پشتیبانی مردم غزه از جنبش حماس

پشتیبانی مردم غزه از جنبش حماس

تعیین طرف برنده در جنگ کنونی غزه به وسیله شمارش تعداد اجساد، تعداد خانه ها و ساختمانهای دولتی تخریب شده در طرف فلسطین یا توانایی گنبد آهنین اسرائیل برای دفع موشکهای قسام در طرف اسرائیلی یا کتمان حقیقت محسوب می شود و یا اغراق حقایق.
بی تردید دفع راکتهای پرتابی از غزه برای طرف فلسطینی دردناک است و موجب می شود که اسرائیل در جنگ خود با حماس موفقیت بیشتری حاصل کند. اما این امر را نه معیار موثقی از موفقیت نظامی می توان تلقی کرد و نه علتی برای اعلام پیروزی استراتژیک اسرائیل علیه حماس.

کارل فون کلاوزویتس ژنرال و استراتژیست نظامی آلمان درقرن نوزدهم گفته است:”جنگ یعنی تداوم سیاست به هر وسیله ممکن”. به عبارت دیگر جنگها در تلاش برای تغییر وضعیت سیاسی صورت می گیرند تا این که پیروز میدان منافعی بدست آورده و طرف شکست خورده متحمل خسارات و تلفات شود. با در نظر داشتن تعریف کلاوزویتس می توان این گونه نتیجه گیری کرد که صحبت از “پیروزی” توسط سیاستمداران اسرائیلی چیزی بیش از تبلیغات برای بدست آوردن حمایتهای داخلی نیست، به خصوص این که سیاستمداران اسرائیلی به انتخابات آتی هم چشم دوخته اند.

اگر جنگ اسرائیل با حماس منجر به تخریب زیرساختهای این جنبش اسلام گرا و بالهای نظامی و سیاسی آن می شد، اسرائیل پیروز قطعی میدان بود. اما این اتفاق رخ نداده است، ماشین نظامی اسرائیل نتوانسته است حماس را در چندین جنگ در غزه از عملیاتهای بارانهای تابستانی، ابرهای پاییزی و زمستان داغ گرفته تا سرب گداخته، بازگشت اکو و عملیات ستون دفاعی شکست دهد.

هیچ کس انتظار ندارد که حملات کنونی اسرائیل علیه غزه (عملیات لبه حفاظتی) با سایر جنگها تفاوت چندانی داشته باشد. برخلاف انتظار، پس از تمام این جنگهای وحشتناک حماس توانست دوباره برخیزد، تواناییهای نظامی خود را توسعه دهد و به رغم تخریب و مسدود شدن تونلهایش توسط اسرائیل سلاحهای پیچیده بدست آورد.

اگر مردم غزه علیه حماس قیام می کردند، اسرائیل از این حق برخوردار می شد که علیه حماس، دشمن سر سخت خود، پیروزی استراتژیک اعلام کند. اسرائیل (و دیگران) امیدوار بودند به حکومت حماس در غزه پایان دهند. به رغم این که این شرایط بسیار شدید و وخیم همچندان تعداد شهدا و وسعت خسارات را افزایش می داد، اما همه حملات اسرائیلی علیه این منطقه تحت محاصره موجب نشد حتی یک نشانه از قیام مردمی یا نارضایتی عمومی نسبت به حماس دیده شود.

برعکس، بنا به تصدیق خود اسرائیلی ها، محبوبیت حماس به علت مقاومتش در مقابل اسرائیل افزایش یافته است. مردم غزه در مقابل گستاخی اسرائیل ثبات و استواری قابل توجهی از خود نشان دادند، چرا که آنها که از تشکیلات خودگردان فلسطین و کسانی که از حماس پشتیبانی می کنند، عمیقا باور دارند که حماس-حتی اگر عده ای با آن مخالف باشند-علیه اشغالگر وحشی می جنگد که همه فلسطینی ها را تحقیر کرده است.

علی رغم امتیازات تلخ ارائه شده توسط تشکیلات خودگردان فلسطین، اسرائیل نتوانسته ابتدایی ترین شرایط مذاکرات صلح را برای فراهم کند و با رویکرد به تعویق اندازی و نادیده انگاری خود رام الله را تحقیر کرده است. در رابطه با مردم غزه نیز باید گفت که آنها احساس نمی کنند که مختل کردن زندگی اسرائیلی ها با موشکها صدمه ای به جنبش مقاومت فلسطین وارد کند، البته تا زمانی که این امر تاحدی موجب شود شأن و جایگاه خود را بازیابند. لازم به ذکر نیست که محاصره اعمال شده با بیشترین حد بی رحمی، زندگی مردم را به جهنم تبدیل کرده است.
این تصور که پیروزی واقعی برای حماس در این جنگ با اسرائیل دربرگیرنده بیشترین صدمات ممکن در اسرائیل از نظر خسارات مالی یا جانی توسط این جنبش اسلام گرا بوده، کاملا اشتباه است. گنبد آهنین حتی اگر چند موشک را رد کرده باشد، قسمت اعظم موشکهای حماس را خنثی کرده است.

پیروزی استراتژیک حماس در گرو از بین بردن این احساس است که اسرائیل واحه ای صلح آمیز در یک منطقه متلاطم است. تعلیق پروازهای بین المللی به اسرائیل، صدای آژیرها در اسرائیل، کشتن و اسارت تعداد نسبتا قابل توجهی از سربازان اسرائیلی و همدردی بین المللی با غزه در نتیجه جرایم اسرائیل موجب شده است که اسرائیل و مردمش در موقعیت شرم آوری قرار بگیرند. لازم به ذکر است تصاویر قتل عامهایی اسرائیل و شرح قهرمانانه سربازان مقاومت فلسطین الهام بخش نسل آینده برای آزاد کردن سرزمین های اشغال شده خود خواهند بود.