازه ای ندهند این یک پس رفت از جانب آنان تلقی خواهد شد. مسلما دولت بریتانیا مشتاق گرفتن این تضمین است که هر دیپلماتی که به تهران اعزام می کند تامین جانی داشته باشد. حمله به یک سفارتخانه کاری غیر متمدنانه و بدور از نزاکت است و نباید دیگر تکرار شود.

پرسش: چرا همیشه این بی اعتمادی بین دو کشور وجود داشته است. جمهوری اسلامی فکر می کند که بریتانیا در امور داخلی اش مداخله می کند. بریتانیا معتقد است که ایران مولد تشنج در منطقه است و افزون بر آن بسیاری از ایرانی ها بر این باورند که بریتانیا بطور تاریخی قشر محافظه کار و بخشی از روحانیت را تحت نفوذ خود داشته و اکنون نیز آنها را اداره می کند. به عبارت دیگر بریتانیا هم از سوی دولت ایران و هم از سوی بسیاری از مردم ایران مورد سوء ظن است.

پاسخ: این اعتقاد در ایران که بریتانیا در امور داخلی ایران دخالت می کند و یا نفوذ زیادی در آن کشور دارد برایم بسیار معما بر انگیز است. لطیفه ای هست به این مضمون که مردم ایران آخرین افراد در جهان هستند که بریتانیا را همچنان یک ابرقدرت می دانند. ما آن امپراتوری که در قرن نوزدهم بودیم دیگر نیستیم و هیچ کس هم در بریتانیا نمی خواهد که ما دوباره یک امپراتوری شویم. بنابر این بریتانیا دخالتی در امور داخلی ایران ندارد. من در موقعیتی نیستم که بتوانم در مورد روابط بریتانیا و ایران در قرن ۱۹ اظهار نظر کنم. فکر نمی کنم بریتانیا نفوذی در ایران داشته باشد.

البته روابط ایران و بریتانیا بخاطر تحولات تاریخی دچار مشکل بوده است. بخاطر کودتا علیه مصدق، بخاطر حمایتی که از شاه بعمل می آمد و فی الواقع مداخله بریتانیا در امور داخلی ایران در اوایل قرن بیستم. این عوامل به نظر من همیشه روابط را پیچیده ساخته است. ذکر این نکته جالب است که ایران به میزان زیادی زیر نفوذ بریتانیا و روسیه بود، اما مثلا برخلاف هندوستان، ایران هرگز بخشی از امپراتوری بریتانیا نبود.

کشورهایی مثل هندوستان که مستعمره بریتانیا بودند از این کشور استقلال گرفتند و همه چیز را پشت سر گذاشتند. اما در مورد ایران هیچ آغاز تازه ای در روابط با بریتانیا بدین گونه پدید نیامده. تنها می توانم این را بگویم که بسیار معتقدم که بین این دوکشور پخته یعنی بریتانیا و ایران می تواند روابط حسنه وجود داشته باشد و من مایلم که شاهد مناسبات عادی باشم.

پرسش: چگونه می توان بر این بی اعتمادی غلبه کرد؟

پاسخ: فکر می کنم این کار تنها می تواند تدریجی صورت گیرد و در کوتاه مدت باید اعتماد سازی انجام شود. مسئله اصلی، برنامه هسته ای است و ما همگی در انتظاریم تا ببینیم حاصل دور بعدی مذاکرات بین ۱+۵ و ایران چه خواهد بود. بسیار خوشوقتم که که آقای روحانی رییس جمهوری و آقای ظریف وزیر امور خارجه ایران پیامهای مثبتی با لحنی کاملا متفاوت از دولت پیشین ارسال داشته اند. اما روابط در گذشته آنقدر بد بوده که برای رفع بی اعتمادی باید این اقدامات ایران به محک آزمایش گذاشته شود و صحت آن ثابت گردد. مردم می خواهند ببینند که این ایران حرف خود را در مورد فضای باز و شفافیت بیشتر نه تنها در کوتاه مدت که بصورت دائمی محترم شمارد. مسلما ایران هم به دنبال کاهش تحریمها است و این چیزیست که نه تنها روابط بین دو کشور بلکه مناسبات کلی ایران با غرب را بهبود خواهد بخشید.

پرسش: بریتانیا بطور مستقل و نیز بطور مشترک با اتحادیه اروپا چه کاری می تواند برای کاستن از دامنه تحریم ها بعمل آورد؟

پاسخ: بریتانیا خود را از اتحادیه اروپا جدا نخواهد کرد. اتحادیه اروپا وقت زیادی برای هماهنگ ساختن این تحریم ها صرف کرده است و از این رو فکر نمی کنم هیچ کشور عضو از سیاست اتحادیه اروپا دوری جوید. بطور تئوریک این امکان وجود دارد که اتحادیه اروپا سیاستی متفاوت از آمریکا در پیش گیرد. البته فکر می کنم که هدف سیاست ایران اختلاف افکنی بین اتحادیه اروپا و آمریکا بوده است. البته فکر نمی کنم که بخاطر هیچ اختلاف نظری بین طرفین چنین اتفاقی رخ دهد، اما این احتمال هست که کاهش تحریمها در اروپا نسبت به امریکا با جدول زمانی متفاوتی صورت گیرد.

پرسش: آیا فکر می کنید ایرانی ها در حل مسئله هسته ای جدی هستند؟

پاسخ: اینطور فکر می کنم چون این (تحریم ها) تاثیر زیادی بر استاندارد زندگی مردم عادی ایران داشته است. تورم در حد بسیار بالایی است ونرخ آن بیشتر از آمار و ارقام رسمی دولتی است. نرخ بیکاری بالاست، نظام بانکی درست کار نمی کند و معاملات بانکی بین المللی بسیار دشوار است. علل بسیاری برای وضعیت کنونی اقتصاد وجود دارد، اما بدون شک تحریم ها بخشی از آن هستند. به نظر من در انتخابات وضعیت اقتصادی بزرگترین عامل ناراحتی مردم بود. اما وضعیت نابسامان اقتصادی، برنامه هسته ای و روابط ایران با کشورهای خارجی همه بخشی از یک مسئله هستند. اگر ایران با مسئله هسته ای دست به گریبان نبود اقتصاد کشوربا چنین وضعیت خرابی روبرو نمی شد. از این رو معتقدم که پرزیدنت روحانی در انتخابات این موضوع را درک کرد و روشن است که رهبر نیز با دادن چراغ سبز به روحانی برای واکاوی روابط احتمالی با غرب، حداقل بصورتی آزمایشی موافق است.

پرسش: برداشت کلی نمایندگان پارلمان بریتانیا نسبت به ایران چیست؟

پاسخ: فکر می کنم در این زمینه دو دستگی وجود دارد. بسیاری از نمایندگان ایران را بخوبی نمی شناسند. بسیاری از نمایندگان پارلمان تنها وقایعی چون حمله به سفارت بریتانیا در تهران و احتمالا خاطره بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا در ایران، فریادهای بی پایان مرگ بر آمریکا در نماز جمعه و فعالیتهای حزب الله را به یاد دارند. اینها چیزهایی است که نگذاشته تصویر خوبی از ایران در اذهان مردم این کشور نقش ببندد. البته مطمئنم که ایران هم برخی برداشت های منفی از کشور ما دارد.

پرسش: به همکاران خود در این مورد که چه گامهایی باید در رابطه با ایران برداشته شود چه می گویید و چه نصیحتی برای آنان دارید؟

پاسخ: توصیه من اینست که با دیدی مثبت به حاصل مذاکرات ۱+۵ با ایران بنگرند و این را قبول کنند که پرزیدنت روحانی صادق است… من فکر می کنم که هست…اما مطمئن نیستم که همه همکارانم چنین اعتقادی داشته باشند و فکر می کنم تنها با مقداری لبخند و چند پیام سازنده متقاعد بشوند. من معتقدم که روحانی فردی صادق است اما آنها برای متقاعد شدن به تدابیر بیشتری از جانب ایران نیاز دارند و ما باید شاهد رویکردی سازنده از سوی ایران باشیم. منظورم از سازنده این نیست که ایران هر چه غرب می خواهد انجام دهد . کاملا درک می کنم که ایران منافعی دارد و باید برای کسب آنها تلاش کند، اما بسیار تحت تاثیر این گفته روحانی در مورد داشتن روابطی حسنه با همه کشسورها قرار گرفته ام.

پرسش: اگر بخواهند تحریمها را لغو کنند فکر می کنید کدام تحریم ها روی میز قرار گیرند؟

پاسخ: یکی از مسائل این است که لغو بخشی از تحریم ها کاری دشوار است. به نظر من تحریم ها یا به طور کامل وجود دارند یا ندارند. به طور نمونه تحریمهای سازمان ملل علیه افراد یا بانک مشخصی هستند. آنچه به ایران واقعا لطمه زده تحریم های نفتی و بانکی و تحریم علیه بانک مرکزی است. اینها تحریم هایی است که نمی تواند بطور نیم بند یا به اصطلاح نصفه-نیمه برقرار باشد. فکر می کنم گونه ای تخفیف مشروط در مورد تحریمها در یک دوره زمانی اعمال شود، ولی فکر نمی کنم تازمانی که ایران شفافیت نشان ندهد و پروتکل الحاقی به ان پی تی را امضا نکند، کاهشی در تحریمها صورت گیرد.

پرسش: اتاق بازرگانی بریتانیا و ایران نمایندهٔ بیش از هشتاد شرکت است که بیشتر بریتانیایی هستند. در مورد همهٔ این مسائل به آنها چه می گویید و منافع آنها در این جریان چیست؟

پاسخ: اعضای بریتانیایی ما که بیشترشان با ایران آشنایی دارند به آنجا سفر کرده اند و درک بهتری از ایران در مقایسه با بسیاری از اعضای پارلمان دارند. آنها نگرانی کمتری نسبت به اقدامات ایران دارند و فکر می کنند که با ایران باید همانند یک کشور عادی رفتار شود. اعضای اتاق بازرگانی مسلما خواستار لغو تحریمها هستند، چون این برای کسب و کار آنها خوب خواهد بود.

پرسش: در میان برخیاعضای پارلمان ابراز علاقه شده که برای داشتن گفتمانی سازنده با همتایان ایرانیشان به آن کشور سفر کنند. با این حال به گفته بن والاس رئیس کمیته فرا حزبی مجلس عوام، مجلس ایران دعوت نامه ای ارسال نکرده است. آیا شما میتوانید از طرف ایرانیچنین دعوت نامهای را طلب کنید؟

پاسخ: این کار من نیست. من خودم یک عضو پارلمان بریتانیا هستم. ما همه مایل به تعامل با ایران هستیم. مسئله این نیست که من کاری کنم که آقای والاس بتواند برود، شاید آقای والاس بتواند کاری بکند که من بروم.

پرسش: اما به عنوان رئیس اتاق بازرگانی بریتانیا و ایران مگر شما روابط خوبیبا دولت ایران ندارید؟

پاسخ: من تماس زیادی با دولت ایران ندارم، یک یا دو عضو دولت کنونی ایران را از مدتها قبل میشناسم و تماس منظمی با مقامهای ایرانیندارم، چون تجارت بین دو کشور تقریبا خشکیدهاست.

پرسش: حالا که صحبت از تجارت شد میتوانید آمار و ارقامی از حجم کنونی مبادلات تجاری بین بریتانیا و ایران ارائه دهید.

پاسخ: حجم کل صادرات و واردات بین دو کشور حدود نیم میلیارد پوند است که این به مراتب کمتر از گذشته است. اما این مسئله برای تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا روی داده است . به من گفته شده که تجارت بین ایران با آلمان به مراتب بیشتر از ما و ایران بوده و اکنون حدود چهار پنجم کاهش یافته. این شگرف است.

پرسش: برخی از منتقدین بر این باورند که اتاق بازرگانی بریتانیا و ایران فقط به فکر معاملات تجاری با ایران است و اعتنایی به نقض حقوق بشر در ایران ندارد. پاسخ شما به منتقدین چیست؟ آیا این وظیفه هر اتاق بازرگانی است که معاملات را با اینگونه سوالات مرتبط سازد؟

پاسخ: به عنوان یک انسان هر شخصی نسبت به وضعیت حقوق بشر نگران است و من به خاطر آنکه مدافعان حقوق بشر و رهبران جنبش سبز همچنان در زندان هستند احساس خوبی ندارم. مسلما وظیفه یک اتاق بازرگانی داد و ستد است، اما برای سیاستمداران حقوق بشر مسئله مهمی است. نامهای از پانصد روشنفکر از جمله هشتاد نفر اززندانیان فعلی و پیشین را مشاهده کردم که به برخی تغیرات در شرایط ایران بعد از انتخاب روحانی اشاره کرده و معتقد بودند که روحانی در رویکرد نسبت به غرب صادق است و احساس می کنند که غرب نیز باید به آنپاسخ دهد. فکر می کنم این کار درستی است.