حضور سربازان آمریکایی در افغانستان- عکس از آسوشیتدپرس

حضور سربازان آمریکایی در افغانستان- عکس از آسوشیتدپرس

امضاى توافق نامه امنیتى میان افغانستان و ایالات متحده آمریکا زمینه اى براى حضور نیروهاى نظامى آمریکا در افغانستان بعد از خروج نیروهاى ناتو از این کشور در پایان سال ٢٠١۴ خواهد بود.

در حالیکه آمریکا با تعیین ضرب الاجل دو هفته اى خواستار امضای این قرارداد تا پایان سال جارى میلادى شده است حامد کرزى رییس جمهور افغانستان امضاى آن را به بعد از برگزارى انتخابات ریاست جمهورى ٢٠١۴ موکول کرده است. اما در صورت خروج نیروهاى ناتو، آیا نیروهاى نظامى افغان به تنهایى قادر به برقرارى امنیت در کشور هستند؟

درصورت امضای توافقنامه، موضع ایران در قبال حضور نیروهاى نظامى آمریکایى در مرزهاى شرقى اش چیست؟ ایران چه کمک هایى در زمینه سیاسى و اقتصادى مى تواند در اختیار افغانستان قرار دهد؟ چگونه مى شود از ظهور و قدرت گیرى مجدد طالبان دراین کشور جلوگیرى کرد؟ اینها سوالاتى است که با “محمد ابراهیم طاهریان” کارشناس و سفیر پیشین جمهورى اسلامى ایران در افغانستان در میان گذاشتیم.

محمد ابراهیم طاهریان کارشناس و سفیر پیشین جمهورى اسلامى ایران در افغانستان

محمد ابراهیم طاهریان کارشناس و سفیر پیشین جمهورى اسلامى ایران در افغانستان

پرسش: موضع ایران در قبال توافقنامه امنیتى که قرار است بین افغانستان و ایالات متحده آمریکا امضا شود و حضور نیروهاى نظامى آمریکا بعد از سال ٢٠١۴ در افغانستان،چیست؟

حامد کرزى رییس جمهورى افغانستان در روز افتتاحیه لویه جرگه مشورتى گفت که همه همسایگان افغانستان با امضاى پیمان امنیتى موافق هستند به جز ایران. مقامهاى ایرانى گفته اند که ما مخالف هستیم اما به تصمیم مردم افغانستان احترام مى گذاریم.

این رسمى ترین سخنى است که از زبان یک مقام افغان در مورد موضع مقامهاى جمهورى اسلامى ایران گفته شده است. قاعدتا موضع رسمى دولت ایران را باید مقامهاى رسمى اعلام کنند.

به عقیده من به هر دلیلى که در طول یک دهه گذشته چند کشور با چند ده هزار نیرو قادر نبودند امنیت را به افغانستان بیاورند، یک کشور به تنهایى قادر نخواهد بود با تعداد کمتر نیرو این کار را انجام دهد.

فارغ از نگاه ایران، من به عنوان کارشناس فکر مى کنم امضاى این پیمان منشا انرژى خواهد بود براى «جریان افراط» تا بتواند سرباز گیرى کند و اوضاع افغانستان و منطقه را بیش از پیش پیچیده سازد.

پرسش: فکر مى کنید نیروهاى نظامى افغان به تنهایى قادر به برقرارى امنیت در افغانستان هستند؟

در نشست “بن” قرار شد کشور آلمان در جهت تجهیز پلیس، ایالات متحده آمریکا در جهت تجهیز ارتش، ایتالیا در جهت کمک به رفع مشکلات قضایى و حقوقى و ژاپن در جهت خلع سلاح به افغانستان یارى رساند.

اما به هر دلیلى در دهه گذشته جامعه بین الملل به تعهداتش در مورد افغانستان عمل نکرد. امروز وضعیت ارتش و پلیس افغانستان ،قاعدتا یک وضعیت مطلوب نیست.اگر جامعه بین الملل به تعهداتش عمل مى کرد وضعیت نیروهاى نظامى افغانستان امروز باید به مراتب بهتر باشد.

پرسش: آیا نیروهاى نظامى افغان به این ضعف واقف هستند؟

با وجود مشکلاتى که وجود دارد، مقامهاى نظامى و بعضا سیاسى افغان، اظهاراتى را بیان کرده اند و معتقدند خود داراى ظرفیت براى برقرارى امنیت هستند. بالاخره جامعه بین المللى باید زمانى تصمیم بگیرد که کار افغانستان را به خود افغانى ها واگذار کند. هر چه زمان بگذرد اوضاع پیچیده تر مى شود.

پرسش: بحث هایى در خصوص گفت و گو هاى صلح با طالبان مطرح است. نگاه شما به این مساله چیست؟

به نظر من “گفت و گوهاى صلح” واژه درستى نیست. “جریان افراط” تا به امروز یک مانیفست رسمى ارایه نکرده که اصولا نگاهش نسبت به صلح و مشارکت بقیه جریانهاى سیاسى در افغانستان چیست.

مواضع آنها تاکنون بر اساس عدم پذیرش توافق هایى است که طى دهه گذشته به عنوان دستاوردهاى مردم افغانستان شناخته شده است. تاکنون مشخص نشده که نگاه “جریان افراط” نسبت به قانون اساسى به عنوان محورى که همه افغانها را دور هم جمع کرده، مشارکت احزاب سیاسى و مجموعا دستاوردهاى بعد از تحولات بن،چیست.

پرسش: به نظر مى رسد طرف مذاکره قرار دادن طالبان ،به نوعى مشروعیت بخشیدن به این گروه است. شما این طور فکر نمى کنید؟

بله این مسئله موجب شده “جریان افراط “پرستیژ سیاسى کسب کند و کار را در افغانستان پیچیده تر کند. با توجه به تجربه گذشته هر کجا که تفاهمات بین الافغانى نباشد به نتیجه نخواهد رسید. به نظر مى رسد برنده اصلى ورود آمریکا و دور زدن افغانستان و مذاکره با “جریان افراط “، همین جریان است. این روند به حل مشکلات افغانستان کمک نخواهد کرد که نام آن را هم مذاکرات صلح بگذاریم.

پرسش: موضع ایران به این مساله چیست؟

من فکر مى کنم جمهورى اسلامى ایران از همان روندى حمایت مى کند که در افغانستان منجر به دولت سازى شد. به هم زدن این وضعیت به نفع هیچ کس نیست. بعد از سالها افغان ها به یک تفاهم بین الافغانى رسیده اند. جامعه بین الملل هم از آن حمایت کرده و هر اتفاقى که منجر به تضعیف این روند شود قابل قبول نیست و نمى تواند به موضوع افغانستان کمک کند.

پرسش: بعد از امضاى توافقنامه استراتژیک میان افغانستان و آمریکا در ماه مه ٢٠١٢، آیا تغییرى در میزان کمک هاى وعده داده شده از سوى ایران به افغانستان ایجاد شد؟

پیمان استراتژیکى که بین کابل و واشنگتن در سال قبل امضا شد از نوع پیمان هاى زنجیره اى بود که کابل با خیلى از کشورهاى غربى امضا کرد. تا جایى که من اطلاع دارم بعد از توافقات بن که منجر به نشست توکیو شد، ایران تعهد کمک ۵٠٠ میلیون دلارى را به افغانستان داد که نیمى گرانت و نیمى وام کم بهره بود.

از محل آن کمک هاى بلاعوض حدود ٣١٠ پروژه در افغانستان اجرا و عملیاتى شد که بعد از پایان کار آن پروژه ها تحویل مقامهاى افغانى شد .بعد از آن ایران به طور رسمى تعهدى نداشت که حالا آن را متوقف کند یا متوقف نکند و اصولا چنین تصمیماتى بر مى گردد به نگاه و مصلحت خود افغانى ها که حالا با چه کشورى و چه قراردادى را ببندند.

پرسش: چرا با وجود همسایگى دو کشور افغانستان و ایران حجم مبادلات تجارى دو کشور این حد پایین است؟

طبق اطلاعات غیر رسمى که من دارم روابط تجارى ایران و افغانستان بالغ بر ٣ میلیارد دلار است .درست است دو کشور حدود ١٠٠٠ کیلومتر مرز مشترک دارند و سه استان هرات ، فراه و نیمروز که سه استان پر جمعیت هستند در همسایگى ایران قرار دارند.قطعا شأن روابط باید بیشتر از این باشد.

پرسش: ایران در زمینه ارتباطات و حمل و نقل و با توجه به عدم دسترسى افغانستان به آبهاى آزاد،چه کارهایى انجام داده است؟

از آنجا که افغانستان به آبهاى آزاد دسترسى ندارد ایران علاوه بر بندرعباس ،در چابهار هم شرایطى را فراهم کرده تا کالاهاى ترانزیت افغانستان از آنجا به افغانستان ترانزیت شود. در سالهاى اخیر هم ظرفیت هایى در چابهار بوجود آمده که این بندر به “میلک”در استان نیمروز افغانستان وصل مى شود.

فکر مى کنم یکى از برنامه هاى دولت جدید تدبیر و امید در ایران ارتقا روابط تجارى با همه همسایگان خصوصا همسایگان شرقى شامل افغانستان و پاکستان باشد.