واکنش ها به نتایج انتخابات محلی ترکیه در عرصه سیاسی این کشور همچنان ادامه دارد. حزب عدالت و توسعه که بزرگترین برنده انتخابات بود، اکنون خود را برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری آماده می کند. این حزب به رهبری رجب طیب اردوغان اینگونه نشان می دهد که تعیین کننده رئیس جمهور بعدی ترکیه است و آن قدر رای دارد که بتواند کاندیدای خود را روانه کاخ ریاست جمهوری کند.

رهبران اپوزیسیون به دنبال فضایی هستند تا در برابر طوفانی که پس از انتخابات، این کشور را در نوردیده، پناه بگیرند. اما آنها به خوبی می دانند که دیر یا زود باید به خاطر نمایش ضعیف خود در انتخابات پاسخگوی حامیان و اعضای خود باشند. این مسئله در مورد حزب اپوزیسیون اصلی یعنی حزب خلق جمهوری خواه نیز صدق می کند. بسیاری این حزب را متهم می کنند که با هدف پیاده سازی پروژه حذف دولت اردوغان، با مهم ترین رقیب سیاسی خود یعنی جنبش اسلامی فتح الله گولن متحد شده است – پروژه ای که در نهایت به شکست انجامیده است.

احزاب و رهبران سیاسی اپوزیسیون ترکیه همچنین با هدف درس گرفتن از انتخابات اخیر و کسب آمادگی برای رقابت در دو انتخابات پیش رو، بحث های بسیاری را ترتیب داده اند. اولین عرصه رقابت، انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود که در تابستان سال جاری برگزار می شود. دومین رقابت هم حدود یک سال بعد برگزار خواهد شد: انتخابات سراسری ترکیه در سال ۲۰۱۵٫

اولین حرکت سیاسی برای کردها به درخواست عبدالله اوجالان، رهبر حزب کارگران کردستان شکل گرفت که طی ۱۵ سال گذشته در سلولی در جزیره امرالی زندانی بوده است. بیانیه رهبر حزب کارگران کردستان و ابتکار عمل او برای صلح منتشر شد و حزب صلح و دموکراسی که حامی کردها است بالاخره چند هفته پیش از انتخابات تصمیم گرفت با حزب دموکراتیک خلق ها ائتلاف کند.

این ائتلاف تحت عنوانی جدید شکل گرفت. قصد آنها این بود که به کردها و دیگر مردم ترکیه این پیغام را برسانند که این اتحاد جدید به دنبال حضور پرقدرت در کشور است و سیاستمداران کرد بعد از این نباید در مناطق کردنشین به انزوا کشیده شوند. این ائتلاف تلاش کرد حمایت رای دهندگان چپ گرا، علوی ها و دیگر اقلیت های ترکیه را نیز جلب کند.

اینجاست که باید پرسید رهبران کرد ترکیه واقعا به دنبال چه هستند.

ارطغرل کورکجو، یکی از دو رهبر حزب دموکراتیک خلق ها، گفت هدف از تصمیم به ائتلاف با حزب صلح و دموکراسی، رسیدن به آرزوهای جامعه کردهای ترکیه است. او همچنین اضافه کرد که این آرزوها به طور کلی در راستای خواست مردم عادی کوچه و خیابان در سراسر ترکیه است. شکست در انتخابات و عدم دستیابی به نتیجه مورد انتظار برای کردها باعث شد این ائتلاف هم شکست بخورد. آنها حتی نتوانستند نظر همه رای دهندگان کرد را جلب کنند و بیشتر کردهای ساکن مناطق جنوب شرق ترکیه به حزب عدالت و توسعه رای دادند.

اجماع سیاسی بر این است که، اوجالان – که اهمیت زیادی به متحد کردن نیروهای کرد در ترکیه می دهد و به پروژه ائتلاف چراغ سبز نشان داده است – قصد دارد موقعیت کردها را در ترکیه تقویت کند تا در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، توانایی رقابت با احزاب اصلی مثل حزب عدالت و توسعه را داشته باشند.

حتی نگاهی اجمالی به نتایج انتخابات محلی، این باور عمومی را تقویت می کند که نوعی “درک متقابل” بین حزب عدالت و توسعه و کردهای ترکیه بر سر انتخابات ریاست جمهوری شکل خواهد گرفت و انتخاب رجب طیب اردوغان به عنوان رئیس جمهور آنقدرها هم برای کردها ناامیدکننده نخواهد کرد. در مقابل، قدرت بازیگری سیاسی اردوغان و ضمانت هایی که به کردها خواهد داد کافی است تا نقشه سیاسی ترکیه در دهه آینده را به طور کامل ترسیم و اجرایی کند.

به نظر می رسد این درک متقابل به همکاری بی درنگی بین حزب عدالت و توسعه و کردهای ترکیه تبدیل شده تا قانون انتخاباتی این کشور را با هدف افزایش کرسی های پارلمان تغییر دهند. این اقدام همچنین می تواند تعداد کرسی های لازم برای تصویب تغییرات مدنظر در قانون اساسی را در اختیار حزب عدالت و توسعه قرار دهد.

کردهای ترکیه به دنبال نقش آفرینی بیشتر هستند. گسترش دامنه فعالیت احزاب سیاسی آنها به مناطق غیر کرد، یا حضور آنها به عنوان نهادی سیاسی در سراسر ترکیه نمی تواند پاسخگوی تمامی خواسته های آنها باشد. اما در این مرحله دستیابی به این خواست بسیار سخت است.

اولین و مهم ترین خواسته کردها آن است که در خاورمیانه به طور کلی حضوری مشخص داشته باشند و نقش “برادر بزرگتر” را برای پروژه منطقه ای کردستان بازی کنند. در سال های پیش رو، قطعا بحث های بیشتری حول این پروژه خواهیم شنید، به ویژه در پرتو شرایط موجود در سوریه و پس از آنکه کردها در مقابل تهران به پیروزی برسند – تهران در حال حاضر در مقابل جامعه کردهای خود از زبان تهدید و تطمیع استفاده می کند.

باید منتظر بمانیم و ببینیم حزب کارگران کردستان چه می گوید. این حزب همانی است که پیش از این بارها اعلام کرده کاسه صبرش در مقابل آنکارا و آتش بس با دولت لبریز شده است. حزب کارگران کردستان تهدید کرده در صورتی که ترکیه به تعهدات خود عمل نکند، شکست روند صلح را رسما اعلام خواهد کرد. آیا حزب کارگران کردستان قربانی می شود و هزینه نابردباری خود را هم پرداخت خواهد کرد، یا به “درک متقابل” پایبند خواهد ماند و صحنه را به کلی دگرگون خواهد کرد؟

باید نیم نگاهی هم به بحث هایی داشته باشیم که نام اوجالان را با جایزه صلح نوبل گره می زنند. این مسئله اتفاقی نیست و در صورتی که این جایزه به او اعطا شود، معنای ویژه ای خواهد داشت. بسیاری هستند که نمی خواهند این فرصت تاریخی برای ترکیه و کردهای این کشور بر باد رود، به ویژه پس از سالها تلاشی که برای ایجاد صلح انجام شده است.

تشکیل اتحاد و ائتلاف برای احزاب و مردم کرد ترکیه چیز جدیدی نیست. آنها از دهه ۱۹۹۰ تاکنون به تغییر این بنر با آن بنر عادت کرده اند. مردم کوچه و خیابان در مناطق کردنشین به خوبی می دانند که رهبرانشان تمایلات چپ گرایانه و سوسیالیستی دارند، در حالی که این موضوع هیچ گاه در عالم واقع و در شعارهای “دموکراتیکی” که سر می دهند نمود پیدا نکرده است.

از سوی دیگر، رهبران سیاسی کرد می دانند در صورتی که نتوانند رضایت مردم خود را جلب کنند، با مشکلات جدی روبرو خواهند شد. این مردم از بازی جنگ و صلح فعلی که با هزینه آن ها دنبال می شود، خسته شده اند.

نتایج انتخابات ماه مارس در ترکیه حزب عدالت و توسعه و رهبران کرد، به خصوص اوجالان، را تشویق کرده تا راهی که از سه سال پیش آغاز کرده اند را پی بگیرند. به نظر می رسد این “درک متقابل” همکاری برای انتخابات ریاست جمهوری و دوره پس از آن را شامل می شود و به نتایج سیاسی و قانونی شگفت آوری منجر خواهد شد. این به نوبه خود، راه را برای شگفتی های بزرگتر در انتخابات سراسری سال بعد هموار خواهد کرد.

کردهای ترکیه نگران فاکتور سرنوشت ساز جدید دیگری هم در صحنه انتخابات هستند؛ فاکتوری که برخی از اعضای حزب عدالت و توسعه در صورتی که پروژه “همکاری” شان با شکست روبرو شود، به آن اتکا خواهند کرد. این فاکتور، آراء صدها هزار ترک مقیم اروپا و آمریکاست: برگ برنده ای که اردوغان و حزب عدالت و توسعه اگر نتوانند به متحدان جدید خود، یعنی حزب صلح و دموکراسی و حزب دموکراتیک خلق ها، اعتماد کنند، به عنوان جایگزین مطلوب به آن فکر خواهند کرد.