download

بازار نفت که در ماههای گذشته شاهد نوسانات و کاهش قیمت نفت خام بود، باید از شبه نظامیان مسلح لیبی تشکر کند که با آتش زدن مخازن نفتی، سبب کاهش میزان تولید و رسیدن به پایین ترین میزان خود، شدند. به گمان اینکه این کار می تواند پس از برداشت بخشی از مازاد نفت در بازار، قیمت ها را کمی افزایش دهد.

ولی نگاهی به تغییر روز گذشته بازار و بالا رفتن قیمت نفت در ابتدا از ترس متوقف شدن سهمیه لیبی، که یکی از تولیدکنندگان اصلی در اپک به شمار می آید، نشان داد که قیمتها بار دیگر کاهش یافت و آن هم پس از این که مشخص شد تولید لیبی در اصل محدود است و با تولید سابق خود که به ۱٫۶ میلیون بشکه نفت خام در روز می رسید قابل مقایسه نیست.

این حالت باعث افزایش حیرت و سردر گمی شده و پرسش های زیادی را درباره کسانی که مخازن و میدان های نفتی لیبی را هدف قرار داده اند مطرح می کند، ، بدون توجه به اینکه بازنده واقعی خود لیبی ها، یعنی صاحبان اصلی نفت هستند کسانی که اقتصاد کشورشان بطور کامل بر پایه نفت است و بدون آن هیچ امیدی برای بازسازی و ساخت و ساز نهادهای دولتی وجود ندارد.

پر واضح است که نبرد مثلث نفتی در لیبی، تلاشی است از سوی شبه نظامیان پیرو اندیشه های افراطی، برای کنترل منابع و مسدود کردن آنها بر رقیب خود، یعنی حکومت پارلمان مشروع لیبی که اینک حتی نمی تواند جلسات خود را در طرابلس منعقد کند. و این همان روش داعش در عراق و سوریه است که با تسلط بر برخی از چاهها و قاچاق نفت، هزینه های مالی فعالیت های خود و پرداخت حقوق افراد مسلح را تأمین می کند.

تفاوت در اینجا این است که ثروت هنگفت تر است، و در نتیجه خطر بزرگ تر. آن هم نه تنها بر لیبی بلکه بر تمام منطقه و حتی جهان. زیرا این منابع احتمالاً نه تنها برای تأمین مالی شبه نظامیانی که می خواهند کنترل نفت را به دست بگیرند بکار برده شود، بلکه احتمالاً برای تأمین مالی متحدان خارجی آنها در کشورهای همسایه یا عراق و سوریه بکار خواهد رفت، که در این صورت مشکل بسی بزرگ تر خواهد شد.

کسی که پیگیر نقشه کشمکش ها در نبرد تروریسمی که هم اینک بر روی سرزمین های منطقه  خاور میانه جریان دارد، باشد، باید مقابل چگونگی و نحوه رشد خطر توقف کند ، گلوله برفی بزرگ و بزرگ تر می شود، نقشه چگونه تغییر خواهد کرد.

تقریباً یک سال پیش کسی باور نمی کرد که یک گروه شبه نظامی ابتدایی که پیرو ایده هایی افراطی است بتواند کنترل خود را بر مناطق وسیعی از عراق و سوریه بگستراند، و بعد از پیشرفت توانائیها و اسلحه آنها به نحوی که تا کنون کسی تفسیر قانع کننده ای برای آن ارائه نداده است، لازم شود که برای مقابله با آن از ائتلاف بین المللی گسترده ای استفاده شود.

همین امر عیناً بر لیبی منطبق است که اینک مقابل چشم جهانیان در حال لغزیدن به سوی جنگی باز در سواحل دریای مدیترانه می باشد بدون این که توضیح قابل قبولی به غیر از تمایل به کنترل قدرت، و تحمیل یک مسیر خاص بر لیبی ها از سوی شبه نظامیان، برای آن وجود داشته باشد.

و همان طور که در سوریه اتفاق افتاد، تردید بین المللی در دخالت کردن باعث طولانی شدن کشمکش و همچنین به گسترش و پیچیدگی آن می انجامد، برخی میانجی گران ، ایده هایی مطرح می کنند که با واقعیت سازگار نیست . مانند برابری بین یک دولت مشروع و شبه نظامیانی که می دانند ایده های آنها افراطی است و اصلاً به گفتگو ایمان ندارند، و آن طور که گفته می شود جنگ هایی وجود دارد که توسط برخی طرف های منطقه ای اداره می شوند.

بزرگ ترین آسیب دیدگان از هرج و مرج لیبی کشورهای همسایه آن و بقیه منطقه هستند، و این نشان می هد که مسؤلیت آن در یاری کردن پارلمان مشروع و لیبی ها برای مقابله با شبه نظامیان مسلح بیشتر از اطراف دیگر است.