مرز پرویز خان قصر شیرین بین ایران و عراق - عکس از تسنیم

مرز پرویز خان قصر شیرین بین ایران و عراق – عکس از تسنیم

صدها هزار هکتار از زمین های استان کهگیلویه و بویراحمد، یکی از محروم ترین استان های ایران امسال زیر کشت هندوانه رفته است. خبرگزاری رسمی ایران، ایرنا گزارش داده است که هزاران کشاورز در این استان چند سالی است که با شور و شوق زمین های کشاورزی خود را زیر کشت بهاره هندوانه می برند.

اما این شور و شوق از چیست؟ در سه چهار سال اخیر هزاران کشاورز محروم این استان از راه کشت و صادرات هندوانه به بازارهای عراق زندگی بهتری پیدا کرده اند. رفاه به این مناطق روی آورده است، جوانان بیکار بیشتری رو به سمت روستاهای خود نهاده اند و هر سال زمین های بیشتری زیر کشت هندوانه می رود.

کشاورزان ایرانی تنها در سال گذشته و از راه صادرات هندوانه به عراق، نزدیک به ۱۰۰ میلیون دلار درآمد داشته اند. در همین حال خبرگزاری ایران از کابوس این کشاورزان نیز خبر می دهد: بسته بودن مرزهای عراق.

تابستان سه سال پیش به یکباره مرزهای غربی ایران بسته شد. مقامات عراقی اجازه ورود برخی محصولات کشاورزی از ایران را ندادند. صدها هزار تن هندوانه بر روی زمین های این روستائیان از بین رفت و کشاورزان با بدهی های سنگین مواجه شدند. نگرانی ها فقط به کشاورزان هندوانه کار در این استان محدود نمی شود، زیرا هندوانه تنها یک شصتم تا یک صدم صادرات ایران به عراق را تشکیل می دهد و امروزه اقتصاد صدها هزار کشاورز و کارگر ایرانی به عراق گره خورده است.

عراق در سالهای اخیر به اصلی ترین بازار کالاهای ایرانی تبدیل شده است. میزان صادرات ایران به عراق که تا سال ۲۰۰۳ و سقوط صدام حسین تنها چند ده میلیون دلار بود به سرعت به ۱۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ رسید. این در حالی است که سال ۲۰۱۳ اوج تحریم ها علیه ایران بود. هر چند اتاق بازرگانی ایران رقم های محافظه کارانه تری ارائه داده و رقم واردات عراق از ایران در نه ماهه نخست سال ۲۰۱۳ را ۶ میلیارد دلار اعلام کرده است و در مقابل واردات کالاهای عراقی به ایران را ۶۰ میلیون دلار.

پس از سقوط صدام حسین صدها هزار ایرانی برای زیارت اماکن مقدس شیعه روانه شهرهای نجف، کربلا و سامرا شدند. زائران ایرانی با نادیده گرفتن وضعیت امنیتی عراق، به رونق اقتصادی شهرهای شیعه نشین کمک می کردند و در واقع این سرمایه ایرانی ها بود که موجب رونق اقتصادی شهرهای مذهبی عراقی می شد؛ اما وضعیت به سرعت تغییر کرد به طوری که نه تنها شهروندان ایرانی که کالاهای ایرانی نیز از پنیر و بستنی و بیسکویت و چیپس گرفته تا سیمان، خودرو، برق و خدمات مهندسی نیز روانه عراق شدند.

ایرانی ها حتی به این موضوع هم بسنده نکردند و شهروندان عراقی را تشویق کردند تا برای زیارت برخی اماکن مذهبی شیعه به ویژه مقبره امام هشتم شیعیان در مشهد به ایران سفر کنند. بدین ترتیب دولت ایران می توانست در برابر ارزی که شهروندان ایرانی در عراق خرج می کردند، با تشویق توریست های عراقی برای سفر به این کشور بخشی از این ارزها را به اقتصاد خود باز گرداند.

گردشگری عراقی ها در ایران اما به توریسم مذهبی منحصر نماند. ایران برنامه های گسترده ای نیز برای گردشگری سلامت و گردشگری های تفریحی اجرا کرد. به عنوان مثال مقامات استان کرمان ایران که دارای هیچ گونه مکان مقدس و پر اهمیتی برای شیعیان نیست، اما استانی با جذابیت های تاریخی و معماری است، قراردادی با مقامات عراقی بستند که بر اساس آن در ازای هر سه شهروند این استان که به عراق می روند یک عراقی از این استان دیدن کند. جزیره توریستی کیش نیز برنامه هایی را برای ثروتمندان عراقی در نظر گرفت و خط هوایی میان کیش و نجف از چندی پیش راه اندازی شد.

یک بازرگان سیمان و مواد ساختمانی ساکن در تهران به شرق پارسی می گوید: «افغانستان و عراق به بازار کالاهای ایرانی تبدیل شده اند. اگر دقت کنید تا ده- پانزده سال پیش به جز پسته و فرش، ایران صادرات کالای غیر نفتی جدی نداشت، اما به لطف بازارهای عراق و افغانستان، کالاهای متنوع ایران که همیشه دنبال مشتری داخلی بودند متوجه این دو کشور شدند. اکنون بسیاری از شرکت های ایرانی حتی کالاهایی را ویژه سلیقه و مشتریان عراقی تولید می کنند.»

مقامات ایرانی امیدوارند که بتوانند تا کمتر از سه سال آینده حجم صادرات کالاهای ایرانی به عراق را به ۲۰ میلیارد دلار برسانند. چنین رقمی با توجه به قراردادهای بزرگ صادرات گاز به عراق که چندی پیش منعقد شدند چندان دور از انتظار نیست.

یک روزنامه نگار اقتصادی ساکن تهران که خود را منتقد سیاستهای دولت می داند به نزدیکی حکومت تهران و بغداد اشاره می کند و می گوید: «سوریه یا لبنان برای ما هیچ اهمیتی ندارند. اتحاد آنها با حکومت ایران فقط برای ما هزینه دربر دارد، دوستی با این دو کشور سود چندانی برای بازرگانان و اقتصاد ایران ندارد، تنها ضرر و زیان است. پول نفت ایران در آنجا هزینه می شود بدون هیچ بازگشت سرمایه و سودی.»

او که نمی خواهد نامی از او برده شود می گوید: «شما به آمارهای تجارت میان ایران و سوریه یا لبنان در سالهای اخیر نگاه کنید. میزان صادرات ما به این کشورها چقدر بوده است؟ اساسا کالای های ایرانی در این کشورها جایی ندارند، در عوض ببینید چقدر سوریه و لبنان چه هزینه گزافی در این سالها برای ما داشته اند.»

از سوی دیگر یک بازرگان ساکن تهران می گوید که تجارت او به علت تحریم ها زیان چندانی ندید، زیرا مقصد اصلی کالاهای او بازار عراق بوده است. او می گوید: «عراق. بازاری بزرگ و ثروتمند دارد. آنها درست مثل افغانستان ، وارد کننده هر کالایی هستند، اما تفاوت بزرگ آنها این است که افغانستانی ها پول ندارند در حالی که عراق به همه چیز نیازمند است و پول زیادی هم دارند. شاید اگر بازار عراق نبود صدها کارگر شرکت ما می بایست بیکار می شدند.»

هم آن روزنامه نگار اقتصادی و هم آن بازرگان هر دو می گویند که امیدوارند در بغداد بازهم حکومتی بر روی کار آید که مناسبات خوبی با ایران داشته باشد زیرا این روابط سیاسی برای اقتصاد ایران بسیار مهم است.

بازرگان ایرانی که تلفنی با من صحبت می کند در مورد انتخابات پارلمانی عراق می گوید: «من با اینکه چهار سال است فعالیت های تجاری گسترده ای در عراق دارم و چندین بار هم خودم و هم پسرانم برای کارهای اقتصادی به عراق رفته ایم، اما چندان با جریان ها و احزاب سیاسی این کشور آشنایی ندارم. اساسا علاقه ای هم به سیاست ندارم، اما امیدوارم دوستی میان ایران و عراق باقی بماند و حتما دولتی بر روی کار بیاید که به ایران نزدیک باشد و اتفاق غیر منتظره ای رخ ندهد، زیرا همه اقتصاد امروزی ما به عراق وابسته است.»

با برگزاری انتخابات پارلمانی در عراق، پیش بینی ها حکایت از آن دارد که تشکیل دولت جدید در عراق بعد از انتخابات کار چندان آسانی نخواهد بود و مذاکرات طولانی در انتظار احزاب و شخصیت های عراقی خواهد بود. آنچه که اکنون اغلب ناظران سیاسی عراق باور دارند این است که متحدان تهران همچنان در کرسی های قدرت در عراق حضور خواهند داشت و این مسلما خبر خوبی برای اقتصاد رنجور و تحریم شده ایران است.