صحنه هایی از جلسه دیروز شورای مشورتی عربستان (واس)

صحنه هایی از جلسه شورای مشورتی عربستان (واس)

اخیرا، چندین نشست و دیدار میان سران و مقام های ارشد در ریاض برگزار شد. عربستان سعودی با میزبانی چندین اجلاس در پی ارسال پیام روشنی خطاب به کشورهای عربی و جهان بود. این پیام گویای وضع استراتژی تازه آمریکا و عربستان سعودی است. این دو کشور برای تعمیق مشارکت کشورهای عربی و اسلامی در راستای مبارزه با تروریسم و خشونت گرایی مذهبی و بازبینی در تفکرات افراطی و برقراری صلح در منطقه عربی بر پایه ایجاد راهکار عادلانه برای مساله فلسطین تمایل دارند.

تمرکز عربستان سعودی در این نشست ها بیش از هر چیز دیگر بر روی روابط میان ایران و جهان عرب معطوف بود که نشانگر تمایل عربستان سعودی برای بازداشتن و خاتمه دادن به دخالت های ایران در جهان عرب است. ابزارهای مورد استفاده برای دستیابی به چنین هدفی کاملا متفاوت از ساز وکارهایی است که کشورهای عربی در گذشته به آن روی آوردند. آنها گاهی با ایران همراهی کرده و گاهی هم از اقدامات ایران برای شیعه گری در جوامع عربی (سنی) و سلطه گری نظامی بر این کشورها چشم پوشی می کردند.

پیام عربستان سعودی که بر استقلال کشورهای عربی توجه ویژه ای دارد با چالش های منطقه ای روبرو است. ایران، متأسفانه، منشأ اصلی این چالش ها در تعامل با متغیرها و عوامل تهدید کننده در منطقه است. ایران حتی بیشتر از اسرائیل امنیت ملی عربی را در معرض تهدید قرار داده است. گویا، عربستان سعودی در پی رساندن این پیام به کشورهای عربی است که شعارهای تاریک اندیشانه ایران از مقاومت و ممانعت ظاهری اسرائیل به فریب جوامع عربی (سنی) تغییر شکل داده است تا تمایل آنها را برای توسعه خفه کند.

گویا، عربستان سعودی چندان امیدوار نیست که پرزیدنت حسن روحانی بتواند ایران را از باتلاقی که در کشورهای عربی گرفتارش شده خارج کند. روحانی با تملق گویی و تعریف و تمجید از رویکردهای نظامی فاشیستی “سپاه” به عنوان یک روحانی کشت و کشتارهایی که توسط گروه های شبه نظامی ایرانی در سوریه و عراق در حال انجام است را نادیده گرفته.

کشورهای خلیج بیشتر از همه به پایان دادن به دخالت های ایران در امور عربی تمایل دارند. اما، به قول شاهزاده محمد بن سلمان وزیر دفاع عربستان سعودی ادامه رویکرد مداخله جویی ایران و مباهات ایران به تحت کنترل گرفتن شماری از پایتخت های عربی شاید منجر به انتقال نبرد به خاک ایران شود.  

اما، این تهدید به چه معناست؟ این حرف بدین معناست که کشورهای عضو ائتلاف عربی اسلامی توانایی فرسایش قدرت ایران را دارند. آنها می توانند گروه های “اپوزسیون” فراوان داخل رژیم حاکم در ایران را حمایت کنند. یکی از این گروه ها عرب های ساکن ایرانند. آنها از لحاظ تاریخی در کرانه شرقی خلیج سکونت دارند. این منطقه نفت خیز بوده اما چیزی از درآمدهای مالی عاید مردم عرب این منطقه برای بهبود وضعیت اقتصادی شان نمی شود.

نفوذ به خاک ایران ساده است. بلوچ های سنی مذهب در مرزهای ایران و پاکستان زندگی می کنند. آنها از نژادپرستی فرقه ای علیه شان ناراضی هستند و گاه گاهی دست به عملیات مقاومت می زنند. ایران پاکستان را تهدید کرده که نبرد بلوچ ها را به خاک های پاکستان می کشاند.

کردهای ایران در مناطق نه چندان دور از کردهای سوریه و ترکیه و عراق زندگی می کنند. آنها هم ناراضی هستند.  کردها دست به عملیاتی علیه حاکمیت فارسی شیعه ای می زنند که کنترل کشور متنوع مذهبی را در دست گرفته است.

الهام علی اف رئیس جمهور کشور شیعه و ترک آذربایجان دعوت عربستان سعودی برای مشارکت در کنفرانس سران اسلامی و آمریکا در ریاض را پذیرفت. همه می دانیم که رژیم ایران و آذربایجان دو کشور متخاصم هستند. ایران در منازعه قره باغ میان ارمنستان و آذربایجان علیه آذربایجان موضع گیری می کند. قره باغ در خاک آذربایجان قرار دارند.

با این حال، به گمانم، به سرعت جنگی میان ایران و کشورهای اسلامی (سنی) در نمی گیرد. این کشورها به خوبی می دانند که ایران با توانمندی های نظامی خود توانایی آسیب رساندن به صنایع نفت و شهرهای خلیجی را دارد. با این همه، این کشورها به دنبال اعطای فرصتی به روحانی هستند تا پای ایران را از کشورهای (سنی) بیرون کشیده و اعدام های روزانه و غیرعلنی زندانیان سنی و کرد و بلوچ را متوقف کند.  همچنین، حاکمیت دینی در ایران از فراهم کردن تسهیلات مذهبی ساده از جمله ساخت مسجد برای سنی ها در تهران سرباز می زند.

چالش دوم طرح عربستان سعودی در رابطه با کشورهای خلیج است. شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر دعوت عربستان سعودی برای حضور در اجلاس سران ریاض را پذیرفت. همتای ترک قطر یعنی رجب طیب اردوغان وزیر خارجه ترکیه را برای مشارکت در این نشست ها راهی عربستان سعودی کرد. شیخ تمیم به محض بازگشت به قطر به موضع گیری عربستان سعودی در خصوص ایران اعتراض کرد. عدم مشارکت اردغان در این نشست ها گویای خشمگینی وی از حمایت دولت ترامپ از کردهای سوریه وترکیه است. کردهای دو کشور موفق به برپایی یک منطقه کردنشین جدا از حاکمیت سوریه در خط مرزی گسترده از رود فرات تا منطقه مرزی بین سوریه و عراق و ترکیه شده اند.

کویت در نقش میانجی بین عربستان سعودی و قطر ظاهر شده است. به نفع قطر نیست که به خواسته های عوامل “اخوان المسلمین” تن بدهد. قطر به افراد وابسته به اخوان المسلمین پناه داده است. همین رابطه بین قطر و اخوان المسلین منجر به کشمکش خطرناکی بین این کشور و مصر در دوره ریاست سیسی خواهد شد.  ترامپ هم آشکارا از سیاست های قطر انتقاد کرده است. در حالیکه بزرگ ترین پایگاه نظامی آمریکا در جهان در قطر قرار دارد ممکن است روابط میان قطر و آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ تیره شود.

در این میان، بحرین هم گرفتار سلطه گری ایران شده است. ایران در پی میلیتاریزه کردن شیعیان بحرین است. یعنی دقیقا همین اتفاقی که برای شیعیان لبنان افتاد. شیعیان لبنان به دنبال دست یابی به حقوق سیاسی خود بر کل لبنان تسلط یافتند و نظام بشار اسد هم از آنها همچون دشنه ای در قلب سنی های سوریه استفاده می کند.

عربستان سعودی با محکوم کردن اقدام جنایتکارانه “داعش” و کشتار ۱۹ مسیحی قبطی  در مصر حمله ارتش مصر به لانه های “داعش” در شرق لییبی را تایید کرد. عوامل حمله به قبطی های مصری از این منطقه اعزام شدند. بی گمان عربستان سعود ی امیدوار است تا حکومت السیسی بر تروریسم چیره شده تا مصر بتواند در ائتلاف نظامی عربی اسلامی شرکت کند. این ائتلاف به منظور پس گرفتن کشور عربی سوریه از چنگال های ایران تشکیل شده است.

طرح ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی در متقاعد کردن افکار عمومی عربی به تغییر دیدگاه خود نسبت به پرزیدنت ترامپ موفق بوده است. رئیس جمهور آمریکا به سادگی خطاب به کشورهای عربی و مسلمان گفت که او به ریاض نیامده تا درباره (دموکراسی و حقوق بشر) سخنرانی کند بلکه می خواهد آنها را برای وحدت و مبارزه با تروریسم و توقف حمایت مالی از تروریسم تشویق کند.

در فلسطین اشغالی هم ترامپ رودروی سران اسرائیل قرار گرفت و به آنها گفت اسرائیل برای اعطای “امتیازات دردناک” باید از “قلعه اسرائیل” عقب نشینی کند. تنها راه همکاری با کشورهای عربی دستیابی به راه حل عادلانه مورد رضایت فلسطینی ها است. ترامپ، همچنین، حماس را علنا مورد سرزنش قرار داد. هیچ راهی برای شکست اسرائیل وجود ندارد. بنا براین، باید برای درپیش گرفتن اصل “حق تعیین سرنوشت” به عنوان پایه و اساس یک راهکار افتخار آفرین وحدت بین فلسطینیان ساکن غزه و کرانه باختری برقرار شود. هر چقدر که این منازعه بیشتر طول بکشد اسرائیل فرصت بیشتری برای شهرک سازی و شهرک نشینی و تحمیل راهکار تشکیل “کشور یهودی” خواهد داشت. در این شرایط، نام فلسطین عربی کاملا محو می شود.

شرایط دشوار ترامپ در آمریکا “چالشی” برای پیام صلح پادشاه عربستان سعودی خطاب به کشورهای عربی و جهان به شمار می رود. البته، عدم محبوبیت ترامپ در شرایط خیلی بدی قرار ندارد. میلیون ها آمریکایی طرفدار وی هستند. آنها به ترامپ رای دادند. آنها مخالفت دموکراسی لیبرال متحد تاجران بزرگ یهودی در “وال استریت” هستند که موجب تضییع حق قانونی آنها در دست یابی به شغل ثابت ودایمی شد. ترامپ به بدی تصویری نیست که مطبوعات سیاسی آمریکا و جهان از او ارائه می کنند.